|
توصیه کارگردان «سرجوخه» به بازیگران جوان:
چرا فکر می کنید میتوانید از تلویزیون عبور کنید؟
سریال «سرجوخه» موضوعی امنیتی و راهبردی داشته و آسیبهای اجتماعی موجود در فضای مجازی از جمله فعالیت در سایتهای قمار را سوژه خود قرار داده است.
این سریال هر شب ساعت ۲۰ و ۴۵ دقیقه از شبکه سه سیما روی آنتن میرود و تاکنون ۱۱ قسمت از آن پخش شده است.
احمد معظمی ـ کارگردان ـ درباره دلیل انتخاب این سوژه برای ساخت سریال «سرجوخه» گفت: همیشه تلاشم این بوده است کارهایی را بسازم که نسبت به آثار قبلیام چه در متن و چه در فُرم متفاوت باشد. از تکرار بیزارم و دوست دارم کارهایم بهروز باشد. در «سرجوخه»، هم سوژه و هم آدمها و اتفاقات از دل جامعه بیرون آمدهاند؛ چالشها و مناسبات افراد در جامعه مابهازای واقعی دارند که البته در قسمتهای بعدی این موضوع پررنگتر خواهد شد.
وی اظهار کرد: ما یک قصه بهروز و مدرن داریم که حاصل یک طراحی پیچیده و پربار است. داستان این سریال در چهار لایه روایت میشود که در نهایت باید در یک جا به هم برسند. نوشتن یک فیلمنامه در بستر اتفاقات بهروز در حوزه فضای مجازی به یک پژوهش جدی نیاز دارد که در دو یا سه ماه به دست نمیآید. این یک قصه خطی نبود که با سه چهار شخصیت جلو برود. من و ابوالفضل صفری جلسات متعددی با حسین امیرجهانی داشتیم. متن اولیه چند بار بین ما رفت و برگشت داشت و در نهایت به یک نگاه مشترک رسیدیم.
متن از همه چیز مهمتر است
معظمی افزود: در تولید یک اثر نمایشی متن از همه چیز مهمتر است. اگر فیلمنامه درستی نداشته باشید، هر چقدر هم که چینش بازیگران و عوامل فنی و کارگردانی درست باشد باز هم نتیجه کار باکیفیت نیست و مخاطب را جذب نمیکند.
کارگردان سریال «سرجوخه» عنوان کرد: سعی میکنم در کارهایم ساختاری پیچیده و جذاب برای متن در نظر بگیرم. اینها به مهندسی متن باز میگردد که بخش عمده آن به عهده نویسنده است، اما این شاکله باید با کارگردان و تهیهکننده هم هماهنگ باشد. این تعامل پیش از تولید و در اتاق فکر سازندگان رقم میخورد. در نهایت سر صحنه خود بازیگران هم پیشنهاداتی دارند که اگر منطقی باشد اعمال میشود.
موفقیت یا ناکامی یک اثر، نتیجه کار همه اعضای آن است
معظمی گفت: هیچ کدام از ما به تنهایی نمیتواند مدعی باشد که کلیت یک اثر وابسته به توانایی و تلاش اوست. این قانون در هر کار گروهی حاکم است؛ موفقیت یا ناکامی یک اثر، نتیجه کار همه اعضای آن است. البته ممکن است نقش فرد یا افرادی کمی بیشتر به چشم بیاید، اما دلیل نمیشود که تلاش سایر عوامل را نادیده گرفت و از آن مهمتر به سهم تهیهکننده، کارگردان و نویسنده در کیفیت کار بیتوجه بود.
سختی کار با بازیگران جوان را به جان خریدیم
کارگردان «سرجوخه» افزود: از زمان ساخت مجموعه تلویزیونی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» تا «ترور خاموش» و «خانه امن» و حالا هم «سرجوخه»، همیشه تلاش کردهام چهرههای جدید را از بین بازیگران جوان به سینما و تلویزیون معرفی کنم. در «سرجوخه» هم این اتفاق رقم خورد؛ البته این موضوع زحمت و هزینه زیادی برایم داشته است؛ چون به هرحال سر و کله زدن با بازیگر جوان و تازهکار نسبت به یک بازیگر باتجربه و چهره سختتر است. اما هم من و هم ابوالفضل صفری این سختی را به جان خریدیم تا بتوانیم نیروهای جدید را معرفی کنیم و به بازیگرانی که در کارهای دیگر هم حضور مکرر دارند اکتفا نکنیم.
این کارگردان عنوان کرد: در سریال «سرجوخه» هم مثل «خانه امن»، بازیگران جوانی را میبینیم که سالهای زیادی است که در این حرفه زحمت کشیدهاند اما مجال جلوی دوربین رفتن را نیافتهاند؛ اگر هم موقعیتی فراهم شده، به دلایل گوناگون در آن سریال یا فیلم دیده نشدهاند.
کارگردان سریالهایی همچون «خانه امن» و «ترور خاموش» افزود: حمیدرضا محمدی چند سال است که تئاتر کار میکند؛ هم در سینما و هم در تلویزیون تجربیات محدودی داشته، اما با حضور در «سرجوخه» بود که مسیر جدی بازیگری را تجربه کرد. شاید در کارهای قبلی در میزانسنهایی قرار میگرفت و یا کیفیت بازیاش به گونهای بود که نقشهای دیگر بیشتر دیده میشد.
توضیحاتی درباره ایفاگران نقش غلامرضا و کیان در «سرجوخه»
معظمی اظهار کرد: در این سریال بازیگر جوان ظرفیت و جوهرهای هست که میتوان شخصیت «غلامرضا» را از آن بیرون آورد ولو این که رسیدن به این شخصیت و پرورش آن انرژی زیادی از من و از خود او بگیرد. به هر حال بازیگر مثل خمیر است که کارگردان باید آن را وَرز بدهد تا به اصطلاح ور بیاید و آماده شود.
وی افزود: حمید با این که تجربه بازی در فیلم «آبادان یازده شصت» را هم دارد، اما بیشتر در تئاتر نقشآفرینی کرده؛ تلاش من این بود که حرکات اضافهای که در بازیگری جلوی دوربین داشت را از او بگیرم و در لحن و میمیک چهره هم به تفاهم برسیم. یک مقدار دکوپاژ و میزانسنها برایش سخت بود. طبیعی است که این روند برای بازیگران چهره انرژی و زمان کمتری می گیرد. این من هستم که باید تهیهکننده را متقاعد کنم که با این شرایط باز هم با جوانها کار کنیم.
کارگردان «سرجوخه» تصریح کرد: حمید محمدی هم تلاش خوبی داشت و برای رسیدن به نقش زحمت کشید. خدا را شکر نقش غلامرضا هم تا اینجای کار خوب دیده شده است.
معظمی گفت: درباره سامان صفاری هم چه در «خانه امن» و چه در «سرجوخه» همینگونه بود. صفاری بازیگر جوانی است که همواره بریا آموختن اشتیاق دارد. او در سریال «دلدادگان» و فیلم «شیار ۱۴۳» حضور داشت اما در «خانه امن» بود که توانست زوایای پنهان بازیگری خود را کشف کند و بخشی از آن را در نقش «کیان» در «سرجوخه» به نمایش بگذارد. در «خانه امن» این اتفاق به شکل دیگری برای نیلوفر کوخانی هم رخ داد و ایشان هم از بازیگرانی بود که در «سرجوخه» هم حضور داشت.
با یک سریال، غره نشویم
وی افزود: خیلی اهل اظهارنظر درباره کیفیت کار بازیگرانم نیستم. همیشه برای درخشیدن جوانها آبرو و اعتبار خودم را خرج کردهام و باز هم این کار را میکنم اما جوانانی که در ابتدای راه هستند، نباید به خودشان غرّه شوند. باید بدانند که اگر فرصتی به آنها داده شده و در یک کار دیده میشوند، صرفاً به خاطر توانایی خودشان نبوده بلکه مجموعهای از عوامل فنی و در رأس آنها تهیهکننده وکارگردان هستند که این بستر را برای آنها فراهم کردهاند.
معظمی عنوان کرد: اگر سریال برای بازیگر جوان ما مسیر موفقیت بوده (که خوشبختانه گویا این چنین بوده) و پیشنهاداتی برای بازی به آنها شده است به خاطر ریلگذاری درست سازندگان این سریال است و حتماً باید قدردان این محبت باشند. این موفقیت در یک مجموعه رقم خورده و نه بر اساس توانایی یک فرد خاص.
وی افزود: از سوی دیگر، امیدوارم این دوستان عزیز در دام برخی شبهرسانههای زرد که به دوگانهسازی سینما و تلویزیون دامن میزنند نیفتند؛ فضایی که در آن، یک بازیگر جوان بعد از چهرهشدن در یک سریال خود را از تلویزیون جدا میکند و صرفاً به دنبال حضور در پروژههای سینمایی آن هم با دستمزدهای بالا است.
اگر مراقبت نکنند به راحتی حذف میشوند
این کارگردان تلویزیونی اظهار کرد: این یک توصیه بردارانه است که من بارها به بازیگران جوان سریالم هم گفتهام؛ بالارفتن بیقاعده دستمزدها در نهایت به ضرر خودشان است و باعث میشود که به سرعت محو شوند. نمونههای این جریان را در این سالها فراوان دیدهایم. باید از خودشان مراقبت کنند و با تعاریف رسانهای که بخشی از آن بهحق و بخشی از آن بزرگنمایی است دچار توهم نشوند.
معظمی تأکید کرد: گاهی این توهم به اندازهای است که پس از بازی در یک سریال میگویند از این به بعد فقط در سینما کار میکنم. عزیز من! تلویزیون است که شما را به عالم هنر معرفی کرده؛ بسیاری از بزرگان ما کارشان را از تلویزیون آغاز کردهاند. با وجود برخی نقدها که به عملکرد تلویزیون وارد است اگر کار خوبی در این رسانه بسازی همچنان مخاطب دارد. چرا فکر میکنید به جایگاهی رسیدهاید که میتوانید از رسانهای به این اهمیت عبور کنید؟ از این خبرها نیست و اگر دچار حاشیه شدید خیلی زود هم از تلویزیون و هم از سینمایی که هنوز در آن جایگاهی ندارید حذف خواهید شد.
وی در پایان گفت: «سرجوخه» حاصل تلاش مجموعه همکاران پشت دوربین و بازیگران جلوی دوربین و البته اعتماد ابوالفضل صفری در مقام تهیهکننده است اگر این مجموعه در جلب نظر مخاطب کامیاب بوده باعث افتخار ما است اما این موفقیت را نمیتوان به نام یک یا دو بازیگر مصاره کرد بلکه آن بازیگران هستند که که مدیون حضور در سرجوخه هستند.
«سرجوخه» سریال این شبهای شبکه سه سیما است که هر ساعت ۲۰:۴۵ هر شب روی آنتن این شبکه میرود.
این سریال ۳۰ قسمتی پس از «خانه امن»، «سارق روح» و «ترور خاموش» چهارمین همکاری مشترک ابوالفضل صفری در مقام تهیهکننده و احمد معظمی به عنوان کارگردان است و فیلمنامه آن را نیز حسین امیر جهانی نوشته است.
سامان صفاری در نقش کیان، حمیدرضا محمدی در نقش غلامرضا، آرش آصفی در نقش افسر ضدجاسوسی، نازنین کیوانی در نقش اینفلوئنسر و نیلوفر کوخانی در نقش رزیتا بازیگران جوان این مجموعه تلویزیونی هستند.
حبیب دهقاننسب در نقش سالار، علی اوسیوند در نقش آقا رضا، قربان نجفی ایفاگر کاراکتر رامین کشمیری، حسن اسدی به عنوان پدر کیان و علیرضا جلالیتبار در نقش طاهری در این سریال به ایفای نقش پرداخته اند.
علی دهکردی مطرح کرد؛
قرار بود به جای امین تارخ در«سرب» بازی کنم
به نقل از روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران در ادامه انتشار سلسله نشستهای تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز علی دهکردی بازیگر سینما، تئاتر، تلویزیون بخشهایی از گفتگو با این هنرمند را منتشر کرده است.
علی دهکردی با بیان اینکه سال ۶۳ در شهرکرد دیپلم گرفته است، گفت: از دوران دبیرستان وارد گروه تئاتر شهرکرد شدم و شروع قطاری بود که من را در بازیگری تا به امروز به اینجا آورد. همان سال کنکور شرکت کردم که اولین دوره بعد از انقلاب فرهنگی بود و در دانشگاه هنرهای زیبا رشته تئاتر قبول شدم.
وی با بیان اینکه درس تئاتر را از سفر با حمید سمندریان شروع کرده است، افزود: وی بیتردید تاثیرگذارترین معلم برای من و هر فردی که با او کار کرده است، بود. همانطور که درباره چخوف و استانیسلاوسکی حرف میزنیم که برای ما افسانهای هستند، مطمئن هستم روزی نسلهای آینده درباره زنده یاد سمندریان هم به همین شکل یاد میکنند و بزرگترین حسرتشان این خواهد بود که ای کاش شاگرد این هنرمند بزرگ بودند.
دهکردی درباره فعالیتهای تئاتری خود یادآور شد: یادم میآید تئاتری بنام ریچارد سوم را به کارگردانی زنده یاد داوود رشیدی بازی کردم که از اتفاق مهم زندگیام بود البته اجرای این تئاتر به نظرم اتفاق ملی بود زیرا داستانی از شکسپیر توسط هنرمندی سرشناس در پایتخت روی صحنه رفت و من هم این افتخار را داشتم که از بازیگران آن نمایش باشم. همچنین این شانس را داشتم که هر روز بازی سعید پورصمیمی را از نزدیک ببینم و با او همبازی باشم و اینها را اتفاقات مهم در زندگی کارمام میدانم.
وی با بیان اینکه کار حرفهاش به مفهوم مطلق «مهر و ماه» بوده است، گفت: بهرام دهقانی تدوینگر برجسته کشور دوست حمید لبخنده بود که یک تئاتر از من در دانشگاه دیده بود و وقتی لبخنده خصوصیات نقش مورد نظرش را میگوید دهقانی یاد بازی من در تئاتر میافتد و من برای آن نقش انتخاب میشوم. همیشه به بهرام دهقانی میگویم شما کاشف من در بازیگری هستید.
شانس بازی شخصیتهایی که نمیشناختم
دهکردی درباره ایفای نقشهای تاریخی خود نیز گفت: برایم شانس بزرگی بود تا نقش شخصیتهایی که ما نمیشناختیم و ندیده بودیم مثل: شیخ مفید، شاه عباس، پدر مولانا و یا شخصیتهای معاصر همچون شهید دوران و آیت الله طالقانی که هم برای من و هم برای خیلی از هم نسلهای من از محبوبترین شخصیتهای تاریخ معاصر بودند را بازی کنم.
وی با بیان اینکه همه شخصیتهایی که بازی است را دوست دارد، افزود. من از نزدیک شهید دوران را نمیشناختم و فقط اسم او را شنیده بودم اما وقتی کتابی که شامل تحقیقات کارگردان درباره این شهید بود را خواندم و یا با هم دورهای های او صحبت کردم، متوجه شدم چقدر این شخصیت بینظیر بوده و در فیلم تنها به بخش کوچکی از شخصیت پروازی او پرداخته شده است.
دهکردی همچنین یادآور شد: زمانی پای خاطرات استادانی همچون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی و عزت الله انتظامی مینشستم برایم جالب بود که چطور این اساتید با جایگاهی که از نظر اعتباری و سنی داشتند همیشه در مصاحبههایشان میگفتند باعث افتخارشان بوده که در فیلمی بازی کردهاند و امروز خودم قدم به قدم تجربه میکنم و معتقدم ما با هر کارگردانی که کار میکنیم دنیای جدیدی برای ما باز میشود و شروع به تجربه اندوختن میکنیم.
وی درباره همکاری خود با کیانوش عیاری نیز گفت: آقای عیاری از معدود کارگردانهایی است که شناخت خیلی صحیحی از بازیگری دارد و معجره عیاری این است که هر بازیگری در فیلمهای او حضور دارد بهتر بازی اش را ایفا کرده است زیرا او صحیح بازی کردن را به معنای واقعی از بازیگر انتظار دارد.
دهکردی درباره نقشهایی که ایفا کرده است، بیان کرد: «روز شیطان» را خیلی دوست دارم همچنین نقشم در «شاه عباس» زیرا باعث شد در یک دانشگاهی بنام علی نصیریان شرکت کنم و بخش عمدهای از کارم با او بود.
تکههای جان حاتمی کیا برای «از کرخه تا راین»
وی با اشاره به اینکه قرار بود در فیلم «سرب» حضور داشته باشد، توضیح داد: قرار بود نقش امین تارخ را در این فیلم بازی کنم اما در نهایت قرار شد یک بازیگر باتجربه به جای یک بازیگر تازه کار حضور داشته باشد البته یکبار دیگر هم قرار بود در فیلم «ضیافت» حضور داشته باشم اما در آنجا هم از نظر زمان شانس نیاوردم با مسعود کیمیایی کار کنم زیرا سر کار دیگری بودم.
دهکردی درباره حضورش در فیلم «از کرخه تا راین» نیز، گفت: یکی از کسانی که در هنرهای زیبا باهم دوست شده بودیم و در کنار هم رفاقت پیشه گرفتیم، بهرام عظیم پور بود که امروز خودش یک کارگردان خوب محسوب میشود. او در تولید فیلم، دستیار ابراهیم حاتمی کیا بود که من و صادق صفایی توسط او برای حضور در فیلم معرفی شدیم. با صادق صفایی همکلاس و همخانه بودیم که بعد از جلسات، گفتگوها و تستها انتخاب و بعد وارد تمرینها و گفتگوهای جدی تر شدیم.
وی در پاسخ به پرسش مسعود نجفی مبنی بر آشنایی خود با ابراهیم حاتمی کیا، پاسخ داد: حاتمی کیا را میشناختم او در هنرهای زیبا قبول شده بود اما برای تحصیل در رشته سینما به دانشگاه هنر رفت. فیلمهایش را دیده بودم؛ «دیده بان»، «مهاجر» و «وصل نیکان» را دوست داشتم.
دهکردی درباره همکاری خود با هما روستا در فیلم «از کرخه تا راین» نیز گفت: با زنده یاد هما روستا از قبل در تئاتر تجربه همکاری داشتم و با او آشنا بودم و معتقدم در بین ما بهترین انتخاب او بود چون شخصیت فرهنگی و هنری کشور بود، با تجربه بود و مسلط بر زبان آلمانی و فرهنگ ایرانی که در کشور دیگر زندگی کرده را میدانست.
وی یادآور شد: یادم میآید برای طبیعیتر شدن نقشم در فیلم خیلی وقتها عینک آفتابی میزدم و زیر آن یک پارچه سفید میگذاشتم و چند دقیقه مثل یک نابینا راه میرفتم و از در ایستگاه اتوبوس تا خانه با چشمهای بسته تمرین میکردم.
دهکردی در پایان گفت: در «از کرخه تا راین» شاهد بودم که حاتمی کیا واقعاً تکههای جان، قلب و روحش را برای تولید فیلم گذاشت و مهره مهم و بزرگ ساخته شدن فیلم زنده یاد سیف الله داد بود که مدیریت کل پروژه در آلمان را برعهده داشت و چون مسلط به زبان انگلیسی بود به شکل میدانی پروژه را مدیریت میکرد.
مهدی باقری مطرح کرد؛
سینمای مستند پسرفت کرده است
مهدی باقری مستندساز درباره اهمیت جشنوارههای سینمای مستند گفت: جشنواره «سینماحقیقت» به دلیل اهمیتی که برای مستندسازان دارد، مهمترین جشنواره سینمای مستند است. اما متاسفانه در چند سال اخیر سینمای مستند به دلیل تکرار زیاد پسرفت داشته است. ما در جشنواره «سینما حقیقت» میتوانیم حداقل بخش زیادی از فیلمهایی که در ۲ سال گذشته در سینمای مستند جهان ساخته شده ببینیم که برایمان غنیمت است.
وی افزود: در نتیجه حضور من و تعداد زیادی از بچهها در این جشنواره جدا از رقابتی که مطرح بوده، به خاطر دیدن آثار است. باید بگویم به دلیل رخوتی که در سینمای مستند وجود دارد، در سالهای اخیر استعدادی تولید یا به طور کل آموزش ندیده است.
کارگردان مستند «در جستجوی خانه خورشید» در ادامه بیان کرد: سال ۸۵ به همراه ۲۰ نفر دیگر از دوستان که الان همگی جز مستندسازان حرفهای ما هستند، در ورکشاپی شرکت کردیم که در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی با همکاری انجمن مستندسازان ایجاد شد و ما به عنوان کسانی که تازه شروع به کار کرده بودیم، در آنجا برای اولین بار به صورت حرفهای آدمهای حرفهای را دیدیم و به شکل عمیقتری با سینمای مستند آشنا شدیم. ولی ورکشاپهایی که الان وجود دارد، نتوانسته آن کاری که باید انجام دهد.
باقری در ادامه بیان کرد: این موضوع ارتباطی به جشنواره «سینما حقیقت» و مرکز گسترش نداشته و به کلیت سینمای مستند مربوط بوده که در آن بحث آموزش جدی گرفته نمیشود. اگر دقت کنید متوجه میشوید که فیلمهایی که سالهای اخیر در سینمای مستند ساخته شده، توسط همان مستندسازهایی است که در ده، پانزده سال اخیر به عنوان نیروهای جوان وارد شدند و به صورت پیوسته در حال انجام کار هستند.
وی ادامه داد: ما استعداد را به این معنا میدانیم که به صورت پیگیر و مستمر در سالهای مختلف تولید فیلم داشته باشند. در جشنواره «سینما حقیقت» این اتفاق خیلی رخ داده که مستندسازهایی با یک فیلم میآیند و آن فیلمشان جایزه هم میگیرد اما بعد ناپدید میشوند. این مشکل جشنواره نیست، چراکه جشنواره استعدادی را در فیلم افراد دیده و آنها را انتخاب کرده ولی آنها پیگیر نیستند. در نتیجه بسیاری از مستندسازهای کنونی هنوز همان مستندسازهایی هستند که به خصوص از اواخر دهه ۸۰ فیلم تولید کردهاند و اکنون شغل و دغدغه آنها مستندسازی است.
کارگردان مستند «ناگهان تو گمشدی» در ادامه عنوان کرد: امیدوارم بچههای مستندساز این حوزه را جدیتر بگیرند و صرف حضور در جشنواره و جایزه گرفتن عطش آنها را سیراب نکند. سینمای مستند مانند سینمای داستانی نیست و پیگیری زیادی میخواهد. در واقع در این حوزه شما مانند کارگری هستید که برای متخصص شدن باید دائم کار کنید و مستند بسازید تا عمل شما با مغز شما که فکرتان است هماهنگ شود.
وی همچنین درباره نحوه برگزاری آنلاین یا حضوری جشنواره گفت: برگزاری صرف آنلاین در شرایط ناچاری است. به هر ترتیب همچنان درگیر کرونا هستیم و چارهای نیست اما نکتهای در این موضوع وجود دارد، ما باید بخش حضوری را هم برای برگزاری جشنواره در تهران داشته باشیم.
باقری در پایان بیان کرد: یکی از مزیتهای شکل آنلاین این بوده که بچههایی که در نقاطی غیر از تهران زندگی میکنند و دسترسیشان همیشه به فیلمها خیلی کم بوده، توانستند سینمای مستند را دنبال کنند و موفق به دیدن فیلمها شدند. برگزاری آنلاین در این بخش کمک کرده و به همین دلیل در ادامه هم باید این اتفاق حفظ شده و ادامه پیدا کند.
اخبار
«دور از اینجا» منتخب سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم مستقل برزیل شد
فیلم سینمایی «دور از اینجا» ساخته عرفان احتشامی در دومین حضور جهانی خود، منتخب بخش مسابقه سیزدهمین جشنواره فیلم مستقل برزیل شد.
به گزارش امتیاز، فیلم سینمایی «دور از اینجا» به کارگردانی عرفان احتشامی و نویسندگی مشترک مرتضی عبادی پور و عرفان احتشامی در دومین حضور جهانی خود موفق شد وارد بخش مسابقه سیزدهمین جشنواره فیلم مستقل برزیل در شهر ریو دو ژانیرو شود.
جشنواره بین المللی فیلم مستقل برزیل از ۵ تا ۱۵ دسامبر 2021 مصادف با 14 تا 24 آذرماه 1400 در شهر ریو دو ژانیرو برگزار خواهد شد.
«دور از اینجا» پیش از این نیز، در اولین حضور جهانی خود توانسته بود در بخش مسابقه جشنواره بین المللی فیلم اینترداک روسیه حضور پیدا کند.
فیلم «دور از اینجا» محصول سال ۱۳۹۹ و در ژانر درام اجتماعی ساخته شده است و در خلاصه داستان آن آمده است: «به پیرمرد روستایی گفت: با جوانترها کار نکن. آنان فکر میکنند بیابان هم مثل اتاق خوابشان است. پیرمرد هم به او اعتماد میکند و نشانی تپه را به او میدهد. آنها نبض گنجی را احساس میکنند که زیر پایشان است. یک زندگی تازه با هویتی که باید پیدایش کنند. تنها چند متر پایینتر... و این کندن و کندن سرآغاز اتفاقاتی است که برایشان رقم میخورد.»
محمد گودرزی، حسین گودرزی معظمی، حسین خدادادی و صمد شمس و آیدا دارابی فرد به همراه تعدادی از مردم شهرستان بروجرد در این فیلم ایفای نقش دارند.
عوامل «دور از اینجا» عبارتند از: نویسنده: مرتضی عبادی پور و عرفان احتشامی، کارگردان: عرفان احتشامی، مدیر فیلمبرداری: عرفان احتشامی، مدیر صدابرداری: فرشاد عبدلی، اصلاح رنگ: فربد جلالی، آهنگساز: ادریس بیامه،دستیار و برنامه ریز: مهتاب نورزاده، دستیارکارگردان: ایمان چرخ کار، منشی صحنه: نجمه نقدعلی، مدیر تولید: حسین گودرزی معظمی، دستیاران تصویر: مصطفی بساطی و لاله ابراهیمی، عکاس: حدیث فخاری، مشاور رسانهای: آزاده فضلی، تهیه کننده: محمد احتشامی.
داودنژاد خطاب به وزیر ارشاد: علاج ابتذال، اعتلاء سلیقه است
در متن نامه کارگردان «نیاز»، «مصائب شیرین» خطاب به محمد مهدی اسماعیلی امده است: «اقای وزیر
برای رفع هر اشکالی مقدمتا باید دلیل به وجود امدن آن را شناخت. اگر شما به موضوع بعضی فیلم ها ، یا ترکیب عوامل سازنده انها و یا نحوه ساخت و پرداخت و اجرای سینمایی این اثار اشکال دارید و دیدن انها را برای خانواده خودتان و بقیه زیان بار می بینید، باید از خود بپرسید که منشا سفارش اینگونه فیلم ها چیست و اساسا سازو کار دریافت سفارش و تهیه و تولید و عرضه و نمایش فیلم های سینمایی چگونه است؟ شما وزیر فرهنگ و هنر این سرزمین هستید و علی الاصول معلول را به جای علت نمی گیرید و با مسایل و معضلات فرهنگی و هنری برخورد سطحی و قشری نمی کنید ؛چرا که عرصه جامعه از چنین بر خوردهایی خالی نیست و چاره اندیشی های ناشی از اینگونه رویکردها تا به حال چیزی جز بگیر و ببند و توقیف و حذف نبوده و نیست و جز پیچیدگی معضلات و به تاخیر انداختن حل مسایل حاصلی نداشته و ندارد و عملا به تشدید زمینه ها و تقویت علل بروز مشکل و افزایش اشکالات انجامیده و می انجامد.
مطالعه تاریخ سینما در ایران گواهی می دهد که اولین عامل بروز ابتذال در تولیدات سینمایی سانسور است . سانسور با جدایی انداختن بین زندگی واقعی و جاری در جامعه ایرانی با اثار فرهنگی و هنری و سینمایی موجب می شود که در وهله اول تهیه کنندگان اثار در انتخاب موضوع فیلم از واقعیت های پیرامونی خود روبگردانند و به جای الهام گرفتن از زندگی ایرانی به اثاری چشم بدوزند که از خارج وارد می شود و مورد استقبال مخاطبان قرار می گیرد و انها را بمنزله کلیشه و الگو نصب العین فیلمسازان قرار بدهند.
همانقدر که توجه به واقعیت های جاری جامعه و پرداختن به معضلات مبتلابه زندگی فردی و اجتماعی به اثار اصالت می بخشد و به ضرورت پژوهش دامن می زند و بازیابی شیوه و شگرد بازنمایی های بومی را در اموزش و تولید تقویت می کند و انتخاب موضوع ، ترکیب عوامل سازنده و اجرای سینمایی را تحت تاثیر قرار می دهد ومنجر به تولید اثار اصیل و ارزشمند می شود؛ به همان میزان بی توجهی به حقایق جاری و قطع نظر از واقعیت ها ی مبتلابه موجب افزایش تقلید و کاهش پژوهش و زوال اموزه های بومی می شود و تصنع و تکلف و ابتذال را جایگزین ابداع و ابتکار و خلاقیت می کند. عامل موثر بعدی در سقوط کیفی اثار نا امنی بازار عرضه و نمایش است. ایا تا به امروز هیچ اسیب شناسی جدی صورت گرفته است تا معلوم شود چرا بیش از هفتاد در صد از مجموعه سالن های سینمای ایران فقط حدود ده در صد از درامد سینمای ایران را تامین می کند؟ ایا تا کنون از خود پرسیده ایم که تالی فاسد منحصر شدن عمده بازار سینمای مملکت به پایتخت و انگشت شماری از شهرستان ها چه می تواند باشد؟ ایا با خود اندیشیده ایم که در شرایط نا امنی بازار نمایش خانگی و تاراج داریی ها و مخاطبان سینمای ایران توسط ماهواره ها و سایت ها وبازار سیاه و نمایش های غیر قانونی چرا ناگهان موسسه رسانه های تصویری به عنوان تنها نهاد متعهد به حمایت از تولید داخلی و موظف به مبارزه با بازار سیاه منحل می شود و فیلم های ایرانی در بازار نا امن و بی سروسامان نمایش خانگی رها می شوند تا زیر دست و پای غول های انحصار لگد کوب شوند؟ پاسخ شما برای این سوال چیست که چرا در شرایط همه گیری کرونا و ضرورت بیشتر در خانه ماندن مردم و در حالیکه انبوه فیلم های ایرانی اکران نشده پشت در سالن های سینما زمین گیر شدند هیچ نهادی نه در دولت و نه در بخش خصوصی به فکر سامان بخشی نمایش خانگی و بهره برداری موثراز «وی او دی» و «سینما انلاین» نیفتاد و تلاش های صنفی هم برای سامان بخشی به این امکان کارساز و تحول افرین با انواع بهانه های عوام فریبانه عقیم شد؟
حفظ و رونق و اعتلا سینما صرفا با موعظه و نصیحت و سخنرانی به دست نمی اید و رکود و کسادی و زوال ان با تهدید و تطمیع بر طرف نمی شود. بازگشت سینمای ایران به زندگی مردم ایران، تامین امنیت برای بازار تولید و عرضه و نمایش و توجه جدی به امر پژوهش و اموزش شرایط ضروری برای حفظ ، رونق و اعتلا سینما در ایران است.
اقای وزیر
علاج ابتذال اعتلا سلیقه است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9628/29431/101149
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9628/29431/101150
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9628/29431/101151
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9628/29431/101152
|
عناوین این صفحه
- چرا فکر می کنید میتوانید از تلویزیون عبور کنید؟
- قرار بود به جای امین تارخ در«سرب» بازی کنم
- سینمای مستند پسرفت کرده است
- اخبار