|
علیرضا خسرو آبادی برنده چهارمین جایزه ویستا
تاثیرپذیری هنرمندان از حیات اجتماعی مشهود است
چهارمین دوره جایزه هنر معاصر ویستا با محوریت ایده هنر با معرفی علیرضا خسرو آبادی به عنوان برنده ۳۰ میلیون تومانی در موزه هنرهای معاصر تهران به کار خود پایان داد.
به گزارش امتیاز؛ در این مراسم پریسا پهلوان،مدیر گالری ویستا گفت: ایده رکن مهم آفرینش اثری هنری ست که کم تر بدان توجه می شود، و ما قصد داریم با استمرار برپایی این جایزه به این مهم نور بتابانیم.
او افزود : تمرکز ما همچنان به هنر معاصر و شناسایی استعدادهای درخشان است، و در این خصوص تاکید داریم، خوشحالم که حتی درد بزرگ و جانکاهی مانند کرونا که همه ما را عزا دار کرد نتوانست سدی مقابل رویدادهای هنری ویستا باشد و این جایزه یکی از نشانه های آن است.
پهلوان با اعلام این خبر که چاپ کتاب های پژوهش محور هنری را در دستور کار داریم گفت: برگزاری نمایشگاه «مایکرو – ماکرو» با همکاری گالری ایتالیایی رویداد دیگری ست که به موازات در حال انجام هستیم که ۲ جایزه رزیدنسی برای هنرمندان ایران خواهد داشت.
در ادامه مراسم ویدیویی از روند داوری ها پخش شد.
سپس بیانیه شورای انتخاب چهارمین دوره جایزهی هنر معاصر ویستا با یاد و احترام درگذشتگان و داغ دیدگان دوران کرونا، خاصه اعضای جامعه هنر نظر و دیدگاه خود را اعلام کرد.
این شورا متشکل از پویا آریانپور، پریسا پهلوان، حمید سِورى، رزیتا شرفجهان، بهرنگ صمدزادگان و بهنام کامرانى در این بیانیه اعلام کردند:
در چهارمین دورهی جایزهی ویستا تعداد 126 طرح ارائه شده از 241 هنرمند مورد بررسی قرار گرفتند. از این میان تعدادِ 18 طرح از 20 هنرمند برای مصاحبه به مرحلهی دوم دعوت گردیدند. در نهایت 11 طرح از 13 هنرمند به مرحلهی نهایی و برگزاری نمایشگاه منتخبین راه یافتند.
خوشحالیم که به رغم اختلالات ایجاد شده در دوران کرونا و تجربه وضعیتی جدید و خارج از نظم معمول زندگی موفق شدیم دوره چهارم جایزه هنر معاصر ویستا را با استقبال هنرمندان ایرانی داخل و خارج کشور برگزار نماییم. نکته شایان ذکر این است که یکی از اولین اهداف جایزه ویستا به وجود آوردن جریان و بستری برای رقابت بر اساس طرح نویسی و ارانه پروپوزال مطابق با روال رایج در جهان هنر بود. اکنون بعد از چهار دوره به استناد تعداد و سطح ارائه طرحها دریافتی ، خرسندیم که تا حد قابل قبولی به این هدف نایل آمدهایم.
در بررسی طرحهای راه یافته به مراحل مصاحبه و برگزاری نمایشگاه، تاثیرپذیری هنرمندان از حیات اجتماعی در دوران پر تلاطم اخیر و نیز زندگی درانزوای دوران قرنطینه به وضوح مشهود بوده است.
در میان طرحهای منتخب توجه و حساسیت هنرمندان به فردیت و همچنین تجربهی زیسته در بسترهای تاریخی ، اجتماعی و اقلیمی جلب نظر میکند. همانند گذشته توجه به پرهیز از شعارزدگی و بهره برداری از گویشهای سهل الوصول، کلیشهای و تلاش برای دستیابی به متنی شخصی در انتخاب این طرحها نقش موثری داشته است. همچنین انتخاب موضوع و به وجود آوردن قالب و فرم زبانی که در ارتباط با ضرورتهای زمان حال (در حوزه تاریخ، اقلیم، جامعه و تاریخ هنر) قابل بحث و توجه باشند از جمله معیارهای اصلی بررسی بوده است.
شورای انتخاب مراتب تقدیر خود را از جدیت تمامی هنرمندان شرکت کننده در این دوره جایزه ویستا اعلام میدارد و امیدوار است تا در ادوار بعدی شاهد حضور مجدد ایشان در این رخداد باشد. جایزه هنر معاصر ویستا ازنظر ما نه یک رقابت و مسابقه بلکه تلاشی جمعی و حرکتی گروهی در راستای ایجاد انگیزه، تکاپو و پیشرفت در فضای هنر معاصر ایران است. بیشک تمامی شرکت کنندگان سهم و اهمیتی زیادی در شکل گیری این حرکت گروهی دارند.
درپایان ضمن ارج نهادن به حساسیتهای زیست محیطی و اقلیمی در آثار پونه اوشیدری و نرگس فراهانی، توجه به حیات شهری در بستر تاثیرات تاریخی و سیاسی در آثارآیدین باقری، آگرین لطفاله زاده و فائزه خانمحمدی، سارا قاضی اسداللهی و گلاره گودرزی ، علیرضا خسروآبادی، بازخوانی تاریخی ، قومی و سیاسی در آثار میترا سلطانی ، ژوبین عبدیانی و همچنین ارائهی روایتی فردی از رابطه انسان با خود و بستر شیئی پیرامونش در آثار آوازه الماسی، مریم بهروزینیا و امید رحیمپور، هیات داوران چهارمین جایزه هنر معاصر ویستا بخاطر رسیدن به زبانی تعاملی در ارتباط فعال با محیط و ارائهی روایتی تاریخی اجتماعی با زبانی به دور از کلیشههای سمبلیک، جایزه این دوره را تقدیم میدارد به آقای علیرضا خسرو آبادی برای اثر سه مجسمه ده دقیقهای.
جالب اینکه خسرو آبادی پس از دریافت جایزه گفت: خوشحالم که حالا می توانم ایده ام را به لطف این جایزه به اجرا درآورم.
همچنین ایده منتخب از نگاه تماشاگران به «شاخ آفریقا» اثر آگرین لطفالهزاده و فائزه خانمحمدی و ایده منتخب رایگیری آنلاین (اینستاگرام) طرح «گلوله سبز» اثر نرگس فراهانی اعلام شد.
در مراسم افتتاح تالار جدید رودکی چه گذشت؟
حسین دهلوی را به روایت حسین علیزاده بشناسید
تالار دهلوی به یاد «حسین دهلوی» ـ آهنگساز، موسیقیدان و رهبر ارکستر ـ عصر چهارشنبه (پنجم آبان ماه) در بنیاد رودکی با حضور هنرمندانی چون نادر مشایخی (آهنگساز و رهبر ارکستر)، شهرام صارمی (نوازنده)، فردین خلعتبری (آهنگساز)، هادی منتظری (نوازنده و آهنگساز)، حسین علیزاده (موسیقیدان و آهنگساز)، حمیدرضا نوربخش (خواننده)، فریدون شهبازیان (آهنگساز)، میرعلیرضا میرعلی نقی (پژوهشگر موسیقی)، مهدی افضلی (مدیرعامل بنیاد رودکی)، محمود شالویی (سرپرست معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، سوسن اصلانی (موسیقیدان و همسر حسین دهلوی)، هومن دهلوی (موسیقیدان و فرزند حسین دهلوی) و ... افتتاح شد.
حسین علیزاده که پیشنهاد نام گذاری این سالن را داده است، درباره حسین دهلوی چنین گفت: هر فردی که بخواهد در مورد استاد دهلوی صحبت کند، این کار را از زاویه ارتباطی که با او داشته است انجام میدهد. واژه استاد برای حسین دهلوی کم است؛ چون واژهای است که بسیار مصرف شده است. نکتهای که درباره دهلوی اهمیت دارد این است که پشت یک چهره خیلی جدی تا حد زیادی عاطفه و لطافت وجود دارد. حسین دهلوی اولین اثر ارکستری خود را به نام «سبک بال» در سال ۳۲ ساخته است؛ اثری که با گوش دادن آن متوجه خواهید شد چگونه برای ارکستر با موسیقی ایرانی رفتار کنید و چه چیزی از آن درآورید که شایسته ملودیها باشد. این اثر برای سال ۳۲ شاهکار است.
اثرات موثر دهلوی در دنیای هنر و جامعه
این هنرمند ادامه داد: اثری که دهلوی در جامعه موسیقی میگذاشت به غیر از اهمیت آثار هنری او، بسیار حائز اهمیت بود. سالهای اولی که ما هنرستان موسیقی میرفتیم، موسیقی در جامعه خیلی جایگاه مناسبی نداشت و بیشتر به صورت مصرفی و بازاری رواج داشت. به همین جهت شاید هنرستانها به تنهایی نمیتوانستند در جامعه نظم و احترام برای موسیقی ایجاد کنند که بتواند روی همه از مسئولان گرفته تا جامعه و خانوادههای ما اثرگذار باشد. انتخاب دهلوی برای مدیریت هنرستان به خوبی صورت گرفته بود. او میتوانست آن زمان به این بهانه که آهنگساز است و دغدغههای بسیاری دارد این مسئولیت را نپذیرد؛ زیرا اصولا کسانی که کار هنری میکنند خود را از مسائل اجرایی و اداری دور میکنند ولی او یک رسالت و مسئولیتی در خود احساس میکرد که این وظیفه را پذیرفت. به نظر من مناسب ترین فردی که میتوانست حیثیت بیشتری به موسیقی در جامعه ببخشد، دهلوی بود.
اثراتی که دهلوی بر علیزاده گذاشت
علیزاده بیان کرد: پیش از اینکه وارد هنرستان موسیقی شوم، دبستانم در بازار تهران بود و با توجه به شرایط فرهنگی بازار و مدرسه قبلی خود فکر میکردم هنرستان موسیقی هم همان شرایط را دارد البته نه که مدرسه قبلی من بد بوده باشد ولی آنجا نمیشد موسیقی کار کرد؛ چون شرایط فرهنگی آن فراهم نبود. زمانی که به هنرستان موسیقی رفتم شاید حتی دو هفته هم طول نکشید که فهمیدم کجا هستم و حتی راه رفتن و حرف زدن من تغییر کرد. با اینکه هنوز بلد نبودم ساز بنوازم احترامم به ساز بسیار زیاد بود و ساز را به عنوان چیزی برتر از خود میدیدم؛ موجودی که باید به آن احترام بگذارم.
این هنرمند ادامه داد: اینها مواردی نبود که من سابقه تربیتی در آن داشته باشم. همه این موارد در یک زمان کوتاه در هنرستان از طریق کسی که واقعا به حق آنجا نشسته بود، به من تازه وارد آموزش داده شد.
نام هنرستان موسیقی را بهشت گذاشتم
او تصریح کرد: بعدا نام هنرستان موسیقی را بهشت گذاشتم؛ چون زمانی که در آن باز میشد فرشتگانی چون هوشنگ ظریف، فرهاد فخرالدینی، غلامحسین بنان و ... وارد میشدند. ما با حضور در هنرستان موسیقی به بهشت خود رفتهایم و نگران آخرتمان نیستیم؛ چون بهشت را به معنای واقعی با رهبری چون دهلوی تجربه کردیم.
این نوازنده درباره انتخاب درست دهلوی به عنوان مدیر هنرستان موسیقی توضیح داد: زمانی که حسین دهلوی در هنرستان موسیقی به عنوان مدیر منتصب میشود به نمونهای برای جامعه تبدیل میشود. این امر یعنی که او به درستی انتخاب شده بود. اکنون خیلی از مسئولان ما ممکن است تخصصی در حوزه کاری خود نداشته باشند ولی حسن نیت داشته باشند و تلاش کنند. مثلا آقای افضلی در موسیقی تخصص ندارند ولی شاهد بودهایم که چقدر به عنوان یک ایرانی و فردی که به فرهنگ ایران اهمیت میدهد تلاش کردهاند اثر خوب بگذارند.
او ادامه داد: متأسفانه در ایران حضور مسئولان به چهار سال هم نمیکشد و تغییر میکنند. این امر باعث میشود کاری که در پیش گرفتهاند، تداوم پیدا نکند. هر مدیر جدیدی که به روی کار میآید در راستای ادامه کارهای مدیر قبلی کار نمیکند و گمان میکند باید از اول شروع کند و هر چه او میگوید بشود؛ چون قبلی را به انزوا برده اند.
توضیحات افضلی درباره افتتاح سالن «دهلوی»
همچنین مهدی افضلی درباره ایجاد سالن «دهلوی» بیان کرد: تلاش کردهایم اقداماتی را در راستای پیشرفت ارکسترها به گونهای که در شأن آنها باشد، انجام بدهیم که افتتاح این سالن نیز به منظور محلی برای تمرین و یا ضبط آثار از جمله این اقدامات بوده است. یکی از موانع جدی برای پیشرفت ارکسترها، نبود فضایی با کیفیت مناسب بود. به همین جهت کیفیت سالن دهلوی بسیار مهم بود که من گمان نمیکردم این فضا با این کیفیت افتتاح شود؛ فضایی کاملا حرفهای که توسط اساتید سرشناس موسیقی به تأیید رسید. او ادامه داد: پیشتر اگر قرار بود دو ارکستر ملی و سمفونیک همزمان اجرا داشته باشند با محدودیت فضا مواجه بودیم که این امر باعث ایجاد اختلاف شده بود. این سالن قبلا کاربرد موثری نداشت و تبدیل به فضای کنونی بسیار در سازمان اداری سخت بود. مرحوم مرادخانی در زمان حیاتشان بسیار تلاش کرد این سالن از آن وضعیت خارج شود و بنیاد رودکی مستقلا این مجموعه را داشته باشد. در نهایت این توفیق را داشتیم که به همت همکاران خود در وزارت فرهنگ و مدیران معاونت هنری، موانع اداری را مرتفع کنیم که خوشبختانه پس از ۲۰ سال تلاش توانستیم این فضا را در اختیار بگیریم. افضلی تصریح کرد: تأمین اعتبار ایجاد این فضا خیلی مهم بود؛ چون قطعا کار حرفهای هزینه بر است که البته هم سازمان برنامه و بودجه و هم وزارت فرهنگ ما را یاری کرد تا این فضا به صورت جامع و بهینه از این به بعد مورد استفاده قرار بگیرد. امیدوارم از این به بعد بتوانیم گامهای موثری برای ارکسترها برداریم، گرچه که واقعا تا نقطه مطلوب بسیار فاصله داریم اما انصافا تا کنون خالصانه تلاش کردهایم مشکلات ارکسترها را از جمله قرارداد، نظام مالی و ... را سازماندهی کنیم. پیشنهاد نام این سالن را استاد علیزاده دادهاند و جای افتخار دارد که توانستهایم با نام گذاری این سالن یاد و خاطره استاد دهلوی را در ذهنها زنده نگه داریم.
معرفی داوران جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان
از سوی دبیرخانه پانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان، داوران بخشهای آزاد و آیینی و سنتی و همچنین بخشهای ویژه، دگرگونههای اجرایی، جشنواره جشنوارهها و کودک و نوجوان، این رویداد معرفی شدند. سعید اسدی، فرهاد قائمیان و محسن اردشیر داوری ۲ بخش آزاد و آیینی و سنتی پانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان را برعهده دارند. سعید اسدی متولد سال ۱۳۵۲ در کرمانشاه است. او دارای مدرک دکترا در رشته تئاتر و سینما از دانشگاه تهران، مدرس دانشگاه، نمایشنامهنویس و پژوهشگر تئاتر است که هم اکنون مدیر دفتر پژوهش، آموزش و انتشارات اداره کل هنرهای نمایشی است. مدیریت کمیته انتخاب سیامین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در سال ۱۳۹۰، عضویت در هیئت داوران چندین دوره انتخاب کتاب سال و کتاب فصل جمهوری اسلامی ایران، عضویت در هیئت داوران و بازخوانان چندین دوره ازجشنوارهای ملی و بینالمللی تئاترسوره، ماه، حقیقت، تجربه و تئاتردانشگاهی؛ ازسوابق اجرایی دکتر اسدی است. او همچنین تاکنون، راهنمایی حدود ۱۰۰ پایاننامه دانشگاهی در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد سینما و تئاتر را برعهده داشته است. فرهاد قائمیان بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون متولد سال ۱۳۴۴ در اردبیل است. او از سنین کودکی و با تشویق خانواده تئاتر را آموخت و سپس وارد سینما و تلویزیون شد. قائمیان از سال ۱۳۷۰با بازی در فیلمهای کوتاه فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد و با فیلم «دمرل» به کارگردانی یدالله صمدی به سینمای حرفه ای راه یافت. پس از آن درسال ۱۳۷۹ به فعالیت در تلویزیون پرداخت و در حرفههای مختلفی همچون بازیگر، تهیهکننده، مدیر تولید و طراح صحنه و لباس ایفای نقش کرد. فرهاد قائمیان علاوه بر فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی، بازیگری و کارگردانی تئاتر را نیز در کارنامه هنری خود دارد. او سال ۷۷ برای بازی در فیلم «هیوا» نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجرشد. منتقدان سینما در سال ۱۳۸۰، وی را برای بازی در فیلم «قارچ سمی» ملا قلیپور، جزو ده بازیگر برتر سینمای ایران معرفی کردند.محسن اردشیر زاده ۱۳۶۰ درآمل است. وی نویسنده، کارگردان، بازیگر و طراح صحنه است. اردشیر در سینما شاگرد اصغر فرهادی و در تئاتر شاگرد دکتر قطبالدین صادقی واسماعیل پرقوه بود. همسر وی غنچه شکوهیان از کارگردانان به نام تئاتراست. این دو با هم گروه تئاتر «سونر» رابه راه انداختند. گروه تئاتر «سونر» در اکثر فستیوالهای بینالمللی ومطرح ایران شرکت کرده و جوایز زیادی را کسب کرده است، از جمله کسب ۴ جایزه ازجشنواره بینالمللی تئاتر فجر برای نمایش «خوشه برنج» و همچنین برنده جایزه ویژه از جشنواره بینالمللی تئاتردانشگاهی ایران. وی همچنین توانسته است بازیگر برتر مرد را برای نمایش «حرف حرف حرف» از جشنواره بینالمللی تئاتردانشگاهی ایران شود.
اخبار
زن ایرانی که سرباز عراقی را با تبر کشت
ابراهیم شفیعی کارگردان مستند «فرنگیس» همزمان با عرضه اینترنتی این مستند درباره آن گفت: سالها پیش برای تولید یک مستند سفری به کرمانشاه داشتم. آنجا در منطقه گیلانغرب، روستایی است که به آن آوزین میگویند. آنجا داستانی شبهافسانهای درباره خانمی را شنیدم که با تبر کسی را کشته است. علاقمند شدم و قرار گذاشتیم و به دیدار او رفتیم. عکس و فیلم گرفتیم و در همان دیدار متوجه شدیم ماجرای این خانم خیلی جدی است البته اطلاعی از جزییاتش نداشتیم. مجبور شدیم دو سه رو آنجا بمانیم. زن سرسختی که بهشدت هم مهربان و دوستداشتنی بود.
وی ادامه داد: سعی کردم با او رفاقت کنم، من او را مادر خطاب میکردم و او هم به من میگفت بچه. کردها مادر را «دا» صدا میکنند و من هم او را «دا» صدا میکردم. وقتی به تهران برگشتم، کتاب «فرنگیس» را که درباره همین زن نوشته شده بود، پیدا کردم و خواندم. با نویسنده کتاب هم قراری گذاشتم و یک طرح کلی براساس آن نوشتم. آن را به جایی ارائه کردم که از آنجا، سر از بسیج درآورد. با من تماس گرفتند و برآورد خیلی پایینی برای این طرح در نظر گرفته شد. برای این مستند به نوعی من هیچ دستمزدی نگرفتم و همه برآورد خرج تولید فیلم شد.
این مستندساز در ادامه گفت: وقتی خواستیم کار را کلید بزنیم، من مجدد یک هفته زودتر پیش او رفتم تا بیشتر با هم رفاقت کنیم. معتقدم اگر عوامل یک فیلم با هم همدل نباشد، کار آن طور که باید درنمیآید. از روز دوم فیلمبرداری، همه عوامل ما این خانم را «دا» صدا میکردیم و او هم همه را به اسم کوچک خطاب میکرد.
شفیعی با اشاره به اصلاحات اعمالشده به مستند «فرنگیس» در پخش تلویزیونی بیان کرد: نسخه کامل این مستند ۴۴ دقیقه است اما تلویزیون نسخه ۳۰ دقیقهای از آن را پخش کرد. نزدیک به ۱۴ دقیقه از فیلم را کوتاه و خیلی من را اذیت کردند. کلی از پلانهای زیبای کار را درآوردند. کار به جایی رسید که به دفتر بسیج رفتم و گفتم این هارد برای شما، من پول هم نمیخواهم!
این مستندساز در توضیح ماجراهای مربوط به شخصیت اصلی مستند «فرنگیس» گفت: وقتی عراق به ایران حمله میکند، فرنگیس ۱۸ سال داشته است. روستای محل سکونت آنها اولین روستای دم مرز بوده است و عراقیها که به آنجا وارد میشوند، اهالی روستا مجبور میشوند خانههای خود را ترک کرده و در کوهها زندگی کنند. روزی در کوه آذوقه کم میآورند، فرنگیس اعلام آمادگی میکند که به خانه برود و آذوقه بیاورد. پدرش هم با او همراه میشود. وقتی به خانه میرسند برای آب آوردن لب چشمه میرود که در آنجا دو عراقی را میبیند. یکی از آنها را با تبر میزند و دومی که اسلحه میکشد تا به او شلیک کند را با سنگ بزرگ میزند. نفر اول همانجا میمیرد و اسلحه نفر دوم را هم میگیرد و او را به نیروهای ایرانی تحویل میدهد. وی ادامه داد: تا زمانی که فرنگیس را از نزدیک نبینید، باور این داستان سخت است. من هم با خودم میگفتم یک دختر ۱۸ ساله مگر چقدر زور دارد که با تبر بتواند کسی را بزند، اما وقتی با او نشست و برخواست کردم متوجه واقعیت شدم.شفیعی ادامه داد: وقتی از «دا» پرسیدم اگر این اتفاق الان مجدد تکرار شود چه میکنی هم گفت، خودم و خانوادهام مجدد ایستادگی میکنیم. پرسیدم اگر صدام را به تو تحویل میدادند چه میکردی؟ با همان زبان کردی گفت، تکهتکهاش میکردم. فرنگیس، شخصیت واقعاً عجیبی دارد. دو برادرش شهید شدهاند. خواهرش روی مین رفته است. جمله زیبایی در فیلم هست، آنجا که میگوید: «شهر ما پر از جانبازهای بدون پرونده است.» این خانواده نزدیک ۱۷، ۱۸ شهید داده است.این مستندساز درباره وضعیت زندگی «فرنگیس» پس از انتشار گسترده کتاب زندگینامهاش و ساخت مستند درباره او بیان کرد: اتفاقاً مدتی قبل که کرمانشاه زلزله آمده بود، به آنجا رفتم. دیدم یک کانکس به او دادهاند. هیچ رسیدگیای به وضعیت زندگی او نشده، فقط خانهاش پر از لوح تقدیر است! کلی مسئول از رئیسجمهور گرفته تا دیگران آمدهاند و با او عکس یادگاری گرفتهاند اما هیچ کمکی به او نکردهاند. با این شرط جلوی دوربین من آمد که کاری کنم او بتواند به بیت رهبری برود. هرچند گفتم این قدرت را ندارم اما در طول کار شرایطی پیش آمد که این دیدار هم میسر شد. وی ادامه داد: در پارک شیرین کرمانشاه مجسمهای از «فرنگیس» نصب است. در گیلانغرب هم در میدان «مقاومت» نمادهایی درباره او قرار دادهاند. روزی که آنجا فیلمبرداری میکردیم گفت: «این آهنها به چه درد من میخورد، اگر پولش را به خودم میدادند بهتر بود.» واقعیت این است که فرنگیس امروز در فقر مطلق بهسر میبرد.
محمدرضا منصوری مطرح کرد؛
رکود در سینما ربطی به کرونا ندارد
محمدرضا منصوری رییس انجمن صنفی مدیران تولید سینما گفت: حرفه سینما نیز مانند دیگر حرفههای فعال در جامعه است و نگاهی که به کرونا و معضلات آن در شغلهای دیگر وجود دارد، در این شغل نیز هست. در حال حاضر اعضای جامعه سینمایی کشور نیز همانند دیگر اقشار مختلف جامعه یا دوزهای واکسن خود را کامل دریافت کردهاند و یا بزودی دریافت میکنند. وی بیان کرد: مساله این است که در حال حاضر شیوع ویروس کرونا تغییر و تاثیری در صنعت سینما ندارد. البته نباید فراموش کرد که هرچند واکسنها در حال دریافت است اما نباید رعایت پروتکلهای بهداشتی فراموش شود، به همین دلیل باید پروتکلهای بهداشتی از سوی تمامی صنوف در سینما رعایت شود.رییس انجمن صنفی مدیران تولید سینما ادامه داد: همچنین باید این مساله را مدنظر قرار داد که هنگام امضای قراردادهای مختلف، افراد چند دوز از واکسن خود را دریافت کردهاند و باید به این مسائل توجه ویژه نشان داد. وی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره احتمال افزایش تولیدات با واکسینه شدن جامعه در حوزه سینما تاکید کرد: در واقع میتوان گفت افزایش واکسیناسیون تاثیری در سطح تولیدات نداشته است، طی ماههای گذشته تولید در شبکه نمایش خانگی افزایش داشته است و همچنان عمده نیروی انسانی سینما مشغول فعالیت در شبکه نمایش خانگی هستند. منصوری گفت: امیدوارم سطح تولید در سینمای ایران افزایش پیدا کند اما اینکه چه زمانی این اتفاق رخ دهد، ربطی به کرونا ندارد. چرا که رکودی که در سینما وجود دارد در حال حاضر مربوط به عدم سرمایه گذاری در سینما است و باید دید که دولت چه سیاستهایی را در این زمینه دنبال میکند. به همین دلیل باید به سرمایه گذار بخش خصوصی و دولتی زمان لازم داده شود تا با برنامهریزی مناسب در این حوزه ورود پیدا کند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9619/29345/100907
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9619/29345/100908
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9619/29345/100909
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9619/29345/100910
|
عناوین این صفحه
- تاثیرپذیری هنرمندان از حیات اجتماعی مشهود است
- حسین دهلوی را به روایت حسین علیزاده بشناسید
- معرفی داوران جشنواره بینالمللی تئاتر خیابانی مریوان
- اخبار