|
اعتماد به نفس چگونه روی عملکرد یک بازیکن تاثیر میگذارد؟
پپ گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی، ماه گذشته پس از سوت پایان پیروزی 0-4 برابر کریستال پالاس گفت:” اعتماد به نفس همه چیز است. او خودش اعتماد به نفسش را به دست آورد. ما به عنوان سرمربی نمیتوانیم به آنها اعتماد به نفس ببخشیم.” (توضیح مترجم: بازی مورد اشاره مربوط به فصل گذشته است).
گواردیولا درباره جان استونز صحبت میکرد؛ بازیکنی که دو گل سیتی در آن روز را به ثمر رساند و کسی که 12 ماه پیش در زمین آسیبپذیر به نظر میرسید. تیمهای حریف اول او را هدف قرار میدادند و استونز از ترکیب اصلی کنار گذاشته شد تا از روی نیمکت شاهد حضور دیگران در پستش در دفاع وسط باشد.
اما شرایط برای این بازیکن 26 ساله تغییر کرد. استونز در طول این فصل زوج دفاعی قدرتمندی را با روبن دیاس شکل داد و جایش را به عنوان بازیکن ثابت در تیم گواردیولا بیش از پیش باز کرد.
ضربات پایانی هدفمند او برابر پالاس- اولین گلهای استونز برای سیتی در لیگ برتر- نشانهای مطمئن از بازیکنی بود که در هنگام پیوستن به سیتی در سال 2016 به دومین مدافع گرانقیمت جهان تبدیل شد و حالا راهی برای ارائه دوباره بهترین نمایشهایش پیدا کرده است.
این داستانی غیرمعمول در فوتبال نیست. ما کلمه “اعتماد به نفس” را همیشه از سوی سرمربیان، کارشناسان یا بازیکنان که در حال توصیف افت یا پیشرفت عملکرد یک بازیکن یا حتی کل تیم هستند، میشنویم. اما این کلمه واقعا چه معنایی دارد؟ چرا از بین میرود؟ و چطور باشگاهها و بازیکنان آن را برمیگردانند؟
استفن وارناک، مدافع سابق لیورپول، بلکبرن راورز و استون ویلا، اعتماد به نفس را اینطور توصیف میکند:” انجام کارها به صورت ذاتی و در حالی که به آن فکر نمیکنید. فقط این باور را دارید که کاری که انجام میدهید، درست است؛ بنابراین بیش از حد درباره پاس بعدی یا اتفاقی که در بازی قبل رخ داد، فکر نمیکنید.”
این مرد 39 ساله همان لحظهای که اعتماد به نفسش را از دست داد، به خاطر دارد. دوم ژانویه 2012 بود؛ در حال بازی با پیراهن استون ویلا برابر سوانسی سیتی که به دنبال کسب اولین پیروزی خارج از خانهشان در لیگ برتر بودند. تنها چند دقیقه از شروع بازی گذشته بود که وارناک پاسی عرضی به سمت دیگر میدان برای ریچارد دان، مدافع میانی ویلا، انداخت اما این پاس خیلی کوتاه بود و او فقط توانست توپ ربایی ناتان دایر، بازیکن سوانسی، را تماشا کند که گل اول بازی را به ثمر رساند.
ویلا بازی را با نتیجه 0-2 واگذار کرد اما وارناک پس از سوت پایان بازی نیز تحت تاثیر آن پاس عرضی بلند بود. او به اتلتیک میگوید:” به دلایل از نظر روانی قادر به انجام کاری مشابه نبودم. من دفعه بعد تنبیه نشدم اما اعتماد به نفسم کاملا از دست رفت.”
وارناک ماه بعد بار دیگر در دیدار برابر کویینز پارک رنجرز در ویلا پارک مرتکب اشتباه شد. این مدافع از سوی هیچ رقیبی تحت فشار نبود اما سانتر تایه تایوو را با ضربه سر از فاصله هشت متری وارد دروازه خودی کرد:” ناگهان هواداران شروع به انتقاد میکنند، مردم در توییتر و اینستاگرام به شما حمله میکنند و شرایط کمی سختتر میشود. زمانی که در ویلا بودم، مدتها از این (از دست دادن اعتماد به نفس) رنج بردم و سر و کله زدن با این مشکل دشوار بود.”
در بلکبرن، باشگاه قبلی وارناک، او به مردی معرفی شد که جمیل قریشی نام داشت. او توسط سم آلاردایس به این تیم آورده شد که وقتی به بلکبرن پیوست که آنها از آخر در رده دوم قرار داشتند و وظیفه قریشی کمک به حل کردن یکی از مشکلات کلیدی تشخیص داده شده توسط سرمربی بود: عدم اعتماد به نفس.
چنین اتفاقی در زمین چطور به نظر میرسد؟ قریشی که علاوه بر باشگاهها و بازیکنان لیگ برتری با بسیاری از گلفبازهای تراز اول شامل دو رنک یک جهان کار کرده، میگوید:” مردم ماشینی شدهاند. آنها بیشتر درباره کاری که انجام میدهند، فکر میکنند و تقریبا به آماتور بودن برگشتهاند.” او سوالی کلیدی پرسید که کاری که عدم اعتماد به نفس میتواند با ذهن یک بازیکن در طول بازی انجام دهد را خلاصه میکند: تو بازی میکنی که تشویق شوی یا بازی میکنی که هو نشوی؟ ” بسیاری از بازیکنان که عدم اعتماد به نفس دارند، برای هو نشدن بازی میکنند و با خودشان فکر میکنند نمیخواهم اشتباه کنم، میخواهم توجه کسی را جلب نکنم، میخواهم فقط به اندازه کافی خوب باشم- تیک زدن تمامی اهداف. در حالی اگر برای تشویق شدن بازی کنید، احتمال این که در آنچه برایش تلاش میکنید، پیشرفت کرده و بلندپرواز باشید، بیشتر است.” قریشی در طول دوران کارش به عنوان مربیِ عملکرد و روانشناس از سوی سه باشگاه مختلف لیگ برتری به کار گرفته شد- هر سه این تیمها در ایام کریسمس در انتهای لیگ بودند که با او تماس گرفتند. در این سناریو که او زمان محدودی برای تاثیرگذاری دارد، بازیکنان را به سه گروه تقسیم میکند: کسانی که خوب بازی میکنند و نیازی به او ندارند، کسانی که از نظر روانی یا فیزیکی کاملا از مسیر خارج شدهاند و گروهی که بین این دو دسته هستند و ممکن است به هر کدام از آنها سوق پیدا کنند.قریشی میگوید:” آنها گروهی با ویژگیای هستند که من آن را پتانسیل پایدار مینامم. آنها میخواهند بهتر باشند و با استعداد هم هستند، بنابراین باید زمان را در اینجا صرف کرد.”
تصمیم آلاردایس برای جذب قریشی برای وارناک که این روانشناس را برای دوران حرفهای خود خارق العاده توصیف میکند، تعیینکننده بود. وارناک میگوید:” این یکی از بزرگترین حسرتهای من در فوتبال است که دست از کار با او برداشتم. زمانی که از فوتبال کنارهگیری کردم بود که با خودم گفتم چرا در آن بازه زمانی خیلی خوب بازی میکردم؟ و متوجه شدم به خاطر این بود که با او کار میکردم. او بیشتر از آنچه که من متوجه شوم برایم زحمت کشید.
به این شکل برای یک بازی آماده میشدم یا در موقعیتهای مشخص خودم را آرام میکردم. اگر شرایط در زمین خوب پیش نرفت، چطور باید آن را تصحیح کنم؟”
قریشی ابزار لازم را به او داد تا اطمینان حاصل کند که در موقعیتهای خاص دچار حملات ترس نمیشود. به او یاد داد از تجسم پیش از دیدارها استفاده کند، از خودش بپرسد که دوست دارد بازی چطور پیش برود. و اگر به نوعی اشتباه پیش رفت، چطور باید از آن اشتباه برگردد؟
” من به این تکرار نیاز داشتم- شبیه به زمین تمرین گلف و ضربه زدن به 100 توپ گلف بود. کار هر روزه با یک تراپیست به من این یادآوری دائمی را داد که چطور وقتی شرایط درست پیش نمیرود، باید آن را درست کرد و این برای من بسیار مهم بود.”
از یک جنبه گستردهتر، قریشی میگوید باشگاهها میتوانند مشکلات مربوط به اعتماد به نفس را با نگاه به زبانی که استفاده میکنند، از سر راه بردارند:” روش عمل کردن ما این است که اول فکر میکنیم سپس حس میکنیم و سپس انجام میدهیم. بنابراین کارها و رفتارهای ما از چگونگی احساس ما سرچشمه میگیرد و این مورد نیز از کلمات و تصاویری که در سر داریم، میآید.
اگر با خود فکر کنید نمیخواهم سقوط کنم، باید از این چیزها اجتناب کنید. صحبت مداوم در این باره فقط باعث میشود احساس بدی داشته باشید و سپس همینطور هم عمل کنید: با حالتی وحشتزده بازی کنید.”
در عوض قریشی سعی میکند به جای چیزی که مردم میخواهند از آن دوری کنند، با تمرکز روی چیزی که میخواهند به دست بیاورند به آنها انگیزه دهد. او میپرسد ” بهترین ردهای که از اینجا میتوانیم به آن دست پیدا کنیم چیست؟”
به این شکل ما رو به بالا انگیزه میگیریم و به جای این که از چیزی دور شویم، به سوی آن حرکت میکنیم.”
قریشی از مثال گری اسپید استفاده میکند که در زمان کار با بولتون واندررز با او ملاقات کرد. اسپید پنالتیگیر بسیار خوبی بود و به گفته قریشی روشی برای ضربه زدن به پنالتی داشت که او را در بهترین موقعیت برای گلزنی قرار میداد:” هربار پنالتی میگرفت، سوالی از خودش میپرسید و آن را بارها مطرح میکرد تا در سرش تکرار شود اما به آن پاسخ نمیداد. به محض این که به سمت توپ میدوید، پاسخ درست زمانی که چند قدم با ضربه زدن به آن فاصله داشت به ذهنش خطور میکرد.
سوالی که عادت داشت قبل از هر پنالتی از خود بپرسید این بود: برای خوشحالی پس از این گل به کدام سمت خواهم دوید: چپ یا راست؟ بنابراین وقتی به سمت توپ میدوید به جای این که به ” این را از دست نده، اجازه مهار به دروازهبان نده یا آن را به تیر دروازه نزن” فکر کند شاهد موفقیتی بود که در ذهنش رخ میداد.”
بنابراین آیا ادعای گواردیولا که “مربیان نمیتوانند اعتماد به نفس ببخشند” نادرست است؟ دن آبراهامز، روانشناس ورزشی، با چندین باشگاه و بازیکن لیگ برتری کار کرده و میگوید پاسخ به این سوال دارای ریزهکاریهایی است:” من از این نظر با این صحبت او موافق هستم که شما نمیتوانید به کسی اعتماد به نفس ببخشید، نمیتوانید بگویید بیا کمی اعتماد به نفس اینجاست، حالا برو و بازی کن.
اما شما میتوانید به بازیکن کمک کنید که گفتگو و داستان درونیاش را تغییر دهد. میتوانید به آنها کمک کنید تصاویر درونی که در حال تکرارش هستند را تغییر داده و به این ترتیب میتوانید به آنها کمک کنید احساسی که به خود دارند و احساسی که به بازی دارند را تغییر دهند. جایی که با او مخالف هستم اینجاست که اگر سوال درستی بپرسید و تکنیکهای درستی را به کار بگیرید، میتوانید به آن شخص کمک کنید که با گفتگوی درونی و احساساتش انعطاف پذیرتر باشد و در نتیجه به آنها کمک کنید که مسولیت خودشان را بر عهده بگیرند. در عوض این شرایط منجر به افزایش اعتماد به نفس میشود: من میتوانم این کار را انجام دهم چون میتوانم کنترلش کنم.”
دنی کاولی (Danny Cowley)، سرمربی سابق هادرسفیلد تاون و لینکلن سیتی، باور دارد که علیرغم ادعای گواردیولا، سرمربی منچسترسیتی در واقع یکی از بهترین افراد در اعتماد به نفس دادن به بازیکنانش است. کاولی به اتلتیک میگوید:” او از طریق مدل بازی خود و تعداد گزینههایی که بازیکنان روی توپ دارند، آنها را در مسیر موفقیت قرار میدهد. به کاری که او با رحیم استرلینگ کرده نگاه کنید. او ابزار این بازیکن را افزایش داده، زیرکی را به بازی او اضافه کرده و زمانبندی و تعداد نفوذهایش را بهبود بخشیده است. تمام این موارد تاثیر او روی بازیها از نظر گلزنی و ارسال پاس گل را افزایش داده و در نهایت شایستگی و اعتماد به نفسش بهتر شده است.”
کاولی همیشه علاقه عمیقی به روانشناسی ورزشی داشته است. او این مورد را به عضوی جدانشدنی از مدرک “اسپورت ساینس” خود تبدیل کرد و موارد بسیاری را با تماشای کیت، نامزدش (همسر فعلی)، یاد گرفت که زندگی حرفهای خود را به عنوان ورزشکار ملی ورزشهای هفتگانه سپری کرد. او ورزشکاری بسیار با اعتماد به نفس بود که از هفتمین و آخرین رویداد رقابتش که دوی 800 متر بود، نفرت داشت و در نهایت به هیپنوتیزم درمانی روی آورد تا اطمینان حاصل کند که اعتماد به نفسش در خط شروع کاملا بینقص باقی میماند. ساولی میگوید:” توانایی فیزیکی او باعث توقفش نمیشد بلکه ذهنش چنین کاری میکرد.”
با این که وقتی او و نیک، برادرش، هدایت لینکلن را بر عهده داشتند، پول زیادی دریافت نمیکردند اما اطمینان حاصل میکردند که بودجهای برای جذب روانشناس ورزشی در زمینه مشاوره باقی بماند و این دو نفر در زمان حضور در هادرسفیلد هم از روانشناس استفاده میکردند. کار در کنار آنها علاقه کاولی به نحوه کارکرد ذهن بازیکنان و چیزهایی که او و کادرش میتوانند برای کمک به گرفتن بهترین بازی از آنها انجام دهند را افزایش داد.
اعتماد به نفس از نظر او کالایی شکننده بود که نمای کلی آن در زمین به شکل “ریتم، کنترل… جریانی که در عملکردتان دارید. وقتی اعتماد به نفس دارید همه چیز آرامتر رخ میدهد و در نتیجه نه تنها میتوانید تصمیم درست در زمان درست را بگیرید بلکه زمان بیشتری برای اجرای تکنیکهایتان دارید. وقتی آن اعتماد به نفس را ندارید، گاهی برعکس این شرایط رخ میدهد و انگار سرعت همه چیز افزایش پیدا میکند- بیشتر دودل میشوید و این زمان کمتر برای اجرای کارها به شما میدهد.”
شکنندگی آن به این معناست که اعتماد به نفس میتواند برای بعضی بازیکنان به صورت مداوم در رفت و آمد باشد. مانند مورد وارناک، یک پاس اشتباه میتواند باعث از هم پاشیدن آن شود. برای دیگران میتواند اظهارنظرهای مربی یا کارشناس یا حتی کسانی که در شبکههای اجتماعی حضور دارند موجب چنین اتفاقی شود. کاولی مدعی است که اعتماد به نفس “مختص حالت و مختص موقعیت” است. ما ممکن است در بعضی لحظات اعتماد به نفس داشته باشیم اما در سایر موارد چندان اعتماد به نفس نداشته باشیم- مشابه شرایطی که کیت، همسر او، داشت و در تمامی ورزشهای هفتگانه جز یکی از آنها اعتماد به نفس داشت.
ادامه در شماره بعد...
اخبار
آنیلی؛ غرورانگیز است که رونالدو سه فصل بازیکن ما بود
یوونتوس یکی از باشگاه هایی بود که به خاطر پاندمی کرونا متحمل ضرر اقتصادی زیادی شد تا جایی که حفظ بازیکنی چون رونالدو با دستمزد بالای 31 میلیون یورویی دیگر برایش مقدور نبود. هرچند این دلیل اصلی جدایی رونالدو از یووه نبود ولی به عنوان یکی از مهمترین دلایل از آن یاد می شود.
به فاصله یک سال تا پایان قرارداد رونالدو، بهترین تصمیم واگذاری او به منچستر یونایتد با رقمی نزدیک به 30 میلیون یورو بود.
آندره آ انیلی مدیر یوونتوس امروز در جمع سهامداران باشگاه خبر از بهبودی نسبی شرایط اقتصادی باشگاه داد و در مورد جدایی رونالدو نیز صحبت کرد.
آنیلی در این رابطه گفت: «باید به ارزش های یوونتوس پایبند بمانیم. کار زیاد، فداکاری و نظم انضباط در درون و بیرون زمین. نباید به افتخارات سال های اخیر و قهرمانی های متوالی در سری آ قانع باشیم. هرچند باشگاه هایی هستند که در یک دهه گذشته برای نشان دادن افتخارات شان تنها نیاز به بالا بردن یک انگشت شان هستند ولی ما 9 قهرمانی متوالی کسب کردیم ولی این هم نباید ما را متوقف کند. با تیم مدیریت فعلی شامل ندود، کروبینی و... و نیز هدایت مکس آلگری، ما در مسیر درستی قرار داریم.»
آنیلی ادامه داد: «بین سال های 2014 تا 2018 رشد اقتصادی باشگاه قابل توجه بود و درآمدهای ما بیش از 400 میلیون یورو افزایش یافت. ما با جذب رونالدو وارد فاز جدیدی شدیم و نام و نماد یوونتوس در سراسر جهان اعتبار بیشتری پیدا کرد. از داشتن او لذت بردیم و افتخار می کنیم که رونالدو سه فصل پیراهن یووه را به تن داشت و تنها می توان به ستایش و تحسین از او پرداخت اما نام یوونتوس فراتر از هر بازیکنی است.
ژانویه 2020 سرمایه باشگاه 300 میلیون یورو رشد داشت ولی سپس پاندمی کرونا رخ داد و دنیا متوقف شد. همه چیز بحرانی شد و نقدینگی ها به یکباره با کاهش منفی مواجه گشت. کرونا باعث شد تا ما 320 میلیون یورو ضرر ببینیم و روش کسب و کارمان را زیر سوال بردند. درآمدها به 40 درصد گذشته تقلیل پیدا کرد و برای فصل 21-2020 نیز ضرری 210 میلیون یورویی داشتیم.»
مدیر یووه افزود: «حالا چه خواهد شد؟ باشگاه آماده راه اندازی مجدد است. طرح سرمایه گذاری ما که در سال 2019 راه اندازی شد، در آن زمان معتبر بود و اکنون نیز قابل اعتماد است. یوونتوس به لطف افزایش سرمایه 400 میلیونی جدید، آنچه را که برای شروع مجدد لازم است، دارد، حتی اگر دستور العمل های های اساسی آن برنامه تغییر کرده باشد. شعار ما در حال حاضر پایداری مالی و اولویت در انضباط بودجه است.»
منتفی شدن سوپرلیگ: «تولد سوپرلیگ تصمیم 12 باشگاهی بود که اعتقاد داشتند فوتبال روی یک داربست فرسوده سرپاست؛ ساختار منسوخی که حاضر به تغییر هیچ یک از سیاست هایش نیست، نمی خواهد ریسک کند، نمی خواهد تصمیم بگیرد و نمی خواهد پولی به باشگاه ها بدهد. من تسلیم نشده ام و نخواهم شد. سیستم کنونی فوتبال به تغییر نیاز دارد و یوونتوس بخشی از این تغییر سیستم خواهد بود. با این حال تکرار می کنم تنها از راه گفتگوهای سازنده می توان به تغییری رسید که برای همه رضایت بخش باشد. سیستم کنونی فوتبال برای همه راضی کننده نیست.»
این مشکل حل میشود؟
یک سنگ بزرگ پیشروی تحقق رویای جذاب ژاوی
ژاوی در سال 2015 به عنوان بازیکن به السد آمد. در واقع مجموع دوران بازیکن و مربی بودن او در این باشگاه بیش از شش سال به طول انجامیده است. قرارداد قبلی ژاوی با السد تا سال 2019 اعتبار داشت اما این اسپانیایی اخیراً آن را تا پایان جام جهانی 2022 قطر تمدید کرد.
حالا رونالد کومان از هدایت بارسلونا برکنار شده و به نظر میرسد که ژاوی اصلی ترین گزینه جانشینی سرمربی هلندی محسوب می شود. این بدان معناست که اسطوره بارسلونا باید با السد برای جدایی از این تیم به توافق برسد. البته که رابطه بین ژاوی و السد فراتر از قرارداد است اما به نظر میرسد که او امروز دیداری با سران باشگاه خواهد داشت تا برای جدایی و حضور روی نیمکت بارسلونا توافق انجام شود.
السد نمی تواند از خدماتی که ژاوی به این باشگاه کرده گله ای داشته باشد. ژاوی به عنوان بازیکن 4 و در قامت مربی 7 عنوان با السد کسب کرد. او همچنین این سه شنبه رکورد 34 بازی بدون باخت در لیگ قطر را شکست. با این حال جدایی ژاوی از السد تنها به مسائل فوتبالی مربوط نمیشود و جنبههای خانوادگی هم دارد چرا که همسر او از حضور در دوحه کاملاً خوشحال است و فرزندانش نیز در کشور قطر بزرگ شده اند.
از طرف دیگر به طور قطع سران باشگاه السد از وضعیت تیمشان بسیار راضی بوده و نمی خواهند در این اوضاع چالش سختی را تجربه کنند اما در عین حال ژاوی هم به رابطه بسیار خوب خود با سران این باشگاه بسیار امیدوار است. در واقع این سرمربی اسپانیایی امیدوار است که السدی ها او را درک کرده و نهایتاً ژاوی بتواند هرچه سریعتر چمدانهای خود را برای سفر به بارسلونا ببندد.
از طرف دیگر طی دقایق گذشته برخی رسانه ها گزارش داده اند که بارسلونا و ژاوی هرناندز با یکدیگر به توافق شخصی کامل دست یافته اند و این اسطوره بلوگرانا در آستانه هدایت این تیم قرار گرفته است. با این حال همانطور که گفته شد به نظر میرسد که این نیمی از قضیه است و ژاوی برای رسیدن به این مهم باید با سران السد دیدار کند. البته برخی دیگر از منابع اسپانیایی مدعی شده اند که کار حضور ژاوی در بارسلونا خیلی هم نمیتواند سریع پیش برود و احتمالاً در سه بازی باقیمانده تا وقفه مسابقات ملی سرجی بارخوان به شکل موقت هدایت این تیم را بر عهده خواهد گرفت.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9619/29352/100900
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9619/29352/100901
|
عناوین این صفحه
- اعتماد به نفس چگونه روی عملکرد یک بازیکن تاثیر میگذارد؟
- اخبار