|
واردکنندههای رب و روغن را جایگزین واردکنندههای متخصص در بازار کاغذ کردیم
رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا گفت: در سالهای گذشته با بیبرنامگی از واردکنندههای متخصص بازار کاغذ دور شدیم و واردکنندههای رب و روغن را وارد این بازار کردیم.
حمید نیکدل، رئیس اتحادیه فروشندگان کاغذ و مقوا، در گفتوگویی با اشاره به ثبات فعلی بازار کاغذ و مقوای تهران گفت: در حوزه کاغذ تحریر نزدیک به دو ماه است که با قیمتبندی یک میلیون و 130 هزار تا یک میلیون و 150 هزار تومان مواجه هستیم. ثبات قیمت فعلی به تناسب بین عرضه و تقاضا مرتبط است، اگر از عرضه حمایت شود، قیمت نیز تنظیم خواهد شد.
وی ادامه داد: متاسفانه در سالهای اخیر واردکنندههای اصلی بازار کاغذ که به صورت تخصصی فعالیت میکردند، از بازار بیرون رفته و به جای آن واردکنندههای رب و روغن وارد بازار کاغذ شدهاند. مشخص است که این واردکنندهها بدون دانش کافی اقدام به واردات کالا میکنند، در نتیجه کالایی که مورد نیاز واقعی بازار است، در زمان مناسب وارد بازار نمیشود.
نیکدل ادامه داد: متاسفانه ما در سالهای اخیر واردکنندههای اصلی کاغذ را با شعارهایی چون «سلاطین کاغذ آزادانه در خیابان راه میروند» و «سودهای چند میلیاردی واردکنندکان» از خودمان دور کردهایم،این دذر حالی بود که برخی از واردکنندگان بازار کاغذ افراد خوشنامی بودند که هرز مان صنف دچار مشکل میشد، با کمک خود آن را حل میکردند.
انتقاد برنده نوبل از تبعیض جنسیتی در رسانههای فرانسه
«آنی ارنو» برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۲ با اشاره به تسلط مردانه در فرهنگ فرانسه گفت: در برنامههای تلویزیونی بسیار کم از نویسندگان زن دعوت میشود درحالی که به ازای هر یک زن سه مرد نویسنده در برنامههای مختلف دعوت میشوند و آزادانه صحبت میکنند.
آکادمی سوئد امسال «آنی ارنو» (Annie Ernaux) نویسنده فرانسوی را به عنوان برگزیده جایزه نوبل ادبیات 2022معرفی کرد تا هفدهمین زن در تاریخ، موفق به کسب این جایزه معتبر دنیای ادبیات شود. آرنو شنبه 10 دسامبر همزمان با سالگرد درگذشت آلفرد نوبل این جایزه را در سالن کنسرت شهر استکهلم دریافت کرد.
نام این نویسنده فرانسوی اگرچه بیشتر در کشورهای فرانسوی زبان شناخته شده بود و کمتر در سایر نقاط جهان آثارش ترجمه شده اما آرنو به دلیل برنده شدن جایزه نوبل ادبی امسال به «پاس جسارت و دقت در آشکار کردن ریشهها، بیگانگیها و محدودیتهای جمعی حافظه شخصی» سر زبانها افتاد.
وبسایت «Conversation» که یک وبسایت خبری تحلیلی بر اساس همکاری بین دانشجویان و روزنامهنگاران است، اخیراً گفتوگویی با آرنو داشته است، آرنو در این گفتوگو به نکات جالب توجهی اشاره میکند. از جمله تبعیض رسانههای فرانسوی بین نویسندگان زن و مرد، تاثیرپذیری از نویسندگانی چون سارتر، سیمین دوبوار» و.... ترجمه بخشی از این گفتوگو در ذیل آمده است:
شما معمولا در کتابهای خودتان جملات را با کلماتی چون، یک، ما، گهگاه، او یا آنها شروع میکنید، اما هرگز از کلمه من برای یک نوشتن یک زندگینامه استفاده نمیکنید..!
توجه شما به این نکه جالب است. وقتی به زندگیام، فکر میکنم و آن را از کودکی تاکنون از نظر میگذرانم، نمیتوانم بخشی از این مجموعه را جدا کنم؛ داستان من با داستان نسلی که من در آن زندگی کردم و اتفاقات خاصی را تجربه کردم یا رخ داده شکل میگیرد و آمیخته شده است. پس من وقتی درباره زندگینامه خودم صحبت میکنم یا وقتی قرار است زندگینامه فردی را بنویسم، رویدادهایی پس زمینه آن است که نشان میدهد، من یا شخصیت داستانی من تنها نبوده و یک گروه در اطراف آن موضوع شکلگرفته است.
سالها از تغییرات و جنگهای داخلی فرانسه گذشته و تغییرات معناداری در این کشور رخ داده است، شما به برخی از این اتفاقات از جمله حملات یازده سپتامبر اشاره کردید، که مورد استقبال فرانسویها نیز قرار گرفت، استقبال از کتاب در سایر کشورهای چطور بود؟ برگزیده شدن در نوبل چگونه بود؟
قطعا؛ این خبر برای من بسیار جذاب بود. کتاب من در آلمان، ایتالیا نیز بجز انگلستان و فرانسه با استقبال بسیار گستردهای روبرو شد، این استقبال نشان داد که مخاطبان محتوای کتاب را پذیرفتهاند، این بخش از تاریخ فرانسه برای مردم جذاب است و من تلاش کردم، قطعهای از تاریخ فرانسه را نه به صورت مستقیم بلکه در قالب روایت زندگی یک نفر (شخصیت اصلی کتاب) بیان کنم، تلاش کردم این دوره تاریخی را از طریق حافظه و تجارب خود در همان دوره بیان کنم. من اعتقاد دارم در این کتاب شخصیت اصلی زمان و گذر آن است و همه جملههایی که زندگی ما را در این دوره زمانی تشکیل داده است.
روایت شما در این دوره کاملا غیرعاطفی است، شما اغلب اسرار شخصی را فاش میکنید، در مورد خانواده، فرزندان، طلاق مینویسید، اما هیچ خبری از عشق میان افراد نیست، حتی به آلزایمر مادر اشاره میکنید و به نگاه گربه در حین پایین آمدن از درخت ولی باقی موارد راکاملا فراموش کردهاید....
اصولا من در نوشتههای خودم روی احساسات تمرکز نمیکنم. قبلا اشاره کردم من افراد را به تنهایی مدنظر ندارم بلکه آنها را جزئی از کل میبینیم. معتقدم اطلاعات شخصی را میتوان در عکس دید؛ در نتیجه تلاش میکنم خود را در همان قاب عکس تصور کنم نور، اشیاء، رنگ، لباس، فرد و سایر موارد را ببینم و بعد عکس را به گونهای توصیف کنم که سوژه اصلی خود به خود در ذهن مخاطب نقش ببندد؛ به عنوان مثال من در زمان روایت فوت پدرم، هرگز از احساسات خود حرفی نزدم. معتقدم حس من را مخاطب باید از نوشتهها بگیرد.
بازگردیم به خانواده شما، شما در یک خانواده کاملا معمولی به دنیا آمدید، اما به دانشگاه رفتید و تحصیل کردید. خوب نویسندگان فرانسوی بسیاری هستند که از طبقه کارگری مشهور شدند. آنها این روند را بارها در نوشتههای خود آوردند. ولی شما خیر...، چرا؟.
این روند بسیار نادر است، ببینید من در خانواده تک فرزند بودم، چون خواهرم قبل از به دنیا آمدنم به دلیلی فوت شد. مادرم شخصیت قوی و قابل اتکایی داشت و البته عاشق خواندن هم بود. بنابراین من تحت فشار بودم.البته فراموش نکنید که اولین کتاب من که 40 سال قبل نوشتم با همین سوژه بود.
بیایید کمی درباره سوژه کتاب «سالها» صحبت کنیم. در این کتاب 6 دهه از زندگی خودتان را روایت کردید، کدام دهه از زندگی شما به عنوان جذابترین، سازندهترین یا شادترین دوره شناخته میشود؟
بهترین دوره زندگی من در مجموع قبل از سال 1968 یا همان دوره بیتلز تا اوایل دهه 80 میلادی است. اما اگر بخواهم درباره دوره سنی خودم بگویم باید به این نکته اشاره کنم که 45 تا 60 سالگی من بهترین دوره زندگی خودم از نظر سنی بود. دقیقا زمانی که فکر میکردم یک زن آزاد هستم و میتوانم هرکاری که بخواهم انجام دهم، در این دوره احساس خوبی داشتم.
همواره در مصاحبهها گفتید که شما علاقمند کتاب هستید و معمولا کتاب میخوانید، چه کتابهایی در شما تاثیرگذاشته است؟
انتخاب خیلی سخت است، در دورهای از زندگی خواندن برای من بسیار مهم و بدون تردید در سبک نوشتههای من اثرگذار بود. من کتابهایی از ژرمن گریر، و ژان پل سارتر را مطالعه کردم و «جنس دوم»، سیمون دوبووار را دوست داشتم. البته ویرجینیا وولف نویسنده مورد علاقه من است که در دهه دوم زندگی به آن علاقهمند شدم. اثرگذاری این نوشتهها فقط در محتوا نیست، بلکه در قالب و فرم آثارم نیز تاثیر گذشته است.
سینمای مستند در جنگ روایتها پیشتاز است
رئیس سازمان سینمایی در پیامی به شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» سینمای مستند را پیشتاز در جنگ روایتها دانست.در این پیام آمده است: «اگر جهان امروز، جهان تصویرها و نمادهاست، بیشک سینمای مستند تجسم عینی و مصداق روشن چنین ادعایی است. امروزه برای شناخت تاریخ ملتها و تمدنها فقط به اسناد و منابع مکتوب مراجعه نمیکنند و جلوهای از بازنمایی فرهنگ و تاریخ ملتها را در آیینه سینمای مستند آنها جستجو میکنند. سینمایی که ترجمان هنرمندانه مردمشناسی، نحوه زیست و سلوک ملتها و پیروزی و شکستهای آنها در گذر تندباد حوادث زمانه است. زیرا بر بستر فیلمهای مستند میتوان به تحلیل محتوا پرداخت و روایتهای مستندسازان را به عنوان برگهایی زرین از تاریخ و گنجینه فرهنگی ملتها بازخوانی نمود.سینمای ایران در تاریخ 120 ساله خود گنجینه عظیم و ارزشمندی از فیلمهای مستند در اختیار دارد و هر ساله به مدد هوشمندی و ذوق سلیم مستندسازان بر غنای آن افزوده میشود. در رقابتهای تمدنی و جنگ ادراکی موجود ارزش سینمای مستند به دلیل خصلت حقیقتجویانه و روشنگرانه آن دوچندان شده است و هر فیلم به تنهایی میتواند سبب کاشت بذر آگاهی و شناخت تازه از موضوعات گذشته و حال گردد.سینمای ایران در گونه بیبدیل مستند با وصف آنچه گفته شد؛ باید بیش از هر زمان دیگری در جهاد تبیین و ثبت حقیقت و نمایش آن به جامعه و نسل جوان نقشآفرینی کند و دردمندانه و خیرخواهانه زمینه اصلاح و پیشرفت امور را فراهم سازد. سینمای مستند میتواند در جنگ روایتها، پیشگام بوده و ترسیم کننده «روایت اول» بسیاری از وقایع باشد تا ابتکار عمل از دست بدخواهان و مغرضان برای روایتهای تحریف شده و جعلی خارج شود.همانطور که در پیام سال گذشته به مناسبت ایام برگزاری جشنواره مستند حقیقت تصریح شد، سازمان سینمایی به نمایندگی از مجموعه دولت مردمی سیزدهم برخود فرض میداند برای پویایی و اعتلای سینمای مستند، حمایت از روایتهای خلاقه پیرامون موضوعات و جریانهای مغفول مانده تاریخی، اجتماعی و سیاسی را در اولویت قرارداده تا ضمن طرح مسائل اساسی کشور، به تصویرسازی دروغین و وارونه نظام سلطه پاسخ متقابل داده شود. شانزدهمین جشنواره بینالمللی «سینماحقیقت» با دبیری محمد حمیدی مقدم از 20 تا 25 آذرماه برگزار میشود.
اخبار
آخرین وضعیتِ جسمی نصرالله مدقالچی
نصرالله مدقالچی دوبلور پیشکسوت کماکان دوران نقاهت پس از عمل جراحی را میگذراند.
نصرالله مدقالچی که مدتی قبل به علت مشکلات قلبی در بیمارستان بستری شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت این روزها دوران نقاهت را سپری میکند.
او در گفتوگویی از فرآیند درمان خود خبر داد که خوشبختانه به خوبی طی میشود. به دلیل عوارض ناشی از جراحی، نمیتواند تا 6 هفته دیگر به کار برگردد.
مدقالچی موضوع آلودگی هوا و بیماریهای فصلی را مطرح کرد که به این دلیل هم پزشکان از او خواستهاند در منزل بماند و مراقبت کند. این دوبلور پیشکسوت تأکید کرد که مستندی را برای دوبله در دست دارد که به محضِ بازگشت دوبله آن را انجام خواهد داد. مدقالچی اوایل آبان ماه امسال از ناحیه دریچه آئورت قلب تحت عمل جراحی قرار گرفت. او از قدیمیترین گویندگان کشورمان در حوزه دوبله متولد 7 مهر ماه 1323 تبریز است. از جمله آثار شاخص او می توان به گویندگی به جای مایکل آنکارا در نقش ابوسفیان در فیلم «محمد رسول الله» و دکلمه به یاد ماندنی کارتون «آن شرلی» اشاره کرد. «عیسی مسیح»، «بینوایان»، «روزی روزگاری در غرب»، «پدرخوانده»، «هیچکاک»، «گربه های اشرافی»، «نابخشوده» و ... از دیگر آثار مطرح نصرالله مدقالچی در عرصه گویندگی است.
رسول نجفیان مشغول ساختِ مجموعهای آموزشی برای ادبیات ایران
مدیر گروه آموزشهای عمومی شبکه آموزش در کنار اعلام جزئیاتی از برنامههای جدید این شبکه تلویزیونی به ساختِ مجموعهای برای ادبیات ایران توسط رسول نجفیان اشاره کرده است.بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون که او را به خالق «عجب رسمیه» هم میشناسند، این روزها مشغول ساختِ مجموعهای آموزشی برای ادبیات ایران است که به زودی مهیای پخش از تلویزیون خواهد شد. این خبر را حسین نعمتی مدیر گروه آموزشهای عمومی شبکه آموزش در میانِ جزئیات اتفاقات جدید این شبکه تلویزیونی اعلام کرده است. «ژرفا خند» عنوان مجموعه آموزشی ادبیات ایران است که رسول نجفیان آن را تهیه میکند. این مجموعه نقالی و نمایش برای آموزش محتوای ادبیات ایرانی از شاهنامه فردوسی، مثنوی معنوی، گلستان و بوستان سعدی و نظامی انتخاب شده است. بخشی از این مجموعه به صورت نقالی با صدایِ خود «نجفیان» و فرازهای شعر را گروهِاو همخوانی میکنند و لحظاتی هم به صورت نمایشی خواهد بود.طبق پیگیریهایی که شده این مجموعه مراحل تولید را سپری میکند و 60 قسمت تقریباً 25 دقیقهای است. بنابر توضیحات مدیر گروه آموزشهای عمومی شبکه آموزش احتمالاً تا یک ماه آینده این مجموعه تلویزیونی به پخش خواهد رسید. همچنین برنامههایی همچون «بازی موازی» در حوزه گیمرها طراحی شده، مدرسه تلویزیونی توأم با بازی پیش میرود، برنامه «پرستاره» و برنامه «واکنش سریع» را با مباحث پیچیدهای به آنتن میآورد.
نوازنده پیشکسوت ویلنسل درگذشت
داود جعفری امید موسیقیدان و نوازنده پیشکسوت ویلنسل درگذشت. علی جعفری پویان نوازنده ویلن، از درگذشتِ داود جعفری امید موسیقیدان و نوازنده پیشکسوت ویلنسل خبر داد. داود جعفری امید سال 1308 در تهران متولد شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی وارد دبیرستان رازی شد اما در سال دوم دبیرستان، با تشویق علیمحمد خادم میثاق که از دوستان پدرش بود به هنرستان عالی موسیقی راه یافت. مدیریت هنرستان را در آن زمان پرویز محمود و معاونت آن را روبیک گریگوریان برعهده داشتند.جعفری امید در هنرستان موسیقی ساز ویلنسل را برگزید و نوازندگی این ساز را تحت نظر میس خوتسیف آموخت. از دیگر استادان او در هنرستان موسیقی میتوان به سورن آراکلیان اشاره کرد. جعفری امید سالها به آموزش ویلنسل مشغول بود. از جمله شاگردان او میتوان به حمید کازرانی، محسن تویسرکانی، مجید اسماعیلی، مهسا قاسمی، ندا خماند، صنم قره چه داغی، نسیم سعد، ژابیز زربخش، آنکیدو دارش، موژان ملامختاری و نرسی جعفری امید اشاره کرد. بهمن 1395 در دومین آیین سال نوای موسیقی ایران از مقام هنری داود جعفری امید تجلیل شد.فرماندهی موزیک تیپ رشت، همکاری با وزارت فرهنگ و هنر، همکاری با ارکستر سمفونیک تهران، همکاری با ارکسترهای مختلف رادیو، تدریس در هنرستان عالی موسیقی، تدریس در هنرستان موسیقی ملی، داوری جشنواره ملی موسیقی جوان از جمله فعالیتهای هنری زندهیاد جعفری امید است.
کلاهبرداری بدل بازیگر «ستایش»
سریال کلاهبرداری با نام چهرهها ادامه دارد؛ این بار شخصی خودش را رستمِ سریال «ستایش» معرفی میکند.
یک شیاد با شکل و شمایل بازیگر سریال «ستایش» خودش را رستم معرفی میکند. او تاکنون چندین نفر را تحت این عنوان، فریب داده و اقدام به کلاهبرداری میلیونی از آنها کرده است. این فرد که از لحاظ چهره و قد و قامت شباهت زیادی به امید علیمردانی بازیگر سریال «ستایش» داشته، بهبهانههای مختلف کلاهبرداریهای متعددی انجام داده است. امید علیمردانی بازیگر و تهیهکننده که با شنیدن این خبر بسیار متعجب شده بود، گفت: «واقعاً عنوان مرا جعل کردند و رفتهاند کلاهبرداری! نمیدانم چه بگویم! چطوری مرا جعل کردهاند؟ من که دیگر مشخص هستم و همه مرا دیدهاند.»اما ماجرا از چه قرار است؟ با علیمردانی گفتوگو کردیم و او اینچنین تعریف کرد: در تبریز یک نفر 19 میلیون نقره را گرفته و به صاحب مغازه گفته است «من رستمِ سریال «ستایش» هستم.»، صاحب آن مغازه مرا در اینستاگرام پیدا کرد و خواست با من صحبت کند. شماره را گرفتم وقتی با او صحبت کردم با نکته عجیبی مواجه شدم، او به من گفت «یک نفر خودش را جای شما گذاشته و 19 میلیون نقره از من گرفته است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10891/32486/114183
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10891/32486/114184
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10891/32486/114185
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10891/32486/114186
|
عناوین این صفحه
- واردکنندههای رب و روغن را جایگزین واردکنندههای متخصص در بازار کاغذ کردیم
- انتقاد برنده نوبل از تبعیض جنسیتی در رسانههای فرانسه
- سینمای مستند در جنگ روایتها پیشتاز است
- اخبار