|
در نشست نگاهی به آسیبهای زبان فارسی مطرح شد؛
وقتی رهبری غلط بودن «را» بعد از فعل را به ضرغامی گوشزد کرد
نشست «نگاهی به آسیبهای زبان فارسی» روز یکشنبه ۲۳ آبان سال جاری با حضور مهدی صالحی، دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی در سالن طاهره صفارزاده واقع در حوزه هنری برگزار شد. صالحی در این نشست گفت: پیامبر اسلام (ص) در زمان حیاتش از خداوند خواست زبانش باز و گویا شود پس اولین برنامهریز زبان، خدواند است.
وی افزود: پروردگار به مومنان دستور داده است که به پیامبر نگویید: «راعنا». وقتی پیامبر اسلام آیهای را بازخوانی میکرد مسلمانان از او میخواستند آرامتر صحبت کند تا راحتتر مفهوم آیات را درک کنند. یهودیان معنای دیگری را از کلمه «راعنا» درمییافتند. آنها تصور میکردند که مسلمانان به حضرت محمد (ص) میگویند چوپان ما باش. ندا آمد که به جای کلمه «راعنا» از کلمه «انظرنا» استفاده کنید. همین سنت در زمان حکومت امیرالمومنین (ع) ادامه پیدا میکند. اولین مطلبی که به نقل از حضرت علی (ع) منتشر شده، این است که تمام امرای حکومت اسلامی پیش از نوشتن نامههایشان، نوک قلمشان را تیز کنند و در زمان نگارش فاصله بین سطرها را کم کنند و مطلب مورد نظرشان را خلاصه کنند زیرا قرار بر این بود که هر روز از گوشه گوشه امارت اسلامی یک نامه به کوفه بیاید و اگر این نامهها به صورت مفصل در قالب خطوطی که فاصله معمول داشتند، نوشته میشدند، کوفه مملو از کاغذ میشد و به احتمال زیاد چنین شرایطی برای محیط زیست هم آسیبزا بود. امام زمان (عج) نیز در زمان غیبتشان بنابر تحقیقات برخی از پژوهشگران غربی نزدیک به ۴۰۰ مورد سیاستگذاری در حوزههای مختلف کردهاند. ایشان به یکی از صحابی معروفشان فرمودند زبان عربی اسم است و حرف است و فعل است و.....
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی بیان کرد: یکی از اصول رهبری این است که امام اصول را میگفت و از اصحابش میخواست که شاخ و برگ آن اصول را پیدا کنند. امام زمان با طرح مسئله اجزای تشکیلدهنده زبان عربی از اصحابشان می خواستند که حقیقت را دریابند. ایشان با این کارشان گامی در جهت تشکیل یک تمدن اسلامی برداشتند. قرار بود این تمدن زبانی داشته باشد و با آن زبان حرف بزند، بنویسد و دینداری و رشد کند.
وی افزود: عنوانی که برای نشست امروز ما انتخاب شده است، دو معنا دارد. ما با توجه به این عنوان از یک طرف به آسیبدیدگی زبان فارسی و از طرف دیگر به آسیبزنندگی زبان فارسی فکر میکنیم، البته هر دوی این برداشتها درست است زیرا ما برخی مواقع به بهانه زبان فارسی به خودمان آسیب زدهایم و از آن خبر نداریم. وظیفه دینی ما است که درباره مسائل مربوط به زبان فکر، برنامهریزی و تلاش کنیم اما انجام این کار به کمی تامل نیاز دارد.
صالحی اضافه کرد: بعضی از استادان زبان و ادبیات فارسی اصلاً قائل نیستند که زبان فارسی آسیبی دیده یا میبیند. آنها به وضوح میگویند هیچ خطری زبان فارسی را تهدید نمیکند زیرا این زبان در برابر مغولها و عربها ایستاده است و از پس همه برمیآید. گویا این افراد در قرون چهارم یا هفتم هجری زندگی میکنند و اصلاً از وجود تکنولوژیهایی چون موبایل و فضای مجازی خبر ندارند و نمیدانند رویکردهای جهانیسازی به دنبال محو کردن زبان ما و اضمحلال تمدنمان هستند. این در صورتی است که طی ۴۰۰ سال گذشته نزدیک به ۴هزار زبان در سطح جهان از بین رفتهاند. ممکن است سنگنوشتههایی از آن زبانها باقی مانده باشد، اما وقتی کسی نباشد که این سنگنوشتهها را بخواند، آنها به چه درد میخورند؟ در اصل استعمارگرانی که میخواستند از قومهای مختلف به عنوان نیروی انسانی استفاده کنند، تلاش کردند که با هدف برقراری ارتباط راحت، زبان آن قومها را تضعیف کنند و در مراحل بعد زبان و خط رسمیشان را عوض کنند.
وی ادامه داد: برخی از کارشناسان معتقدند که ورود کلمات بیگانه به ساختار زبان فارسی مهم ترین آسیب وارد شده به زبان ماست. آنها همه آسیبهای زبان را به ورود واژگان بیگانه منحصر کردهاند. این در صورتی است که اگر راه بر ورود واژگان بیگانه به زبان فارسی بسته شود، اما مردم بلد نباشند دو شعر حفظ کنند و کتاب بخوانند، چیزی عوض نمیشود. ما الآن پنج هزار منظومه شیعی داریم که اگر مطرح شوند، تاریخ ادبیاتمان تغییر می کند و افتخار ما این است که در حال تصحیح نسخ غنیمان هستیم.
شورای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی از چه چیزی پاسداری میکند؟
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی بخش دیگری از سخنان خود را به ضرورت مراقبت از زبان فارسی اختصاص داد و گفت: برخی از کارشناسان نیز با نگاهی عمیقتر به این نتیجه رسیدهاند که ساختار زبان فارسی نیاز به مراقبت دارد، زیرا ویژگی منحصر به فرد زبان ما به حساب میآید. برخی دیگر با دست کم گرفتن زبانشان آن را چنان تضعیف میکنند که جوانان ترجیح میدهند به مرور زمان سایر زبانهای جهان را برای خودشان انتخاب کنند.
وی گفت: هم اکنون ما تا ۹۵ درصد از طریق ترجمه محتوا تولید میکنیم. یک دانشجوی ترجمه، سه واحد درس فارسی عمومی میخواند. فارسی عمومی دانشگاه، ادامه درس فارسی چهارم دبستان است و آموزشی برای حفظ ساختار زبانمان به ما نمیدهد.
صالحی ادامه داد: هم اکنون تعدادی از ما حتی نمیتوانیم یک نامه اداری را بنویسیم. پیش از این گروهی از ویراستاران یکی از نامههای اداری اعضای شورای پاسداشت زبان فارسی را ویرایش کردند و متوجه شدند که متن این نامه اشکالات ویرایشی زیادی دارد بنابراین به این فکر افتادند که به راستی اعضای شورای مذکور از چه چیزی پاسداری میکنند.
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی گفت: جامعه ما در گذشته اشعاری داشت که امروز آنها را ندارد. اقشار مختلف جامعه ما امروزه ترانههای بند تنبانی را به خاطر سپردهاند که همراه با موسیقیهای زیرزمینی منتشر شده است. زمانی که ما موسیقی اصیل را به کنار گذاشتیم کسی به فکر نبود که وقتی جنس اصیل کنار گذاشته شود، جنس بنجل جایگزین آن میشود.
حواس ما به موجودی به نام زبان نیست
صالحی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به عدم توجه ایرانیان به مقوله زبان گفت: دست کم پانزده سال است که من شاهد این انحطاط هستم و در این مدت کلاس انشا به دلایل نامعلوم تعطیل شد. کلاس انشایی که قرار بود به ما بیاموزد که جهان را از نگاه خودمان ببینیم و روایت کنیم.
وی ادامه داد: در سالهای اخیر تصمیم گرفتند مطالب کتابهای درسی را ایدئولوژیک کنند. بعدها گفتند روحانیون میتوانند بیایند و زبان و ادبیات فارسی تدریس کنند. به راستی این تصمیم با چه مجوزی گرفته شد؟ آیا انجمن شاعران و فرهنگستان زبان و ادب فارسی نباید در مقابل آن موضع بگیرند؟
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی بیان کرد: فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی سالها پیش دستورالعمل خط را ابلاغ کرد. آموزش و پرورش گفت: ما تلاش میکنیم آموزش زبان فارسی را تسهیل کنیم. وزارت آموزش و پرورش هنوز وزیر ندارد، اما اعلام کرده است که زبانهای فرانسه و آلمانی را به دبیرستانها میبرد البته ما با این تصمیم مشکل نداریم اما بهتر است ابتدا به زبان خودمان توجه بکنیم.
صالحی همچنین با اشاره به این نکته که به هیچ عنوان توجهی به مقوله زبان نداریم گفت: خطر این است که اصلاً حواس ما به موجودی به اسم زبان نیست و هیچ فک، ایده و برنامهای برای آن نداریم. البته نگار داوری اردکانی دو کتاب با موضوع برنامهریزی زبانی نوشته است. ما جامعهشناسی زبان هم نداریم اما هر جامعهای با زبانش فهمیده میشود.
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی تأکید کرد: ما برنامهریزی و سیاستگذاری برای مراقبت و پاسداری از زبان فارسی نداریم اما رقیبمان سیاستگذاری و برنامهریزی دارد. او به دنبال تغییر خط در ایران بود و هنوز هم درصدد آن است. این بلایی است که بر سر کشور ترکیه آمده است. بنابراین ما به دفعات از مدیران سازمانها و نهادها و تولیدکنندگان آثار سینمایی تلویزیونی و سینمایی خواستیم که دستیار و ناظر مشرف بر زبان و ادبیات فارسی داشته باشند. من بارها به مدیران صدا و سیما گفتم بهتر است در بدنه این سازمان کارگروهی با هدف تحلیل زبانشناسی برنامه ها شکل بگیرد، اما آنها گفتند دورههای متعدد آموزش ویرایش برگزار کردهاند. این در صورتی که برگزاری دورههای ویرایشی در نهادها و سازمانها مطالبه ما در دهه ۵۰ بود. شبکههای محلی با هدف تقویت گویشها و زبانهای محلی راهاندازی شدند اما هدفشان محقق نشد.
ما بر سر معیارسازی با زبانشناسان میجنگیم
صالحی گفت: زبان فارسی به مدت ۲۰۰۰ سال زبان جاده ابریشم بوده است و شرقشناسان نامور آن را زبانی میدانستند که قطعاً عالمگیر میشود.
وی بیان کرد: در زمان پهلوی اول افرادی چون فروغی، پروفسور حسابی و ملکالشعرای بهار اجازه نمیدادند که خط کشورمان تغییر کند. در زمان پهلوی دوم قرار بر این شد که خط فارسی عوض شود و تنها صدایی که درآمد از قم و از گلوی آیتالله بروجردی بود. او به محمدرضا پیغام داده بود که اگر خط فارسی را عوض کنید، کفن میپوشم و بیرون میآیم. مقام معظم رهبری نیز در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی تلاش زیادی برای پاسداری از زبان فارسی کردند. ایشان در پاراگراف اول افق ۱۴۰۴ زبان فارسی را زبان علم میدانند و شورای پاسداشت از زبان فارسی را در رسانه ملی تشکیل دادند زیرا میدانستند که اگر کلمهای در برنامههای تلویزیونی نادرست بیان شود، دیگران نیز آن کلمه را اشتباه بیان میکنند.
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی افزود: دوستی تعریف میکرد روزی ضرغامی به دفترش در صدا و سیما آمد، همه معاونها را جمع کرد و گفت از بیت رهبری میآیم و میخواهم بدانم «را» ی بعد از فعل چیست؟ از او پرسیدند چرا این سوال را میپرسید؟ او گفت: مقام معظم رهبری به من فرمودند شما نمیخواهید «را» ی بعد از فعل را از رسانه ملی بیرون بیندازید؟ تعدادی از افراد میگویند آن غلط است. نمیخواهید اخراجش کنید؟
صالحی گفت: شورای ویرایش با هدف معیارسازی برای زبان فارسی راهاندازی شد، اما ما در این کشور بر سر معیارسازی با زبانشناسان می جنگیم. معیارسازی جزو ساختارهای زبانشناسی است.
ما امروزه ویراستار داستان نداریم
وی ادامه سخنان خود را با ذکر خاطرهای به این شرح پی گرفت: در جلسهای گفتم یکی از اهداف انجمن ویرایش و درست نویسی پاسداشت زبان فارسی است. استادی در همان جلسه گفت زبان فارسی پاسدار نمیخواهد، او باید از ما پاسداری کند.
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی ادامه داد: ما امروزه ویراستار داستان نداریم و گروهی از افراد اجازه نمیدهند که فردی در این زمینه کتاب بنویسد. این در صورتی است که همه نوبل گرفتههای رشته ادبیات یک ویراستار توانا را در کنار خودشان داشتند.
صالحی بیان کرد: ما امروز با غلبه ادبیات مواجه هستیم و فکر می کنیم زبان فارسی فقط شعر است و حواسمان نیست که نشانشناسی و معناشناسی از زیرساختهای زبانشناسی هستند. در سالهای اخیر فرهنگستان زبان فارسی گفت تلفنهای همراه در صورتی مجوز ورود به کشورمان را دارند که زبان فارسی را پشتیبانی کنند و اگر چنین نمی شد الآن همه ما فینگلیش مینوشتیم. بعدها قیمت ارسال پیامک انگلیسی افزایش یافت و قیمت ارسال پیامک فارسی کم شد. اما برخلاف تصور ما کار در اینجا تمام نشد، زیرا امروزه زمانی که میخواهیم متنی را توسط صفحه کیبورد تلفن همراهمان تایپ کنیم، متوجه میشویم که گوشی کلماتی را بهمان پیشنهاد میدهد. این در صورتی است که در سال های اخیر در انگلستان پیشنهاد استفاده از کلمه ممنوع شده است زیرا دانشآموزان آن کشور مشقهایشان را در فضای ورد مینویسند و ورد در زمان تایپ، استفاده از کلماتی را به آنها پیشنهاد میدهد. این پیشنهادها باعث تضعیف توان کودکان در نوشتن میشود.
آشوبطلبیها و جداییطلبی های قومیتی بر مبنای زبان شکل میگیرند
صالحی راه اندازی غلط یار و ویراستیار را یک شوخی بزرگ دانست و گفت: ما غیرت زبانی نداریم. به همین خاطر اپل به راحتی توانست زبان فارسی را از روی گوشیهایش حذف کند. آنها با داشتن دادگان زبانی، نبض جامعه ما را در دستشان گرفتهاند و با تحلیل پیامهای رد و بدل شده در میان مردم، زبان را با امنیت و قدرت گره میزنند. کسی حواسش به این موضوع نیست. من به عنوان دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی به مدت ۵سال با ۵۰ نهاد حرف زدم و متوجه شدم شورای امنیت ملی حواسش به حرفهایی که در اینجا به شما گفتم، نیست. در چنین شرایطی یکباره به خودمان میآییم و متوجه میشویم در کردستان خط کردی لاتینی رواج پیدا میکند. این در صورتی است که آشوبطلبیها و جداییطلبیهای قومیتی بر مبنای زبان شکل میگیرند.
وی ادامه داد: ما هنوز از برنامهریزی دوره پهلوی اول ضربه میخوریم. در آن دوره بحث ملیگرایی مطرح شد، زبان فارسی به عنوان زبان رسمی کشور معرفی شد و زبانها و گویشهای محلی تضعیف شدند.
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی به اقدامات مثبت شورای عالی اطلاعرسانی در جهت پاسداشت زبان فارسی اشاره کرد و اظهار داشت: به یکباره متوجه شدیم که شورای عالی اطلاعرسانی منحل شده است. اگر میخواستند این شورا را منحل کنند، چرا آن را راه انداختند؟ چرا کسی به انحلال این نهادها اعتراض نمیکند؟
زبان، محور فرهنگ است
صالحی افزود: زبان فارسی ما در سطح بینالمللی هم با مشکلات متعددی مواجه است. مسئولان روسیه به مسئولان سوریه گفتهاند ما در ازای کمک به بازسازی کشورتان از شما میخواهیم زبان روسی را به عنوان دومین زبان رسمی کشورتان بشناسید. ما نیز در سوریه و عراق جنگیدیم اما به راستی چه کاری برای ترویج زبانمان کردیم؟ الآن ایران نمیتواند یک موسسه فرهنگی در عراق راه بیندازد.
وی گفت: زبان فارسی در هند، زبان دوم شده است، اما به جز برگزاری چند جلسه کار دیگری نکردهایم. به راستی جبهه زبان فارسی در کجا فعال خواهد شد؟
دبیر انجمن ویرایش و درستنویسی بیان کرد: ما در زمینه آیندهپژوهی برای زبان فارسی نیز کاری نکردیم. اگر در دهه ۷۰ به گزارشهای آیندهپژوهی توجه میکردیم، امروز میتوانستیم گامهای خوبی در راستای پاسداشت و ترویج زبان فارسی برداریم. هم اکنون نیز گزارشهای آیندهپژوهی تدوین و منتشر میشوند. زبان، محور فرهنگ است.
ساختار مدیریتی باید اصلاح شود
صالحی راهکار حل مشکلات زبان و ادبیات فارسی را کنار گذاشتن شیوه مدیریتی دهه ۴۰ دانست و گفت: ساختار مدیریتی باید اصلاح شود. نگاه مدیران به عالم باید عوض شود تا نگاهمان به زبان و ادبیات فارسی تغییر کند. ما در گام دوم باید وارد حوزه آموزش شویم. امروزه شعری پیدا نمیشود که الفبای فارسی را به بچهها آموزش دهد
پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل مطرح کرد:
کاربردی شدن فلسفه ربطی به نان شب مردم ندارد
نادیا مفتونی جزو زنان فیلسوف ایرانی است که در تمام این سالها بیسروصدا در اتاقش در دانشکده الهیات دانشگاه تهران نشسته و مشغول مطالعه، پژوهش، داوری پایاننامه، راهنمایی دانشجویان و به روز کردن منابع مطالعاتی خود است. اخیراً هم وبینارهایی با همکاری دانشگاه تهران با فلاسفه بزرگ کشورهای مختلف دنیا مثل ژیژک و نیکولاس رشر برگزار و با آنها درباره مسائل مختلف بحث و گفتگو کرده است.
تسلط و اشراف مفتونی بهزبان انگلیسی باعث شده بتواند بهراحتی با اساتید مطرح دنیا وارد بحث و گفتگو شود. مفتونی مدتی است پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل شده و در طول این سالها بیشتر مطالعاتش متمرکز بر فلسفه فارابی بوده است. فارغالتحصیل مدرسه جامع رضوی است، تحصیلات حوزوی دارد و در کنار همه اینها هنرمند است و نقاش هم میکند. وقتی با او گفتگو کردیم و پرسیدیم که چهطور همه اینها را با هم دارید؟ پاسخ داد: از برکت عشق. تعداد تالیفاتش به زبان انگلیسی از تعداد تالیفاتش به زبان فارسی بیشتر است اما از میان تالیفات فارسی او میتوان به آثاری چون «فارابی: خیال و خلاقیت هنری»، «اخلاق هنر از نگاه فارابی» و «پژوهشی در فلسفه علم دانشمندان مسلمان» اشاره کرد.
به بهانه روز جهانی فلسفه سراغ او رفتیم تا کمی درباره دغدغههای فلسفی او بدانیم.
مفتونی با اشاره به اینکه فلسفه برای کارآمدی و کاربردیشدن وابسته به دغدغههای ما اهل فلسفه است، گفت: مثلاً اگر انسان بخواهد فلسفه را در سطح بینالمللی به کار گیرد، ابتدا باید دغدغههای جهانی و تاریخی و افکار بشری جهانشمول داشته باشد. من دغدغه و فعالیت جهانی را سالیانی بهعنوان یکهنرمند داشتهام و در کشورهای متعددی نمایشگاه نقاشی برپا کردم و نیز در فستیوالهای فیلم حضور داشتهام که شروعش به سال ۱۳۸۳ شمسی و نمایشگاه پاریس برمیگردد. به دنبال این دغدغههای بینالمللی، به فکر ارتباط و تعامل زنده با فضاهای دانشگاهی افتادم که طبعاً باید به تخصص خودم مربوط میشد. البته فعالیت جهانی دانشگاهی دو بخش عمده را در برمیگیرد. یک بخش از تلاشهای بینالمللی ما استادان دانشگاه همان مقالاتی است که در مجلات بینالمللی منتشر یا در همایشهای جهانی ارایه میکنیم. خیلی از این همایشهای جهانی در داخل کشور برگزار شده و خیلی از آنها هم در کشورهای دیگر شکل گرفته است. من این نوع مقالات را از دورانی که دانشجوی دکتری بودم، در سوابق خود دارم. اما یک ارتباط جهانی دیگر را در سالهای اخیر پیش بردهام که از سنخ مقاله چاپکردن نیست و دانشگاه هم امتیاز مثلاً مقاله را به آن نمیدهد. ولی در حقیقت خیلی جدیتر و مهمتر از یک مقاله است.
وی افزود: اساساً همه کارها نباید برای این امتیازات ظاهری باشد. گاهی اتفاقاتی رقم میخورد که شما کشورتان را به جهان معرفی میکنید و فضای دانشگاهی و فرهنگی کشور را در سطحی عالی نمایان میکنید. این را بنده با امتیاز دهها مقاله و ارتقا و ترفیع عوض نمیکنم. آن امتیازات، شخصی و برای خود انسان است. ولی کاری که برای معرفی فعالیتهای فلسفی کشورتان میکنید مربوط به افقی بالاتر از ابرها و برای همیشه ماندگار است هرچند بعداً کسی نفهمد چهکسی این کار را انجام داده یا شروع کرده است.
مفتونی سپس به توضیح دستاوردهایی که برای کشور و جامعه علمی تحقق یافته پرداخت و گفت: دستاورد نزدیک و ظاهری فعالیتها، بازتاب فعالیتها در رسانههای خود آنهاست. مثلاً گفتگوی فلسفی با نیکولاس رشر در پنسیلوانیا در خبرگزاری دانشگاه پتسبرگ هم منتشر شد. چون این آدم، متفکری ویژه است و یک دانشمند عادی و ساده نیست. این را باید تاکید کنم که همیشه مصمم بودم در هر حوزهای که میخواهم جلسهای، کنفرانسی یا چیزی شبیه به این برپا کنم، فقط بهسوی فیلسوفان و متفکران درجه یک از دانشگاههای درجه یک بروم؛ آدمهایی که خودشان در گستره وسیع و عمیقی تاثیرگذار هستند. یعنی وقتی شما در اندیشه او تاثیر میگذارید، او در اندیشه دهها و صدها شاگرد و همکارش نفوذ و تاثیر دارد. در زمینه فلسفه حقوق که همان فقه و حقوق دانشکده الهیات است، سراغ بروس اکرمن در مدرسه حقوق ییل رفتم و در نقد تحقیق و تالیفی که در دست داشت، فعالیت کردم. حتی با کنفرانسی که با همکاری و زحمات همه همکارانم در دانشکده الهیات برپا کردیم، اکرمن احساس کرد نظام دانشگاهی کشورمان یک نظام فعال و زنده و بیدار و آگاه است. خب، شاگردان این آدم بعضاً قضات دیوان عالی امریکا هستند. تاثیر بر چنینآدمی خیلی متفاوت با تاثیر بر یک استاد دانشگاه عادی است. همین بروس اکرمن بود که خواست بنده در جایگاه پژوهشگر پیش کسوت دانشگاه ییل قرار بگیرم. به هر حال فلسفه در زمینههای بین رشتهای کارآمدی بیشتری خصوصاً برای ارتباطات و تعاملات جهانی دارد. بههمیندلیل ما در عین حال که این تعاملات را با حوزه فلسفه اسلامی شروع کردیم، در ادامه توانستیم فلسفه هنر تا فلسفه اقتصاد را پوشش بدهیم. شما هنگام مطالعه فارابی، به عمق آرای اقتصادی وی توجه پیدا میکنید و میتوانید به مطالعات بین رشتهای مرتبط مبادرت بورزید.
استاد دانشگاه تهران در ادامه گفت: این را هم باید در نظر داشت که کارآمدی و کاربردی شدن در فلسفه به این معنا نیست که فلسفه خواندن و فیلسوفشدن مستقیماً به نان شب مردم ارتباط داشته باشد. اما فلسفه میتواند به این وادی هم قدم بگذارد و درباره معاش و مسائل اقتصادی مردم هم ایفای نقش کند. در کتاب اقتصاد فرهنگ فارابی، فارابی را به عنوان فیلسوفی مطرح کردهام که به نان شب مردم مستقیماً توجه دارد. خب، همین بینرشتهای کار کردن، عاملی میشود که انسان بتواند ارتباط جهانی بهتر و بیشتری برقرار کند. من از زبان رشر توضیح میدهم. نیکولاس رشر در کنفرانس ۲۲ فروردین ۱۴۰۰ تعبیر جالبی را به کار برد و هنگامی که گفتم کتاب سهل و ممتنع وی با نام سفری در فلسفه به ۱۰۱ روایت توانسته با مخاطب گستردهای ارتباط برقرار کند، گفت: «اکثر فلاسفه صرفاً برای همکارانشان مطلب مینویسند و فقط دوستان متخصصشان به نوشتههای آنها تمایل نشان میدهند. فلسفه اگر قرار است به حیات خود ادامه دهد باید با افرادی تعامل کند که فیلسوف حرفهای نیستند بلکه هوشی معمولی و علاقهای نسبی به مسائل مبنایی دارند.» وی بعد از کنفرانس هم در ایمیلی از کامنت مهربان بنده درباره کتابش تشکر کرد. البته من درباره کتاب اقتصاد فرهنگ یا اقتصاد هنر خودم ادعای مخاطب گسترده ندارم. این را زمان باید نشان بدهد. اما خرسندم که چهره اقتصادی فارابی را معرفی کردهام و یک نظریه اقتصاد از آثار وی تدوین کردهام.
وی افزود: البته باید تاکید کنم من برای همه همکاران و اهالی فلسفه و زحماتشان احترام جدی قائل هستم. همین تلاشهاست که با همه اختلافات میان خود اهل فلسفه و همه نقدهایی که دیگران وارد میکنند، ولی به هر حال مجموعهای فراهم کرده که من بتوانم در آن قدم بردارم. این یک مطلب است و مطلب دیگر هم آسیب شناسی تحقیقات فلسفه و عرفان اسلامی است. در کنفرانسهایی که با دیمیتری گوتاس داشتیم، یکی در آبان ماه و دیگری در اسفند سال ۱۳۹۹ محور گفتگوهای ما همین بود. ما مشخصاً بر فارابی و ابنسینا و شیخ اشراق تمرکز داشتیم و مرز تحقیق و غیر تحقیق را به صورت موردی به میان آوردیم. اینجا نمیخواهم نام ببرم ولی گوتاس صراحتاً گفتارها و نوشتارهایی را نام برد که در حالاتی خلسه گونه ارایه میشود و بهرهای از استدلال و استناد ندارد.
این پژوهشگر ارشد دانشگاه ییل در پایان گفت: در کنفرانس آبان ماه گوتاس گفت از تحقیقات شما درباره شیخ اشراق آموختم. اینگونه کامنت ها صرفاً جنبه شخصی ندارد و میتواند یک دستاورد برای نظام دانشگاهی و فلسفه اسلامی در کشورمان محسوب شود. یعنی من یک نمونهای از وضعیت علمی کشور را به نمایش میگذارم. خصوصاً در این ارتباطهای زنده، شما مجال اصلاح و ترمیم ندارید. یعنی یک مقاله مکتوب نیست که فرصت داشته باشید اشکالاتش را برطرف کنید. اگر خرابکاری کنید، کار خراب شده و از دست رفته است. البته من همواره تواضع گوتاس را میستایم. وی با همه عظمتی که دارد، پاسخ ایمیلهای مرا کاملاً متواضعانه و گرم و صمیمانه داده و همواره از برگزاری کنفرانسها تشکر و قدردانی کرده است. وقتی اولین ایمیل را به وی زدم، حتی انتظار پاسخ نداشتم. درباره آنتونی گیدنز، نیکولاس رشر، اسلاوی ژیژک و نوآم چامسکی هم باید همین را عرض کنم. چامسکی و رشر که واقعاً بینظیرند. چرا که در سن بالای نود سال با ذهن تیز و تمرکز کامل، در گفتگوهای زنده به سوالات پاسخ دادند و حتی خیلی منسجمتر از بسیاری از استادان و محققان جوان صحبت کردند. نمیدانم اگر ما به سن نود سالگی برسیم چه شکلی خواهیم بود!
اخبار
در موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس:
مراسم رونمایی از کتاب «۵۷ روز» برگزار شد
کتاب «۵۷ روز» نوشته مهری غلامپور که با همکاری انتشارات سرو منتشر شده در سالن هویزه موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس رونمایی شد. مراسم رونمایی از کتاب «۵۷ روز» با حضور علی اصغر جعفری، مدیر عامل موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مهری غلامی، نویسنده کتاب، خانواده پاسدار شهید وحید زمانی نیا از همراهان و محافظان حاج قاسم سلیمانی و خانواده محمد حسین حدادیان، با اجرای زهرا احمدی در سالن هویزه موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد. کتاب «۵۷ روز» نوشته مهری غلامپور که با محوریت اشغال و آزادسازی شهر سوسنگرد در روزهای آغازین جنگ تحمیلی و خیانت سعد عرب به انقلاب اسلامی در ۱۷۴ صفحه نوشته شده، با همکاری انتشارات سرو منتشر شده و با قیمت ۴۵ هزار تومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.نویسنده کتاب ۵۷ روز برای روایت آنچه درنظر داشته، از سبک رمان استفاده کرده است. به این ترتیب که در قالب روایت جریان زندگی زن و شوهر مشهدی بنابر شغل همسر به سوسنگرد منتقل شده بودند، شروع جنگ، اشغال سوسنگرد، خیانت اعراب و در نهایت آزادسازی آن را بازگو میکند. سوسنگرد با ۱۵هزار نفر جمعیت یکی از شهرهایی بود که در روزهای آغازین حمله ارتش عراق مورد تهاجم وحشیانه نظامیان بعثی قرار گرفت و در ششم مهرماه ۱۳۵۹ این شهر به تصرف متجاوزان عراقی درآمد. زمان حمله ارتش عراق، مردم سوسنگرد در شهر بودند و ارتش بعثی نفراتی از وابستگان خود را به عنوان فرماندار و مسئولان دیگر برای اداره شهر انتخاب کرد اما این آرایش سیاسی دشمن در سوسنگرد چند روزی بیشتر دوام نیاورد کما اینکه رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خوزستان چهار روز پس از اشغال سوسنگرد به مقابله با ارتش بعثی پرداختند. در حقیقت رزمندگان اسلام از طریق برنامهریزی صورت گرفته طی عملیاتی چریکی در ساعت پنج بامداد نهم مهرماه ۵۹ به فرماندهی شهید علی غیور اصلی به همراه ۲۳ نفر دیگر و تعدادی از نیروهای داوطلب مردمی، توانستند سوسنگرد را آزاد کنند.
هفتکتاب صوتی سماوا منتشر میشود
موسسه سماوا همزمان با بیستونهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، هفت کتاب صوتی جدید را منتشر و بهطور مجازی رونمایی میکند. کتابهای «قصههای شیرین ایرانی، فصل دوم قابوس نامه»، «بچههای مرد»، «صورتگر چین»، «ترجمان دردها»، «من نوکر بابا نیستم»، «رئیس زندگی خودت باش» و «دارم میرسم جان جان»، هفت عنوانیاند که نسخه صوتی آنها به ترتیب از ۲۴ تا ۳۰ آبان منتشر میشود. «قصههای شیرین ایرانی، فصل دوم قابوس نامه» از نشر مهرک را مجید ملامحمدی در گروه ادبیات کودک و نوجوان بازنویسی کرده و به زبان ساده و روان امروزی درآورده است. این کتاب در قالب یک سریال صوتی با صدای امیرمحمد صمصامی، داوود حیدری، مجید قناد، مریم معینیان، اردشیر منظم، شاهین ملکزاده، مجید تیزرو، سایه کبیری، مهدی بازدار، محمدصادق رزاقمهر، فرگام فراهانی و فاطمه رضی آماده انتشار شده است. کتاب صوتی «بچههای مرد» نوشته مهران پوراعظمی هم توسط پیام آزادگان منتشر شده است. این اثر داستانهایی بر اساس واقعیت درباره اسرای نوجوان و جوانان جنگ تحمیلی را روایت میکند. همچنین مجموعه یادداشتهای مجتبی پویا در طول کار و زندگی در شهر پکن، در کتاب «صورتگر چین» توسط انتشارات پرنده منتشر شده و نسخه صوتی آن هم در این هفته منتشر میشود. کتاب «ترجمان دردها» نوشته جومپا لاهیری از نشر هرمس هم یکی دیگر از آثاری است که در آن به موضوع مهاجرت در قالب داستانی گیرا پرداخته شده است. «من نوکر بابا نیستم» هم عنوان اثر دیگری است از نشر افق که محمد سلیمی آن را برای نوجوانان نوشته است. این کتاب در قالب طنز درباره پدر خسیسی است که دستهای از پولهایش در مستراح میافتد و همه روستا به شکلی درگیر این جریان میشوند.
پیکر زندهیاد قولی در قطعه جانبازان بهشت زهرا آرام گرفت
مراسم تشییع زندهیاد مرحوم اکبر قولی معاون توسعه روابط بینالمللی فرنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، با حضور خانواده وی، رئیس، معاونان، مدیران و جمعی از کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی همراه با مراسم تلاوت قرآن و فاتحه خوانی و مداحی یکی از ذاکرین اهل بیت (ع) در حسینیه الزهرا (س) این سازمان برگزار شد.در این مراسم پیامهای تسلیت اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامعلی حدادعادل، رئیس بنیاد سعدی و ابوذر ابراهیمیترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز قرائت شد. در ادامه این مراسم، ابراهیمیترکمان طی سخنانی، نکانی را درباره فضائل و شاخصترین ویژگیهای اخلاقی زندهیاد قولی بیان کرد و گفت: هیچکدام از ما فکر میکردیم که یک روزی برای تشییع جناب آقای قولی جمع شویم. رحلت ایشان کمر شکن بود. هیچ وقت آرزو نمیکردم که من باشم و ایشان نباشد.رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اشعاری را از پروین اعتصامی قرائت کرد و گفت: «هر که باشی و ز هر جا برسی، آخرین منزل هستی این است آدمی هر چه توانگر باشد، چو بدین نقطه رسد مسکین است، اندر آنجا که قضا حمله کندچاره تسلیم و ادب تمکین است، زادن و کشتن و پنهان کردند هر را رسم و ره دیرین است، خرم آن کس که در این محنتگاه خاطری را سبب تسکین است.» وی اضافه کرد: من در اینجا شهادت میدهم که مرحوم آقای قولی سبب تسکین خاطر بسیاری از همکاران بود. ایشان با همه دوست بودند. انسانیت در وجود آقای قولی زنده بود.پیکر زنده یاد جانباز سرافراز مرحوم اکبر قولی با بدرقه دوستان ایشان خانواده وی، رئیس، معاونان، مدیران و جمعی از کارکنان سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در قطعه ۵۱ (قطعه جانبازان) در بهشت زهرا (س) آرام گرفت.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9633/29465/101396
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9633/29465/101397
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9633/29465/101398
|
عناوین این صفحه
- وقتی رهبری غلط بودن «را» بعد از فعل را به ضرغامی گوشزد کرد
- کاربردی شدن فلسفه ربطی به نان شب مردم ندارد
- اخبار