درس هایی از دربی 84 !!
دربی سرخابیها ، جدال گلادیاتورها یا نبرد اندیشهها!
« مسعود عطری »
همیشه وقتی پای صحبت هواداران متعصب استقلال یا پرسپولیس می نشینیم با صراحت از برد در دربی پایتخت حرف میزنند . بعضی هایشان حتی اعداد و ارقام دور از ذهنی را بعنوان نتیجه بازی عنوان می کنند طوری که تعجب میکنی اصلاً اهل فوتبال هستند یا نه، اما به هرحال هوادار تیمشان هستند و هیچ هواداری بدخواه تیمش نیست و حتی در بدترین شرایط ممکن، اگر یکی از سرخابی های پایتخت ،در انتهای جدول هم باشند باز هم بازار کری خوانی و برتری جویی داغ داغ است . درست مانند دربی 84 که هواداران هر دو تیم نتیجه آن از آن خود می دانستند و هرکدام دلایل بی شماری برای آن می آوردند. پرسپولیسی ها صدرنشینی و قدرت بلامنازع پرسپولیس در بالای جدول را به رخ استقلالی ها می کشیدند و استقلالی ها جوانی و هماهنگی و بردهای اخیرشان در مقابل تیم های لیگ برتری و مخصوصاً در مقابل السد قطر را مثال می زدند . با هم مروری خواهیم داشت به برخی از درس هایی که از دربی 84 می شد گرفت .
پیش بینی دربی ؟!
در تمام این سالها که بازی دربی برگزار شده به ندرت شاهد این بوده ایم که پیش بینی ها پیرامون این بازی حساس، درست از آب در بیاید . یعنی همیشه وقتی کفه ترازو به سمت یکی از تیم های سرخابی سنگین تر بوده و یا بازیکنان بهتر و جایگاه بالاتری در جدول لیگ برتر داشته ،الزاماً آن تیم برنده بازی نبوده و برعکس تیمی فاتح دربی بوده که بر اساس آمار و شواهد ضعیف تر از رقیب خود بوده است و این چیزی نیست که بتوان آن را انکار کرد . بازی روز یکشنبه استقلال و پرسپولیس نیز این مسئله را دوباره و چندباره ثابت کرد و نشان داد پیش بینی برای این بازی، جدول و صدرنشینی و بازیکن میلیاردی نمی شناسد . همچنین حساسیت این بازی و چرخش توپ گرد، بارها و بارها به ما ثابت کرده که هیچ کدام از تیم ها در مقابل باخت مصونیت ندارند و تا دقایق آخر بازی هم نمی توان با قطعیت تمام گفت کدام تیم برنده است ، آن چنان که در چندین و چند دربی در دقایق پایانی نتیجه کاملاً عوض شده است و چه بسا اگر دربی 84 چیزی حدود 5 دقیقه دیگر ادامه داشت پرسپولیس می توانست گل مساوی را به استقلال بدون دروازبان بزند و نتیجه را به تساوی بکشاند .
کری خوانی و حریف طلبی
همیشه قبل از دربی بازار کری خوانی و حریف طلبی چه در میان بازیکنان و چه در میان پیشکسوتان و قدیمی های این عرصه داغ داغ است . بعضی وقت ها حتی خوانندگان و بازیگران و هنرمندان هم در بحث کری خوانی گوی سبقت را از فوتبالی ها ربوده اند . از یک طرف استقلالی ها قائل به کری خوانی نیستند و اشاره می کنند استقلال با هم قد خودش کری می خواند و اصولاً مگر برای تیمی مثل پرسپولیس که هرچند سال یکبار مدعی می شود کری می خوانند ؟! از طرف دیگر پرسپولیسی ها هم به نتایج چند دربی قبلی اشاره می کنند و صدرنشینیشان در لیگ امسال را به رخ میکشند و مدام اشتباهات داوری دربی های گذشته را گوشزد می کنند تا با زبان بی زبانی بگویند ما برنده دربی هستیم و اگر یک درصد هم باختیم تقصیر داوری است !!!! بازار کری خوانی برای دربی 84 هم حسابی مهیا بود و بیرون از زمین و در فضای مجازی هواداران حسابی برای هم کری خواندند و درون زمین نیز بازیکنان حسابی از خجالت هم در آمدند تا نشان بدهند میهمانی گرفتن قبل از این بازی چیزی از حساسیت های آن و فشاری که هوادار روی دوش بازیکن می گذارد کم نمی کند و این بار کاپیتان ها و باتجربه های دو تیم هم به هم پریدند که در نوع خودش جالب بود و صدالبته دربی همین است و تفاوتش با بازی های عادی از این حساسیت ها نشات می گیرد .
وضعیت بازیکنان
بازیکنان دو تیم قبل ازدربی وضعیت متفاوتی را تجربه می کنند ، آنها در یک حالت بیم و امید بسر می برند چرا که هم دوست دارند بهترین بازی عمرشان را در دربی ارائه کنند و برنده بازی باشند و هم استرس و ترس باخت را در ذهنشان دارند و آرزو می کنند بعنوان تیم بازنده از میدان خارج نشوند . این استرس و این بیم و امید هم برای بازیکنان خوب است و هم بد ، خوب از این جهت که باعث می شود تمام توانایی خودشان را در زمین بکار گیرند تا تیم پیروز میدان باشند و بد از این جهت که اگر قسمت منفی استرس بر آنها غلبه کند و نتوانند توانایی خود را در زمین به رخ بکشند بدون شک بازنده میدان خواهند بود و باید پاسخگوی خیل عظیمی از هواداران باشند . همین استرس و بیم و امید باعث شد تا دیروز بازیکنان میلیاردی پرسپولیس مثل سروش رفیعی ، محسن مسلمان و غیره نتوانند از پس امید نورافکن جوان که اولین تجربه دربی اش را سپری می کرد بربیایند و رسماًً نیروی جوانی و جسارت بازیکنانی چون نورافکن ، برزای ، اسماعیلی ، حق دوست ، قربانی و کاوه رضایی بر تجربه بالای بازیکنان پرسپولیس چربید و نتیجه ای رقم زد که هیچ کس انتظارش را نداشت.
نقش کادر فنی در دربی ها
از هواداران ، کری خوانی ها و بازیکنان که بگذریم به کادر فنی و مربیان دو تیم می رسیم ، جایی که اندیشه ها حاکم هستند و دیگر نه کری خوانی فایده ای دارد و نه سابقه و کارنامه بد و یا درخشان گذشته !!! چرا که هر بازی برای خودش یک تجربه جدید است و هیچ مربی نمی تواند بواسطه موفقیت ها وناکامی های قبلی ، خود را از پیش بازنده و یا برنده قلمداد کند . اینجاست که تفکر و تاکتیک به کار می آید و آن تیمی برنده میدان می شود که در لحظات حساس و نفس گیر ، تاکتیک بهتر و برتری را اتخاذ کند و پر زورتر از حریف خود ظاهر شود .
خیلی ها اعتقاد دارند حساسیت دربی مانع از اجرای یک فوتبال تاکتیکی و زیبا می شود و بازیکنان فقط می توانند زیر این فشار سنگین 90 دقیقه برای رفع تکلیف بازی کنند چراکه فشار و استرس و تراکم بازی آنقدر بالاست که اصلاً نمی توانند نکات گوشزد شده مربیان را در بازی پیاده کنند و فرصتی برای عرض اندام داشته باشند. اما نکته اصلی اینجاست که نقش مربیان در دربی همیشه تعیین کننده بوده و بارها شاهد این بوده ایم که نوع بازی در دربی بر حسب نوع مربیان دو تیم تغییر می کند .
بطور مثال دربی هایی که امیرقلعه نویی و علی دایی مربیان دو تیم بوده اند با دربی هایی که پرویز مظلومی و برانکو و دنیزلی و دیگران هدایت سرخابی ها را برعهده داشته اند کاملا از لحاظ مدل بازی و نوع فوتبال ارائه شده تفاوت دارند. گواه این مدعی نیز دربی هایی است که پرویز مظلومی مربی استقلال بوده و استقلال بدون گل زمین را ترک نکرده و یا برعکس نوع بازی ارائه شده توسط پرسپولیس در زمانی که دنیزلی مربی این تیم بوده و از استقلال دو گل عقب افتاده یک بازی تاکتیکی و رو به جلو و با هدف بوده است نه صرفا یک بازی محافظه کارانه به نیت تساوی و خراب نشدن رکورد و یا ترس از باخت از حریف .
دربی 84 و نبرد برانکو - منصوریان !
مسلما دربی 84 تحت تاثیر مربیانی چون علیرضا منصوریان و برانکو ایوانکوویچ که تفکرات خوبی در سر داشتند یک فوتبال خوب و جذاب و تماشاگرپسند شد . هرچند پرسپولیس نتیجه را واگذار کرد اما این تیم دقایق زیادی توپ و میدان را در اختیار داشت که البته نتوانست استفاده چندانی از آن بکند و منصوریان و بازیکنان استقلال همان نیمه اول با سه گل زیبا کار پرسپولیس را یکسره کردند تا عملاً نیمه دوم با یک بازی منطقی و رو آوردن به دفاع از پیروزی خود محافظت کنند . نکته اصلی ماجرا در دربی ها شاید این باشد که تا یکجایی از بازی ، بازیکنان توانایی فوتبال بازی کردن را دارند و دقیقا بعد از گذشت یک نیمه و از شروع نیمه دوم و حتی دقایق حساس و پایانی بازی، این مربیان هستند که ایفاگر نقشی مهم در سرنوشت تیمشان هستند ،جایی که باید با یک تعویض، تاکتیک تغییر کند و یا با یک هوشمندی ساده و یک تفکر ناگهانی ورق بازی برگردد وگرنه کنار نیمکت ایستادن و بر سر بازیکنان داد و فریاد کردن مشکلی را حل نخواهد کرد و کاری از پیش نخواهد برد ،کاری که منصوریان در این دربی آن را به نحو احسن انجام داد ، یعنی با بازی خوانی خودش استقلال را طوری ارنج کرد که ابتدا زمین را برای خود کرد و سپس با چندحمله زهرادار و منطقی توانست با چند پاس عالی سه مرتبه دروازه پرسپولیس مدعی را باز کند . دروازه ای که تا پیش از این در بیست بازی فقط 5 بار باز شده بود و حالا در یک نیمه سه بار باز می شد . همین سه گل هم کافی بود تا پرسپولیس از نظر روحی و روانی بهم بریزد و تعویض اشتباه برانکو و بیرون کشیدن رامین رضاییان هم مزید بر علت شد تا نیمه دوم علیرغم اینکه پرسپولیس حمله می کرد و استقلال رو به یک دفاع منظم و منطقی آورده بود بازی با پیروزی استقلال به پایان برسد . منصوریان با این پیروزی عملاً نشان داد که فوتبال را خوب می فهمد چرا که برای هر نیمه یک پلان مخصوص داشت و این گونه پرسپولیس را در عین ناباوری برانکو آچمز کرد تا برانکو و شاگردانش قدری به خود بیایند و متوجه شوند که همیشه درب روی یک پاشنه نمی چرخد و گاهی هم می شود همه چیز آن طوری که می خواهی نشود .
دربی فقط فوتبال نیست !
دربی سرخابی ها ، تماشاگر خوب ، بازیکن خوب ، زمین خوب ، پخش تلویزیونی خوب با تبلیغات فراوان بین دو نیمه ، کادر فنی خوب، دعوا ، زد و خورد ، اخراج ، کارت زرد و قرمز ، مصدوم و خلاصه تمام ویژگی های یک دربی واقعی را داشت ، اما همه اینها وقتی تبدیل به یک روز شیرین برای هواداران استقلال شد که یک تفکر و اندیشه خوب روی نیمکت استقلال شکل گرفت . تفکری که از کادر فنی به بازیکن منتقل شد و در زمانهای حساس یاری رسان استقلال شد، درست مانند دربی 74 که استقلال در عین ناباوری با 3 گل ایمون زاید در دقایق پایانی بازی دو بر صفر برده را باخت و تفکرات دنیزلی در تعویض ها و تغییر نتیجه بازی تاثیر زیادی داشت. این ها باعث می شود با جرات بگوییم دربی فقط فوتبال درون زمین نیست بلکه مجموعه ای از قواعد و قوانین و حتی نانوشته هاست ، به بیان کلی تر دربی سرخابی ها قبل از اینکه دربی فوتبال و یا جدال گلادیاتورها باشد ، نبرد اندیشه هاست .