|
18 آبان و از مقابل خانه هنرمندان؛
مراسم وداع با کامبیز درمبخش برگزار شد
مراسم وداع با کامبیز درمبخش صبح سهشنبه ۱۸ آبان از مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در این مراسم، محمود شالویی سرپرست معاونت هنری وزارت فرهنگ وا رشاد اسلامی، هادی مظفری مدیرکل هنرهای تجسمی، احمد مسجدجامعی، مهدی افضلی، جواد علیزاده، احمد عربانی، مسعود فروتن، عباس مشهدی زاده، محمدعلی جدیدالاسلام، محمدجواد حق شناس، محمدحسین نیرومند مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، سیدمسعود شجاعی طباطبایی مدیرکل مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری، نیکنام حسینی پور مدیرعامل مؤسسه هنرمندان پیشکسوت، مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان، سیدعباس عظیمی مدیرعامل مجموعه فرهنگی برج آزادی، ابراهیم حقیقی، سیف الله صمدیان، لیلی گلستان و جمعی دیگر از هنرمندان حضور داشتند.
در ابتدای مراسم، حسین فردی قاری قرآن، آیاتی از کلامالله مجید را قرائت کرد.
سپس هادی حیدری هنرمند کاریکاتوریست که اجرای این مراسم را برعهده داشت، ضمن تسلیت درگذشت درمبخش در سخنانی گفت: امروز هنر ایران عزادار است و نقشها رنگ تیره بر تن کردند. کامبیز درمبخش یگانه عصر ما بود، زلال همچون طرحهایش و صمیمی چون ایدههایش. ای کاش ایدهها به سخن در میآمدند. بار دیگر کرونا ما را در اندوهی سترگ فرونشاند. استاد درمبخش مرگ ایدههای رنگی و یکی از مهمترین قلههای هنر معاصر ایران در ۷۹ سالگی درگذشت و جهان تصویر را ماتم زده کرد.
سخنران اول، مجید رجبی معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران بود که در سخنانی به تمجید از کامبیز درمبخش پرداخت و این غم بزرگ را تسلیت گفت.
احمد عربانی هنرمند کاریکاتوریست و از دوستان دیرینه درمبخش در سخنانی گفت: در سوگ فخر کاریکاتور ایران هستیم؛ این طفل شیرازی که تا آخرین لحظات حیاتش نوجوانی ماند. شاید بهتر است بگویم ایدهها به دنبال او بودند مانند حافظ که کلمات اسیر شاعر بودند. او بود که با دریافت جوایز مهم کاریکاتور، نام ایران در میان بزرگان کاریکاتور جهان حک شود.
وی با اشاره به روزگاری که درمبخش از آلمان به ایران بازگشت و در نشریه گل آقا مشغول به کار شد، افزود: کامبیز درمبخش در کنف حمایت آقای صابری مانند پرندهای که به لانه برگشته، به چشمه سیال و تمام نشدنی تبدیل شد. نزدیک بود دشمنانی دوست نما، استاد را به ورطه خطرناکی بکشانند که باز هم کیومرث صابری جلوی این ماجرا را گرفت. کامبیز درمبخش محدودیت و حصار را بر نمی تافت و آثارش را جاودانه ساخت و همگان از آن بهره میبردند. با نگاهش در طبقه دوم نشر ثالث ماند و با آغوش پرمهرش همگان را با سخاوت ذاتی اش میزبانی میکرد. برای روح نجیب و باشکوه کامبیز خداحافظی میکنم و از خدا آرامش روحش را طلب دارم.
هادی حیدری سپس پشت تریبون آمد و اعلام کرد سیدمسعود شجاعی طباطبایی هنرمند کاریکاتوریست قرار است پیام ۲ تن از هنرمندان جهانی کاریکاتور آنجل بولیگان و آرس کاریکاتوریستهای برزیلی و کوبایی را ترجمه کند.
سیدمسعود شجاعی طباطبایی گفت: صحبت کردن سخت است اما قرار است واسطهای باشم تا سخنان ۲ تن از هنرمندان مطرح جهانی برزیلی و کوبایی را به گوش شما برسانم.
سپس شجاعی طباطبایی سخنان آرس کاریکاتوریست کوبایی و آنجل بولیگان کاریکاتوریست برزیلی را ترجمه کرد.
هنرمند کوبایی در پیام خود چنین نوشته بود: شنیدن خبر فوت کامبیز درمبخش بسیار غم انگیز است اما خوشحالم که کارهایش برای ما باقی و ماندگار خواهد شد.
آنجل بولیگان نیز به ذکر خاطراتی از اولین دیدارش با کامبیز درمبخش و همچنین خاطراتی از سفر پاریس و ناگهانی دیدن درمبخش در آن شهر پرداخته بود.
ابراهیم حقیقی هنرمند پیشکسوت و از دوستان صمیمی کامبیز درمبخش نیز در سخنانی گفت: خاطرم هست روزی که مراسم بدرقه مرتضی ممیز و در جمعیتی به همین شلوغی برگزار شده بود، آیدین آغداشلو شعر ملک الشعرای بهار را خواند و من نیز ترجیح میدهم چنین کنم.
وی در ادامه بیان کرد: کامبیز در گفتگویی که این روزها دست به دست میچرخد، همکاران خودش را دکترهایی که دارو نمیدهند، میداند. علاوه بر این گفته کامبیز، به نظر من باید کاریکاتوریستها را با شاعران و رادیولوژیستها قیاس کرد؛ کامبیز شاعر تصویر بود و فقط کافی بود به او مداد یا خودکاری میدادید تا هوش سرشارش تبدیل به تصاویر ساده اما بسیار پیچیده و ممتنع بشود. کامبیز تمام زخمها و دردها را نشان میداد و در یادگاریهایش نیز میتوانیم رنج و خطاهایمان را پیدا کنیم.
حقیقی عنوان کرد: تمام خوبیهایی که کامبیز در عین فروتنی داشت، میتواند آینه ما باشد و تا شاید بشود ما هم مثل کامبیز باشیم. یگانه و یکتا بود چون به شخصیت هنری خودش رسیده بود و حتی بدون امضا مشخص بود که متعلق به کامبیز است.
سخنران بعدی، محمدحسین نیرومند مشاور هنری و سینمایی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که در سخنانی گفت: به خانواده استاد کامبیز درمبخش و اهالی هنر ایران تسلیت عرض میکنم. به من امر شده از طرف آقای اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و محمود شالویی سرپرست معاونت هنری ارشاد، این ضایعه را به اهالی فرهنگ و هنر کشور عرض کنم.
وی بیان کرد: استاد عربانی از مرحوم درمبخش به عنوان فخر هنر ایران یاد کرد؛ اجازه بدهید من به دلیل شناختی که از حوزه کاریکاتور دارم، جمله ایشان را تکمیل کنم. استاد کامبیز درمبخش بزرگترین کاریکاتوریست صد و اندی ساله ایران هستند و این موضوع را اغراق نمیکنم و آگاهانه میگویم. این موضوع خیلی ساده اثبات میشود. استاد جدا از اینکه متواضع و فروتن و مهربان بود؛ خلاقترین کاریکاتوریست ایران بود، همیشه قلم و کاغذ در دستش بود و همیشه ایده داشت که تنها برخی از ایدههایش اجرایی شدند. بنابراین میتوانیم ایشان را پرکارترین کاریکاتوریست ایران و کسی که دارای ایدههای متنوعی بود، نیز بدانیم و همچنین هنرمندترین کاریکاتوریست ایران.
نیرومند همچنین گفت: بسیاری کاریکاتور را هنر نمیدانند اما آثار آقای درمبخش اثبات میکند کاریکاتور هنر است و شاید آن ویژگی خاصی که آثار ایشان را متمایز میکند، ویژگیهای زیباییشناسانه طرحهای ایشان به عنوان عناصر بصری است و شاید این ویژگی متمایزکننده است که استاد را در زمره یکی از کاریکاتوریستهای برجسته ایران میکند. بسیاری از هنرمندان کاریکاتوریست جهان برای درگذشت استاد، پیام تسلیت فرستادند اما ما تنها توانستیم ۲ تن از آنها را اینجا برای شما پخش کنیم.
در ادامه، یاسمین مدقالچی خواهرزاده درمبخش پشت تریبون قرار گرفت و با تشکر از حضور حاضران در مراسم بدرقه، در سخنانی گفت: کامبیز ۲۰ سال پیش به ایران برگشت تا در کنار هموطنانش زندگی کند. همگان او را عمو کامبیز، استاد درمبخش و نابغه کاریکاتور ایران صدا میکنند اما من صدایش میکنم دایی کامبیز. دایی، اولین کارش را در ۱۴ سالگی و در روزنامه ارتش که پدربزرگم آنجا کار میکرد، منتشر کرد. برای هر نسل و ملیتی میکشید. سوژههای معروف کامبیز درباره صلح و انسانیت بود و مشکلات دنیا را با طنز و لطافت میکشید؛ آدمکهای کامبیز هم گریه دار بود هم خندهدار.
وی با بیان اینکه داییاش باعث شد وارد دنیای هنر شود، اظهار کرد: کامبیز میگفت «فرق من با یک نویسنده این است که من با چند خط ساده، تمام فلسفه دنیا را مطرح میکنم و من برای این کار خیلی زحمت کشیدم.» جای کامبیز درمبخش بسیار خالی خواهد بود اما کارهای پراحساسش و آدمکهایش جاودانه خواهد ماند.
همچنین رامین درمبخش فرزند درمبخش نیز در سخنانی بیان کرد: پدرم تا آخر عمرش در حال کار بود. آرزویم این است که چیزهایی که کامبیز میخواست برایش محقق شود و مادرم نیز میگفت میخواهد برای پدرم نمایشگاهی ترتیب دهد و من هم از این پیشنهاد مادرم استقبال کردم، چون دوست دارم عموم مردم نیز به دیدن کارهایش بیایند.
هادی حیدری در ادامه مراسم گفت: امشب ساعت ۱۹ مراسم شب وداع با استاد درمبخش در محل خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد و به یاد استاد کامبیز درمبخش شمع روشن خواهیم کرد.
در پایان مراسم، نماز به امامت حجت الاسلام سیدمحمود دعایی بر پیکر کامبیز درمبخش خوانده و پیکر این هنرمند فقید به سمت بهشت زهرا (س) بدرقه شد.
حمید خزاعی مطرح کرد؛
فصل جدید فعالیتها با «بیتو» آغاز شد
حمید خزاعی خواننده موسیقی ایرانی که طی روزهای اخیر تک آهنگ «بی تو» با شعری از سوگل مشایخی و آهنگسازی بابک شهرکی و تنظیم بهنام شهرکی را منتشر کرده، ضمن اشاره به انگیزههای خود برای ورود به حوزهای متفاوتتر از آثار قبلیاش در حوزه موسیقی توضیح داد: سوابق اجرایی من طی سالهای اخیر عمدتاً بر خوانندگی در حوزه موسیقی ایرانی و موسیقی ارکسترال بوده است که از سال ۱۳۸۰ به طور جدی آغاز شد و در سال ۱۳۸۷ با دوستان عزیزم امین سالمی و بابک شهرکی «ارکستر آکادمیک تهران» را با عنوان اولین و بزرگترین ارکستر خصوصی کشور راه اندازی کردیم و آثاری را هم پیش روی مخاطبان گذاشتیم که توانست با استقبال خوب مخاطبان مواجه شود.
وی ادامه داد: همچنین کنسرتهایی داشتیم که آنها نیز با استقبال خوبی از طرف مخاطبان روبرو شد و از جمله آنها میتوان برگزاری کنسرت بزرگداشت زنده یاد استاد دهلوی با حضور استاد محمدرضا شجریان، برگزاری کنسرت بزرگ خلیج فارس در برج میلاد با خوانندگی نیما مسیحا، مانی رهنما، سالار عقیلی و بنده، برگزاری کنسرت در جشن خانه موسیقی با خوانندگی وحید تاج، امیر رفعتی و بنده، برگزاری کنسرت بزرگداشت زنده یاد استاد همایون خرم با خوانندگی شهریار بلوچستانی، امیر رفعتی و بنده، اجراهای متعدد در حوزه موسیقی و نمایش در زمینه شاهنامه فردوسی با همکاری هنرمندان شناخته شدهای چون امیر صادقی، کاظم هژیرآزاد، فقیهه سلطانی، ژاله صادقیان، انوش معظمی و آرش قاسمی با گروه «میراث»، اجراهای متعدد در زمینه موسیقی ایرانی و محلی با گروه «ترنگ» به سرپرستی برزو امیری و اجراهای متعدد دیگر با گروههای مختلف موسیقی ایرانی اشاره کرد.
خزاعی افزود: اما با توجه به مشغلههایی که از چند سال پیش داشتم، این فعالیتها کمتر شد و من بسیاری از کارهای قبلی را تعطیل کردم. اما طی این دوران بود که تلاش کردم با بررسی کارهای گذشته و شرایط کیفی که برای آثارم وجود داشت، فضای کاریام در حوزه موسیقی را به سمتی ببرم که ضمن وفاداری به پیشینهای که در حوزه موسیقی ایرانی و موسیقی ارکسترال داشتم از تکرار پرهیز کرده و کارهایی را تولید کنم که یکنواخت نباشند. شرایطی که همزمان با شیوع کرونا موجب شد که تمامی فعالیتهایم در عرصه موسیقی به صورت کامل متوقف شوند. گرچه این روند در فعالیتهای شخصیام پیرامون حوزه موسیقی هرگز متوقف نشد و این شرایط در حوزه تولید اتفاق افتاد که برایم دربرگیرنده تجربههای ارزشمندی هم بود. تجربههایی که بعد از سالهای عبور از پیشنهادات و بررسی دقیق، من را به سمت تجربه در حوزه موسیقی تلفیقی و ژانرهای متفاوت دیگر هدایت کرد و فراهمکننده ورودم به فصل جدیدی از فعالیتهایم شد که اکنون با قطعه «بی تو» پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
این خواننده موسیقی ایرانی با اشاره به جزییات دیگر از روند تولید تک آهنگ «بی تو» گفت: بعد از اینکه تصمیم گرفتیم وارد فضای متفاوتی از فعالیتم در عرصه خوانندگی شوم، با دوست هنرمندم بابک شهرکی که از سالها پیش افتخار همکاری با او را داشتم و دارم جلسهای برگزار کردم و از سوگل مشایخی (شاعر) هم دعوت کردیم تا برنامهریزیهای لازم را برای تولید و انتشار اثر انجام دهیم. البته این شعر پیش از این در برنامه «خندوانه» نیز به مخاطبان عرضه و با استقبال خوبی هم مواجه شده بود. به هر حال کار آغاز شد و با اتکا به پشتوانه هنری و تجاربی که بابک شهرکی در عرصههای مختلف حوزه موسیقی دارد و همچنین تنظیم دقیق بهنام شهرکی فضای اثر را به سمتی هدایت کردیم که بتواند در قالب یک اثر تلفیقی پیش روی مخاطبان قرار گیرد.
خزاعی با ابراز امیدواری از اینکه قطعه «بی تو» بتواند با استقبال مخاطبان مواجه شود، توضیح داد: قطعه «بی تو» اولین اثر از سه اثری است که تصمیم داریم تا پایان سال جاری در حال و هوایی متفاوت منتشر کنیم. این در حالی است که نظر به آغاز فصل تازهای از فعالیتهایم، میلاد محرمی از کارشناسان حوزه تهیه کنندگی و مدیریت برنامه به عنوان مدیر برنامه کنار من حضور خواهد داشت تا بتوانیم شرایط بهتری را برای عرضه کارهایمان رقم بزنیم. البته که آنچه هدف اصلی ما برای تولید این سه قطعه متفاوت بوده، تلاش برای ورود به فضایی متفاوت از آثار پیشین من است که به طور حتم استمرار در آن منوط به نظرات مخاطبان و شنوندگان است که نقش مهمی در ادامه این مسیر دارند. مضاف بر اینکه بنده اصلاً و ابداً قصدی برای ترک مسیر قبلی که توجه به موسیقی ایرانی و موسیقی ارکسترال است ندارم و همچنان در این حوزهها به ویژه موسیقی و نمایش مشغول بررسی ایدههای متفاوتی هستم که به زودی درباره این ایدهها اطلاع رسانی لازم انجام خواهد شد.
قانون جدید اسکار به کام «قهرمان»؟!
آکادمی علوم و هنرهای سینمایی اسکار اعلام کرده امسال قطعا ۱۰ فیلم را در شاخه بهترین فیلم بلند به عنوان نامزد معرفی خواهد کرد. پس از برگزاری کمهیاهوی اسکار ۲۰۲۱ که با جذب کمترین مخاطب تلویزیونی تاریخ این رویداد همراه شد، مسئولان آکادمی قصد دارند امسال هم از طریق معرفی ۱۰ فیلم به عنوان نامزد در شاخه بهترین فیلم بلند، بار دیگر جذابیت از دسترفته جوایز اسکار را زنده کنند.
تعداد نامزدهای شاخه بهترین فیلم در روزهای آغاز برپایی جوایز اسکار هر سال تغییر میکرد اما از سال ۱۹۴۴ تا ۲۰۰۸ استانداردی در اینباره تعریف شد و تنها پنج فیلم نامزد دریافت مهمترین شاخه جوایز اسکار میشدند؛ اما با انتقاد به نامزد نشدن فیلمهای مورد توجه منتقدان چون «شوالیه تاریکی» و انیمیشن علمی-تخیلی «وال-ئی» در سال ۲۰۰۸، آکادمی برای جذب مخاطب ییشتر و جذاب کردن این رویداد تصمیم به افزایش تعداد نامزدها به ۱۰ فیلم از دوره بعد آن گرفت و در نتیجه فیلمهایی چون «آواتار»، «منطقه ۹»، انیمیشن «UP» و آثار سرگرمکننده و تماشاگرپسندی چون «حرامزادههای لعنتی» توانستند به جمع نامزدهای شاخه بهترین فیلم راه یابند. در نهایت نیز جایزه به فیلم «هرت لاکر» رسید و پخش تلویزیونی مراسم اسکار ۲۰۰۹ توانست ۴۱ میلیون بیننده جذب کند.
با این وجود بخش قابل توجهی از مسئولان در آکادمی نسبت به این تغییر ناخشنود بودند و اعتقاد داشتند افزایش تعداد نامزدهای بهترین فیلم به ۱۰ فیلم، ارزش نامزدی در این شاخه را کاسته و در نتیجه در فرمولی جدید اعلام کردند بین ۵ تا ۱۰ فیلم در هر دوره میتوانند نامزد این شاخه باشند و با غیرقابل پیشبینی کردن تعداد نامزدها خواستند به جذابیت این شاخه کمک کنند.
اما تجربه نشان داد در ۱۰ سالی که این قانون اجرا شد و در هر سال ۸ یا ۹ فیلم نامزد این شاخه میشدند، به جای افزایش جذابیت، گمانهزنیها درباره فیلمهای جامانده که میتوانستند به عنوان فیلم نهم و دهم نامزد اسکار شوند بالا گرفت.
آکادمی بار دیگر در جولای ۲۰۲۰ اعلام کرد از دوره ۲۰۲۱ در مجموع ۱۰ فیلم به صورت قطعی نامزد شاخه بهترین فیلم میشوند، گرچه این استراتژی در سال گذشته جواب نداد و مراسم اسکار با کمترین اقبال دورههای خود مواجه شد و تنها ۱۰.۴ میلیون نفر به تماشای مراسم اعطای جوایز از شبکه ABC نشستند.
فیلم «قهرمان» که در شاخه بهترین فیلم بینالملی از شانسهای اصلی کسب نامزدی و جایزه است از سوی نشریات سینمایی در شاخههای بهترین فیلم و فیلمنامه اصلی نیز شانس بالایی برای حضور در میان نامزدها دارد. سینمای ایران علاوه بر کسب سه نامزدی («بچههای آسمان» مجید مجیدی، و «جدایی» و «فروشنده» اصغر فرهادی) و دو جایزه در شاخه اسکار بینالمللی («جدایی» و «فروشنده»)، در اسکار ۲۰۱۲ نیز با اصغر فرهادی در شاخه بهترین فیلمنامه اصلی نامزد شده بود. در صورتی که «قهرمان» بتواند به جمع نامزدهای بهترین فیلم اسکار ۲۰۲۲ راه یابد، نخستین حضور سینمای ایران در این شاخه رقم خواهد خورد.
محمودرضا رحیمی مطرح کرد؛
شیفتگان بازیگری چگونه «قربانی» میشوند؟
محمودرضا رحیمی مدرس و کارگردان تئاتر درباره معضل فروش نقش به علاقه مندان بازیگری و راههای مناسب برای ورود به عرصه هنر عنوان کرد: یکی از چالشهایی که همیشه استاد سمندریان بر آن تاکید داشت مساله آموزش درست در زمینه بازیگری بود و همیشه شعاری مبنی بر این داشتند که «من به شما شنا یاد میدهم اما استخر در اختیارتان نمیگذارم» بنابراین معتقدم اگر این نصیحت را آویزه گوشمان کنیم و بتوانیم آن را در جامعه رواج دهیم و همچنین شخصی که از طریق پول دادن نقشی را به دست میآورد، بداند که برنده نیست و اتفاقاً با دست خودش امضا کرده است که قربانی بیش نخواهد بود، کمکم این معضل از جامعه هنری رخت برمیبندند.
وی ادامه داد: در برخی مواقع شاهد هستیم که جوانان علاقهمند به هنر تحتتأثیر فشار خانوادههایشان برای مستقل شدن و معین شدن سرنوشتشان هستند از این رو به دنبال میانبر میگردند و حاضر میشوند برای به دست آوردن یک نقش هزینه کنند چون تصورشان این است که با به دست آوردن یک نقش در تئاتر یا تصویر دیگر خانوادهها دست از سرشان بر میدارد و به سرعت نیز پلههای ترقی را طی میکنند و مشهور میشوند. در حالی که بازیگر شدن نیازمند استعداد و دانش است اما متأسفانه برخی از جوانان ما تنها به صرف علاقه مند بودن یا تعریف غلطی که از بازیگری دارند چند سال عمر خودشان را هدر میدهند و در نهایت هم به جایی نمیرسند و دچار سرخوردگی میشوند.
رحیمی درباره وعدههایی که برخی از آموزشگاه به هنرجویان مبنیبر تضمین معرفی آنها به پروژههای سینمایی میدهند، عنوان کرد: اساساً هیچ آموزشگاهی حق ندارد چنین وعدههایی به هنرجویانش بدهد و خود من نیز هیچ گاه نتوانستم در آموزشگاهی که قول حضور در آثار مختلف به هنرجویانش را داده، کار بکنم و چه بسا شاهد بودم چنین آموزشگاههایی جزو ضعیفترین آموزشگاهها بودند. متأسفم که به صراحت این مساله را میگویم چون من در آموزشگاههای بسیار زیادی تدریس کردم و همه مسئولان این آموزشگاهها هم از دوستان من و محترم هستند اما حقیقتاً همین وعدهای که به هنرجویان میدهند مبنی بر اینکه ما شما را به دنیای بازیگری معرفی میکنیم یا استادان آموزشگاه در کارهایشان از شما استفاده میکنند، دروغی بیش نیست و مساله این است که چرا جوانان ما فکر میکنند از این طریق میتوانند در دنیای هنر ماندگار یا مشهور شوند.
وی یادآور شد: قسمت دیگری از این معضل به نابسامانی همیشگی ساختارهای تئاتر باز میگردد. یکی دیگر از سرخوردگیهای استاد سمندریان در زمینه آموزش بازیگری نیز همین مساله بود که اگر منِ نوعی بازیگر تربیت میکنم پس چرا این افراد در سریالها و فیلمها و حتی تئاترها نیستند و به جایشان آنقدر بازیگران بد میبینیم. استاد سمندریان معتقد بود اگر من دارم شاگرد خوبی در عرصه بازیگری تربیت میکنم باید روالی هم وجود داشته باشد تا او بتواند سر کار برود در حالی که هنوز هم میبینیم هیچ ساختار جامعی برای جذب بازیگر وجود ندارد که این مساله یکی از ضعفهای بزرگ نبود صنف در کشور است تا برای چنین مسائلی راه حل در نظر بگیرد و به تدریج جلوی گروههایی را که صرفاً به صورت کالایی با سینما، تلویزیون و تئاتر برخورد میکنند، گرفته شود. باید شرایطی فراهم شود که جوانان ما بعد از حضور در کلاسهای بازیگری بتوانند راه خودشان را به صورت کانالیزه پیدا کنند و چنانچه استعداد داشته باشند و در این راه صبوری و تلاش پیشه کنند در این حرفه میمانند و ماندگار میشوند.
رحیمی یادآور شد: بسیاری از بازیگران خوب و مطرح ما پارتی نداشتند و با هیچ معامله و هزینهای تبدیل به بازیگران خوب این مملکت نشدند بلکه با تمرین و تلاش و صبوری و داشتن روابط عمومی بالا به جایگاهی که الان هستند، رسیدهاند. جوانان ما باید بدانند آموزشگاههایی که به آنها وعده میدهند که شما را به سینما و تئاتر معرفی میکنیم فقط میتوانند آنها را به یک پروژه معرفی کنند و بعد از آن است که این بچهها به گمان اینکه حالا یک فیلم یا تئاتر بازی کردهاند و از این به بعد همه به دنبالشان میآیند در گوشه خانههایشان افسرده و سرخورده میشوند و این سرخوردگی بسیار بیشتر از کسی است که حتی یک نقش کوچک را با تلاش خودش پیدا کرده است. جوانان ما باید بدانند اصل قضیه بازیگر شدن بعد از آموزش، پیدا کردن روشی است کاملاً شخصی برای دیده شدن در پروژهها. در همه جای دنیا ریسک کردن، شانس و پارتی بازی وجود دارد و میدانیم بسیاری از بازیگران جهانی توسط مافیاهای بازیگری معرفی شدند اما عده زیادی از آنها هم با تلاش خودشان به موفقیت رسیدند.
این کارگردان تئاتر با اشاره به اینکه ناکامیهای برخی از مربیان در کمبود مراجعه کننده به آنها برای جذب هنرجو به وعده وعید متوسل شوند، گفت: معتقدم اینکه یک بازیگر بداند چطور یک نقش را به دست بیاورد جزو یکی از اصلی ترین استایل های او محسوب میشود و هیچکس نباید جلوی این فرایند را بگیرد. او باید یاد بگیرد چطور اعتمادها را جلب کند تا برای کارهای بعدی هم به سراغش بیایند. بسیاری از بازیگران حرفهای ما خوش اخلاق نیستند و در عین حال چاپلوسی هم نمیکنند اما کارشان را بلد هستند.
این مدرس تئاتر یادآور شد: اگر تا نهایت هم راجع به معلولها صحبت کنیم وقتی هنوز علتها سر جای خود باقی هستند، بی فایده است. زمانی که ساختار درستی در وزارت ارشاد وجود ندارد و شاهد عدم توجه در این زمینه هستیم، راه به جایی نخواهیم برد. حتی باید مشکلات آموزشگاهها را در نظر گرفت تا مدیران آموزشگاهها بدانند اگر در اثر بحران کرونا آسیبی دیدهاند این ضرر و زیان جبران خواهد شد اما متأسفانه تا زمانی که هنرمندان ما تا این اندازه تحت فشارهای غیرقابل تحمل هستند راههای میانبری مثل فروش نقش و سوءاستفاده از علاقه برخی علاقه مندان به بازیگری دیده میشود.
رحیمی با اشاره به اینکه این روزها در دانشگاهها هم فضای مناسبی برای آموزش و یادگیری وجود ندارد، بیان کرد: متأسفانه عدم رسیدگی به فضاهای آموزشی هم در دانشگاهها وجود دارد و هم در بسیاری از آموزشگاهها و بیشتر آدرس غلط به دانشجو میدهند. کلاسهای از ایده تا اجرا هم که این روزها باب شده و از طریق آن به هنرجویان وعده اجرای عمومی در سالنی حرفهای داده میشود یک روش استاندارد جهانی است اما در ایران از آن به غلط استفاده و تبدیل به دکانی برای سوءاستفاده شده است وگرنه این روش در خیلی از کشورها و به صورت بینالمللی اجرا میشود.
وی در پایان صحبتهایش تصریح کرد: تا زمانی که هنرمندان به عنوان فرزندان فرهنگساز این مملکت مورد قبول واقع نشوند متأسفانه شاهد اینگونه فسادها در هنر هستیم. به شما اطمینان میدهم در سیستم فعلی نه دانشگاههای ما کارآمد هستند نه آموزشگاهها و در زمینه آموزش در شرایط بسیار بدی قرار داریم اما این مساله را باید به دور از حب و بغض آسیب شناسی کرد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9629/29440/101245
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9629/29440/101246
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9629/29440/101247
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9629/29440/101248
|
عناوین این صفحه
- مراسم وداع با کامبیز درمبخش برگزار شد
- فصل جدید فعالیتها با «بیتو» آغاز شد
- قانون جدید اسکار به کام «قهرمان»؟!
- شیفتگان بازیگری چگونه «قربانی» میشوند؟