|
دومین استثنای سینما و ورزش حرفهای
پژمان جمشیدی و جایزهای به نمایندگی
آرش راهبر
«آخر قصمه اما قصه آخرم این نیست!» این ترانهای بود که ابتدای سریال پژمان خوانده میشد و خلاصه تلاش سالهای اخیر پژمان جمشیدی هم هست.
دو شب قبل و در مراسم جشن حافظ، پژمان جمشیدی بازیکن سابق پرسپولیس و تیم ملی به عنوان بهترین بازیگر تلویزیونی برگزیده شد و نخستین جایزه بزرگ خود را در کسوت هنر و نمایش دریافت کرد. این جایزه از این جهت نمادین شد که انگار چکیده یک عمر تلاش و کوشش همه ورزشکارانی بود که از سالهای دور سعی کردند در صحنه سینما، تلویزیون و نمایش نیز دوره جدیدی از ارتباط با طرفداران خود را در زندگی دنبال کنند.
در چهره پژمان جمشیدی بازیکن سابق و هنرپیشه فعلی به هنگام دریافت این جایزه مهم و باارزش، میشد سیمای بسیاری از نامداران ورزش از محمد علی فردین گرفته تا ایلوش خوشابه و عمو محراب شاهرخی را مشاهده کرد که به نوعی در به ثمر رسیدن یک آرزو نقش ایفا کردند؛ آرزوی زنده شدن نزد مردم پس از خداحافظی یا مرگ اول برای یک ورزشکار حرفهای.
این ماجرای طولانی و تاریخی یعنی حضور ورزشکاران بر پرده سینما یا قاب تلویزیون، از حداقل ۷ دهه قبل در ایران آغاز شد، جایی که ورزشکارانی مثل ایلوش خوشابه و محمد علی فردین به عنوان اولین چهرههای محبوب ورزشی ایران از سوی کارگردانان سینما دعوت به کار شدند، دعوت از یک میدان بازی به بازی در میدانی دیگر.
پیش از انقلاب چهرههای مشهوری، چون حبیبالله بلور سرمربی افسانهای تیم ملی کشتی ایران، محراب شاهرخی بازیکن فوتبال، عزیز اصلی دروازهبان تیم ملی فوتبال، امامعلی حبیبی ببر مازندران و حتی جهان پهلوان غلامرضا تختی برای حضور در فیلم سینمایی دعوت شد و به جز آخری همه در برابر این وسوسه جذاب تسلیم شدند. غلامرضا تختی با وجود تنگناهای مالی و گشادهدستیهای همیشگیاش حاضر نشد با عدد ۳۰۰ هزار تومان آن روزها هم جلوی دوربین برود، اما بقیه دستکم یک فیلم بازی کردند.
محراب شاهرخی بازیکن شاهین و پرسپولیس در دهه ۱۳۴۰ تنها در یک فیلم به نام علفهای هرز بازی کرد و متوجه شد که آدم این کار نیست و هنرپیشگی را کنار نهاد. امامعلی حبیبی هم در سینما همان کاری را کرد که در ورزش کرده بود یعنی کشتی گرفت و بعد هم نماینده مجلس شد تا عالم سینما را ترک کند. عزیز اصلی هم در سینما توفیقی نیافت و رفت سراغ فروش لوازم ورزشی. اما محمد علی فردین که تنها یک نقره از مسابقات جهانی کشتی داشت به واسطه چهره فتوژنیک و جذاب و همچنین کروموزوم بازیگری که از پدرش به ارث برده بود، در سینما بسیار بیشتر از کشتی مشهور شد و روی پرده نقرهای سالها طلا درو کرد. ایلوش خوشابه بدنساز نیز از سینمای ایران به سینمای جهان راه یافت و با نام هنری «ریچارد لوید» در چند فیلم نسبتا مشهور بازی کرد و اندام زیبای خود را چاشنی بازیگریاش کرد.
روند حضور ورزشکاران در سینما و تلویزیون در دوران پس از انقلاب نیز ادامه یافت و ساموئل خاچیکیان برای اول بار حسین یاریار دروازهبان راهآهن را به بازی در فیلمش دعوت کرد. این سرآغاز حضور فوتبالیستهای زیادی در سینما و تلویزیون شد، از علی پروین و غلام فتحآبادی و مجید سبزی گرفته تا نسل جوانتر مثل علی انصاریان و حمید استیلی و البته پژمان جمشیدی...
اینکه از این جمع نامدار فوتبال چند نفر توانستند در صحنه نمایش موفق شوند طبیعتا در نظر افراد تفاوتهایی وجود دارد، اما بدون شک پژمان جمشیدی بیش از بقیه همبازیهای سابقش به بازیگری چسبید و برای رسیدن به یک جایگاه آبرومند، تلاش بسیاری به خرج داد و زمان زیادی برای آموختن گذاشت. از ناملایمات و قضاوتهای برخی از فعالان حوزه ورزش و هنر دلسرد نشد و با تمرکز بر هدف جلو رفت و از پایان خود در زمین فوتبال، آغازی بر یک دوره تازه در زندگی ساخت و هنرمند شد. نتیجه این ممارست و آموختن و تجربه کردن نیز بالاخره به ثمر نشست و حالا پژمان جمشیدی در پیشه دوم خود نیز به موفقیت احترامبرانگیزی دست یافته است. گویی که همه آن تلاشهای قوی و ضعیف از سوی اسلافش به نتیجه رسید و او توانست در زمین نمایش نیز گل بزند.
پژمان جمشیدی که تنها یک گل در بازیهای ملی زد حالا چند جام در حوزه سینما و تلویزیون بالای سر برده است.عجب دستاوردی برای او که دیگر توصیهها و نقدها و بحثهای سینمایی برایش عادی شده و انگار آن همه دوندگی در زمینهای خاکی فوتبال مال یک پژمان جمشیدی دیگر است که بعد از بازنشستگی از فوتبال به تاریخ پیوسته .
دشوار و تقریبا غیرممکن برای اکثر ما؛ مگر استثنایی به نام محمدعلی فردین.
در ده دقیقه فراموشم کردند
علیرضا حقیقی: منتظر اولین اشتباه بیرانوند بودند
دروازهبان نساجی مازندران در گفتگویی داغ به اتفاقات چند وقت اخیر فوتبال ایران پرداخته و مدعی شده احساس میکند در 22 سالگی قرار دارد و قادر خواهد بود رقابت سختی را دنبال کند.
علیرضا حقیقی که معمولا کم تن به مصاحبه میدهد در تازهترین صحبتهای خود به اتفاقات چند وقت اخیر به شکل جالبی واکنش نشان داده است. او مدعی است زمانی که به عنوان اولین و تنها گلر شاغل در اروپا کار میکرده و تلاش داشته تا در پرتغال عملکرد خوبی از خود به جا بگذارد، خیلیها سعی در نکوهش او داشتند و مدعی بودند این لیگ سطح و کلاس مناسبی ندارد ولی اکنون با هجوم ایرانیها به آن، نگاهها برگشته است.
از بازی با استقلال شروع کنیم، اوضاع چطور بود؟
بازی خوبی بود و پس از مدتها تماشاگران بازگشته بودند. تیم ما هم خوب بازی کرد که توانایی پیروزی در مسابقه هم داشتیم ولی نتیجه مساوی هم در زمین حریف و تیم پرمهره استقلال بد نبود. میگفتند که پنج هزار تماشاگر وارد ورزشگاه شدند ولی آنچه که من دیدم بیشتر از این رقم بود.
هواداران استقلال ولی چندان برخورد گرمی با تو نداشتند.
ایرادی ندارد، ما دیگر عادت داریم(باخنده.) بعد بازی هم گفتم که من از تیم بزرگ پرسپولیس میآیم و این چیزها برای ما عادی است. امیدوارم که دیگر از این صحنهها نبینیم و در بازگشت به استادیومها فضا لطیفتر باشد و شاهد خشونت نباشیم چون ما به عنوان بازیکن دلمان برای حضور تماشاگران تنگ شده بود.
یک زمانی میگفتند گزینه حضور در استقلال هستی!
بحث آن وجود داشت، من خودم را یک پرسپولیسی اصیل میدانم. در خارج شاید بازیکنی از میلان به اینتر برود یا از بارسلونا به رئال برود ولی در ایران شرایط متفاوت است. برای من به عنوان یک پرسپولیسی اصیل هستم، نشدنی است که در استقلال باشم و نمیخواهم بگویم که استقلال تیم کوچکی است چون آنها یکی از قطبهای فوتبال ایران هستند و تماشاگران بسیاری دارند و همینطور پیشکسوتان خیلی خوبی دارند که یکی از آنها یعنی آقای شاهرخ بیانی در تیم ما حضور دارند و بزرگ ما هستند. این مسائل در فوتبال وجود دارد و ما هم چیزی به دل نمیگیریم. یک فوتبالی بود که اگرچه با تساوی به پایان رسید ولی تساوی قشنگی بود و هر دو تیم هم موقعیت داشتند.
این اولین کلین شیت مقابل استقلال بود؟
نه، میتوان گفت این اولین کلین شیتم در بازگشت به ایران بود چون این چهارمین یا پنجمین بازی مقابل استقلال از زمان فعالیت دوباره در ایران است. زمانی که در دربی بازی میکردم تساوی بدون گل داشتیم.
بازگشت دوباره به نساجی خوش یمن است؟
شرایط هر تیمی در واقع با تیم دیگری فرق میکند. مثلاً منچستریونایتد امسال حتی با منچستریونایتد سال گذشته فرق دارد. یا مثلاً یونایتد با رئال مادرید قابل قیاس نیست. هر تیمی شرایط خودش را از نظر تاکتیکی و هر جنبه دیگری دارد. من همین علیرضا حقیقیام، دو سال پیش پس از مدتها به ایران برگشتم که طی ۱۱ بازی ۹ کلین شیت داشتم و چهار گل دریافت کردم که دوتای آن هم از روی پنالتی بود. هر دو پنالتی هم از استقلال و پرسپولیس بود. امسال هم شرایط مشخص است. تجربهای داشتم و گذشته است و خیلی چیزها یاد گرفتم. خیلی خوشحالم که سال گذشته با پرافتخارترین مربی ایران یعنی امیر قلعه نویی کار کردم و خیلی چیزها هم از ایشان یاد گرفتم. برای امیرخان و کل تیم گل گهر سیرجان آرزوی موفقیت دارم.
وضعیت نساجی چطور است؟
نساجی واقعا تیم خوبی است. ساکت الهامی تفکر فوتبالی و رو به جلویی دارد. مقابل استقلال و پرسپولیس و گل گهر بازی رو به جلویی به نمایش گذاشتیم و موقعیتهای زیادی داشتیم. طرز تفکر سرمربی همیشه برنده است و تفاوتی ندارد که مقابل کدام تیم بازی میکند. تمام بازیهای سخت ما در هفته اول است و خارج از خانه هم بازی میکنیم که یک مقدار کار را سخت میکند، مخصوصا برای بازیکنان جوان که تجربه کمتری دارند ولی باید همه هماهنگ شویم و در ادامه فصل هم بتوانیم نتایج لازم را کسب کنیم. امسال از هر لحاظ جزو تیمهای خوب هستیم و جا دارد از آقای حدادیان تشکر کنم که این بستر را فراهم کردند تا باشگاه حرفهای باشیم. شاید از نظر زمین بازی مشکل داشته باشیم چون زمین ساری و زمین قائمشهر آماده نیست. امیدوارم مسئولان کمک کنند وقتی تماشاگران میتوانند به استادیوم بیایند خیلی به ما کمک میکند که آنها را در بازیهای خانگی داشته باشیم. امیدوارم با استفاده از تمامی امکانات به جایگاهی که لایقش هستیم برسیم.
تیم ملی برای علیرضا حقیقی ۳۳ ساله دور نیست...
۲۳ سال!
۲۳ ساله هستی؟
۱۰ سال زیاد گفتید! من الان به خودم نگاه میکنم و نگاهی به اعداد داخل شناسنامه ندارم. الان یک بازیکن ۲۳ سالهام.
با توجه به وضعیتی که داری به بازگشت به تیم ملی فکر میکنی؟
انگلیسیها یک ضرب المثلی دارند که میگویند Impossible is impossible یعنی غیرممکن، غیرممکن است. من واقعا به این باور دارم. من نمیتوانم درباره دروازهبانهای تیم ملی نظر بدهم چون همه آنها زحمت میکشند و برایشان آرزوی موفقیت دارم. الان هم سرمربی تیم ملی آقای اسکوچیچ هستند که واقعا عالی نتیجه گرفتند هرچند خیلی منتقد دارند. الان تیم برتر آسیا هستیم و یک سال خیلی راحتی برای ماست که به جام جهانی صعود کنیم. ایشان طرز تفکر خودشان را دارند و همیشه گفتم هر زمان که به من نیاز باشد مثل یک سرباز در اختیار تیم ملی هستم و تمام سعی و تلاشم را میکنم که دوباره به دروازه تیم ملی برگردم و بتوانم به تیم ملی کشورم کمک کنم. امیدوارم این اتفاق بیفتد چون خیلی سختی کشیدم و از اینجا به بعد اول دست خدا و بعد دست سرمربی تیم ملی است.
وضعیت دروازهبانهای ایرانی در اروپا را چطور میبینی؛ شرایط نرمالی ندارند.
خداراشکر میکنم اولین دروازهبان ایرانی بودم که در پرتغال بازی کردم شاید آن یک مقدمهای بود که راه برای بازیکنان دیگر ایرانی باز شود. من نمیدانم که شرایط دروازهبانهای ایرانی در اروپا چیست چون از وضعیت تمرین و رقبایشان در تیمها خبری ندارم ولی این را میدانم که زمانبر است. در پست دروازهبانی در اروپا اصلا همه چیز آماده و فراهم نیست. بازیکنانی که در اروپا بازی میکنند کار بزرگی انجام میدهند چون ما مارکتی در فوتبال اروپا ندارم. درست است سردار آزمون و مهدی طارمی در پست مهاجم بازی میکنند ولی آنها شرایط دشواری ندارند چون مثلاً اگر دو بازی گل نزنند و در لیگ قهرمانان اروپا مثلا یک گل بزنند شرایط فراهم میشود ولی دروازهبانی پستی است که خیلی سخت است و امیدوارم که شرایط بازیکنان ایرانی در این بخش بهتر شود چون کمک میکند مارکت فوتبال ایران در اروپا بهتر شود.
به عنوان یک دروازهبان انتقادات علیه علیرضا بیرانوند را چطور میبینی؟
متاسفانه در زمان خودم که تیم ملی بودم اینطور بود. خیلیها نشستهاند و منتظر اشتباه هستند که همه چیز روی سر آن خراب شود. این نگاه، نگاه درستی نیست. ما که رفتیم، دروازهبانهای دیگری آمدند شرایط بهتر شد و گلهای بدتری شاید میخوردند ولی به آن پرداخته نمیشد ولی وقتی ما بازی میکردیم حتی اگر خوب هم بودیم آقایان میآمدند ۱۰ دقیقه به برنامه اختصاص میدادند که بگویند دروازه بانی در تیم ملی مشکل دارد. تیم اصلا درست نیست. در زمان ما اینطور بود، فکر میکنم یک روز مفصل باید در این مورد صحبت کنم چون الان میفهمم چه اتفاقاتی پشت پرده میافتاد و خطهایی داده میشد که من را به حاشیه ببرند. ما آن زمان خارج از ایران بودیم و دستمان به جایی بند نبود؛ خلاصه بگذریم.
یادمان نرود بیرانوند همان دروازه بانی است که پنالتی کریستیانو رونالدو را گرفت؛ ما فراموشکاریم. دروازه بان هم مثل تمام پستها اشتباه میکند. یک آدم درون دروازه است نه یک سوپرمن؛ شما چرا باید انتظار داشته باشید که هیچ اشتباهی نباشد؟ یکسری هم این میان از آب گل آلود ماهی میگیرند که کسی را بزرگ کنند و به دنبال کوچک کردن بازیکن دیگری باشند. این مسائل درست نیست. الان تیم ملی در حال حاضر سه دروازه بان دارد و اسکوچیچ شاید صلاح بداند که یک بازیکن دیگر را بیاورد، سرمربی تیم ملی هر چه صلاح بداند همان است. وقتی اشتباهات سریالی شود قضیهاش فرق میکند، مربی حق دارد که بازیکن را عوض کند ولی اینکه شما با یک اشتباه بخواهید سریع شلوغ کاری کنید فقط تمرکز بازیکنان را بهم میریزد. نه علیرضا بیرانوند بلکه هر بازیکن دیگری؛ مثلا خودم در تیم ملی بودم و اینقدر هم تلاش کردم با یک برنامه ۱۰ دقیقهای همه فراموش کردند که حقیقی چه بازیهایی در تیم ملی داشت! این درست نیست، فقط در مورد من نیست؛ باید قدردان همه افرادی باشیم که برای این پیراهن زحمت میکشند.
متاسفانه ما همیشه عقلمان در چشم و گوشمان است و تحقیق نمیکنیم که دلیل یک گل مثلا چیست و چرا فلان اتفاق افتاده است. وقتی اشتباهات سریالی باشد فرق میکند. مثلاً الان شرایط فوتبال اروپا را ببینید؛ همین دو شب پیش دو تیم مدعی منچستریونایتد و آرسنال روی هم ۸ گل خوردهاند. این یعنی دروازهبانهای این دو تیم به درد نمیخورند؟ اینطور نیست. ما باید نگرشمان را عوض کنیم. ای کاش کسی که برنامه میگذاشت و میگفت که برای سکوهای ورزشگاه آزادی و یا شرط بندی حرف میزد، فرهنگ این را جا میانداخت که دروازهبان، بازیکن و سرمربی هم انسان هستند و امکان دارد که اشتباه کنند. این که بخواهیم روی بازیکن و سرمربی فشار بگذاریم درست نیست و امیدوارم روزی نرسد که کار از کار گذشته باشد و به این اشتباه پی ببریم. الان تیم ملی خوب کار میکند و در مسیر صعود به جام جهانی باید متمرکز باشیم تا صعود را جشن بگیریم.
درخواست جالب پیشکسوت استقلال از صادق دروگر
فریبا: او بگوید استقلال چطور 5 میلیارد به فوتبال ضرر زده!
پیشکسوت استقلال از صادق درودگر خواست دلیل آنکه واگذاری تبلیغات محیطی دیدار با نساجی 5 میلیارد به سازمان ضرر زده را بگوید.
بهتاش فریبا درباره اینکه باشگاه استقلال توانست در بازی گذشته خود از تبلیغات محیطی بهره ببرد، گفت: کار پسندیده ای بود که از طرف باشگاه استقلال شروع شد. سالها بود که این اتفاق باید می افتاد. متاسفانه پیش از این در بحث تبلیغات محیطی پول آنچنانی از طریق سازمان لیگ به باشگاه ها داده نمی شد. خوشبختانه آجورلو این موضوع را پیگیری کرده و در ادامه درآمد ناشی از تبلیغات محیطی می تواند در تامین هزینه ها به باشگاه های کمک کند.
بازیکن سابق تیم مل فوتبال در واکنش به صحبت اخیر صادق درودگر عضو هیات رئیسه سازمان لیگ مبنی بر اینکه استقلال با این کار به تمام باشگاه ها ۵ میلیارد تومان ضرر زده است، خاطرنشان کرد: به نظرم درودگر که این حرف را زده، خودش هم باید بگوید استقلال چطور ضرر 5 میلیاردی به فوتبال زده است. من که نمی فهمم منظورش چیست. ما هم بیزینس کرده ایم و با این حوزه آشنا هستیم. متوجه نمی شوم استقلال چطور توانسته در موضوع تبلیغات محیطی بازی خانگی خودش چنین ضرری را به باشگاه های دیگر بزند؟ اگر واقعا ارزش تبلیغات محیطی در یک بازی به این میزان است پس درآمد باشگاهها تا امروز خیلی ناچیز بوده و چقدر خوب است که استقلال می خواهد این درآمد را زنده کند. فریبا که با خبرگزاری مهر گفت و گو کرده، در خصوص این موضوع که استقلال مگر در سال های گذشته از این محل چقدر درآمد داشته که چنین ضرری را حالا به دیگر باشگاه ها متحمل کرده است، تاکید کرد:چقدرش را نمی دانم ولی آنقدر ناچیز بوده که همه باشگاه ها دنبال گرفتن تبلیغات محیطی به عنوان حق خودشان بودند. او درمورد اینکه برخی معتقدند از این محل صرفا باشگاه های پرطرفدار چون سرخابی ها سود خواهند کرد، تاکید کرد:تیم هایی که پرطرفدارند طبیعتا سود بیشتری می برند ولی یک چیز دیگر ی هم هست و آن اینکه شما هزینه تیم پرطرفدار را با تیم کم طرفدار مقایسه کنید، تفاوت فاحشی بین آنها وجود دارد. به همین نسبت که تیم های پرطرفدار هزینه های خیلی بیشتری دارند، از محل تبلیغات محیطی هم بیشتر سود می برند. در واقع هر باشگاهی به اندازه ظرفیت خودش از این محل درآمد خواهد داشت. بازیکن و مدیرفنی پیشین استقلال اضافه کرد: واقعا نمی دانم چرا درودگر این حرف را گرفته، ضمن اینکه در گذشته هم خیلی بحث های مالی در فوتبال ما شفاف نبوده، البته من خدای ناکرده اتهام به کسی نمی زنم، ولی خوب است عنوان کنند که سال های گذشته از تبلیغات محیطی چقدر به باشگاه ها رسیده و چقدر هم سهم سازمان لیگ شده است.
مربی سابق استقلال در رابطه با اینکه گرفتن تبلیغات محیطی از سوی باشگاه ها چقدر آنها را در مسیر رسیدن فوتبال به حق پخش تلویزیونی قرار می دهد، گفت: چیزی که به خاطرم می آید این است که وقتی رئیس جدید صداوسیما آمد در مورد دو چیز به فوتبالی ها قول داد، یکی حق پخش تلویزیونی بود و دیگری هم بازگشت عادل فردوسی پور. من این را خودم شنیدم. به هرحال همه جای دنیا این اتفاق می افتد، حق پخش تلویزیونی خیلی از هزینه های باشگاه های بزرگ را پوشش می دهد که متاسفانه فوتبال ما تاکنون از آن بی بهره بوده است.
اخبار
پنجره بسته؛ یک ابربحران خودساخته
چه کارهایی بود آخه آقای انصاری فرد؟
زمانی که محمدحسن انصاریفرد در یک نبرد تمام عیار با هیئت مدیره اقدام به استخدام یحیی گلمحمدی کرد، فکرش را هم نمیکرد که روزی مورد کنایه غیرمستقیم از سوی او قرار بگیرد.
طرفداران پرسپولیس اتفاقات پاییز و زمستان 1398 را هنوز فراموش نکردهاند، زمانی که تیم محبوبشان دشواریهای پسا برانکو را پشت سر گذاشته بود و با کالدرون روی دور پیروزی قرار داشت و در نهایت با پیروزی مقابل نساجی به صدر هم رسید اما همه آنچه در پشت پرده جریان داشت، پس از این برد روی پرده آمد.
وقتی داور در سوتش دمید و گابریل کالدرون جشن صدرنشینی را با یک دور افتخار همراه کرد، زمزمهها در جایگاه خبرنگاران مبنی بر این بود که شاید یک جدایی دیگر در انتظار باشد. جدایی سرمربی آرژانتینی که به وضوح با محمدحسن انصاریفرد و اطرافیانش مشکل داشت و مدیرعامل باشگاه نیز شاید تصور میکرد با کنار گذاشتن او و استخدام سرمربی جدید، هم موفقیت احتمالی به طور کامل به نام او نوشته خواهد شد و هم مشکلی در راه اجرای برنامهها و مقابله با هیئت مدیره وجود نخواهد داشت. اما این یک استراتژی خطرناک بود که هم پرسپولیس را وارد یک ابربحران اقتصادی کرد و هم اکثر طرفدارانش را از دست داد؛ حتی سرمربی ای که میلیاردها تومان برایش هزینه کرده بود.
“من فقط احترام میخواهم” جمله معروف گابریل کالدرون پس از آخرین بازی روی نیمکت پرسپولیس
اینکه یحیی گلمحمدی در نشست خبری پس از بازی با مس رفسنجان گفت باید «باعث و بانی» پنجره بسته نقل و انتقالاتی مورد سوال قرار بگیرند، یک کنایه واضح به مدیران اسبق باشگاه است و در صدر همه آنها محمدحسن انصاریفرد. پرسش اصلی از او این است که چرا با گابریل کالدرون ادامه نداد؟ حالا چرا حتی اگر به خاطر سلیقه شخصی او را کنار گذاشت، با این سرمربی آرژانتینی که اتفاقا با جدایی توافقی مشکلی نداشت، مصالحه نکرد؟ همین کار باعث شد تا یک بدهی 20 میلیاردی روی دست باشگاهی بماند که اگر این پرونده را نداشت، حالا میتوانست یک بازیکن خارجی طراز اول را جذب کند.
پرسپولیس بیش از ۸۰۰ هزار دلار پس از جدایی کالدرون به او و دستیارانش پرداخت کرد.
نکته جالب درباره محمدحسن انصاریفرد که در یک نظرسنجی طرفداران پرسپولیس جزو سه مدیرعامل ناموفق یک دهه اخیر این باشگاه قرار داشت، این است که نه تنها اکنون، بلکه در همان زمان پایان کارش در پرسپولیس نیز مورد حمایت یحیی گلمحمدی قرار نداشت. گلمحمدی در اولین مصاحبه پس از جدایی انصاریفرد، ابتدا گفت که قصد استعفا ندارد و به کارش در پرسپولیس ادامه میدهد و بعد زمانی که با اصرار خبرنگاران برای صحبت درباره جدایی مدیرعامل مواجه شد گفت که در حیطه مدیریتی وارد نمیشود و اظهارنظر نمیکند. این صحبت در حالی از زبان یحیی بیرون آمد که او سپس بارها به تمجید یا نقد یا مخالفت مدیران عامل بعدی باشگاه پرداخت و همین نکته، اهمیت سکوتش در تقابل انصاری فرد با هیئت مدیره را آشکار میکند.
البته مسئله فقط محرومیت نقل و انتقالاتی و ناکامی در خرید بازیکن خارجی برای دیدار با الهلال (که برد در آن میتوانست یک پاداش خوب را به همراه داشته باشد) نیست. پرسپولیس حتی پس از اینکه موفق شد 800 هزار دلار طلب کالدرون را تامین کند، حالا هفته هاست با مشکل انتقال پول و تائید از سوی سرمربی سابق دست و پنجه نرم میکند و در واقع ضرر انصاریفرد تا همین امروز که تاجیکها نتوانستهاند با پرسپولیس ثبت کنند هم ادامه دارد.
اگرچه مدیرعامل اسبق قرمزها که تلاش میکند با سیاست سکوت در حاشیه قرار بگیرد اما احتمالا اگر روزی لب به سخن باز کند، از ناکامی رسول پناه و سمیعی در پرداخت بدهی گابریل کالدرون صحبت خواهد کرد اما بدیهی است که افکار عمومی فراموش نکردهاند او بود که تعهد اصلی را روی دوش باشگاه گذاشت و طبیعتا مقصر نفر اول هم معرفی میشود.
به هر حال این ماجرا درسی بزرگ برای باشگاه پرسپولیس داشت؛ عدم حمایت از سرمربی موفق یا عدم توافق برای جدایی، تعهدی را به باشگاه تحمیل میکند که میتواند آینده اش را تحت تاثیر قرار دهد. حتی اگر پرسپولیس با کارگزار 600 میلیاردی به توافق برسد و تمام این رقم هم در اختیار باشگاه قرار بگیرد، بازهم پرسپولیس پولی که بابت کالدرون استقراض کرده را باید پس بدهد؛ این سرنوشت باشگاهی است که گروهی از هوادارانش امیدوار زیادی به موفقیت با یک پیشکسوت در قامت مدیرعامل داشتند و سرمایه گذاری زیادی را هم در این زمینه انجام دادنداما حالا بهجز چند هوادار وفادار مجازی کسی از این دوران پر از ریخت و پاش خاطره خوشی ندارد. چه کارهایی بود آخه آقای انصاریفرد؟
مجیدی، مرادی را در اختیار باشگاه قرار داد
فرهاد مجیدی سرمربی استقلال تصمیم گرفت تا بابک مرادی را در اختیار مدیریت باشگاه قرار دهد.به نظر می رسد که بابک مرادی دیگر جایی در اندیشه های فرهاد مجیدی ندارد. بازیکن آبی ها که دو روز پیش به یکباره تمرین تیم را ترک کرد و علت آن سرما خوردگی و بیماری عنوان شده بود، حالا با دستور سرمربی آبی ها در لیست سفر به سیرجان حضور ندارد.بابک مرادی در تمرین آبی پوشان حضور داشت اما پس از پایان این تمرین، او توسط فرهاد مجیدی در اختیار باشگاه قرار گرفته و به نظر می رسد که در سفر به سیرجان آبی پوشان را همراهی نخواهد کرد. مرادی که تابستان گذشته از ماشین سازی به استقلال پیوست، فرصت چندانی برای حضور در ترکیب تیم به دست نیاورد و در لیگ امسال نیز تاکنون فرصت حضور در زمین را به دست نیاورده است. پیش از آغاز رقابت های لیگ برتر نیز عنوان شده بود که بابک مرادی در لیست مازاد مجیدی قرار گرفته و سرمربی آبی ها نیازی به این بازیکن ندارد اما در نهایت او در جمع استقلالی ها ماندگار شد و حالا نیز این بازیکن در اختیار مدیریت باشگاه قرار گرفته تا اینگونه به نظر برسد که ممکن است او نیز یکی از جداشدگان نقل و انتقالات زمستانی پیش رو باشد.
اخبار
معامله کالا به کالا در فوتبال ایران؛
فروش سهمیه در ازای شش کامیون روغن نباتی!
سهمیه لیگ دوی تبریز در ازای شش کامیون روغن نباتی واگذار شد.
در حالی که فوتبال تبریز طی سال های اخیر درگیر بحث مالکیت دو باشگاه ماشین سازی و تراکتور بوده و این روزها بازهم اخباری مبنی بر تغییر مالکیت دوباره سبزپوشان این شهر شنیده می شود، اتفاقی عجیب در سطحی پایین تر رخ داده که بسیار قابل تامل است.
باشگاه علم و ادب که با خرید امتیاز باشگاه شهرداری تبریز در لیگ دسته یک فوتبال ایران حضور یافت، نمایش ضعیف و بحث برانگیز در فصل 99-98 داشت و به طرز فجیعی به لیگ دسته دو سقوط کرد (10 امتیاز از 34 بازی – 14 گل زده و 85 گل خورده!).این تیم اما در لیگ دسته دو نمایش بهتری داشت و فصل گذشته را با ۴۲ امتیاز و جایگاه چهارم به پایان رساند. پس از پایان فصل مسئولان باشگاه علم و ادب اعلام کردند که تمایلی به تیم داری ندارند و به دنبال فروش امتیاز تیم شان هستند. این موضوع با واکنش های بسیاری همراه بود و خیلی ها معتقد بودند نباید سهمیه تبریز به شهر دیگری منتقل شود.پس از چند ماه بالاخره این انتقال صورت گرفت و طی آن امتیاز لیگ دوی باشگاه علم و ادب در رشته فوتبال به باشگاه بعثت کرمانشاه واگذار شد و تیم تبریزی هم بر اساس توافق صورت گرفته با استفاده از امتیاز بعثت در لیگ دسته سه حضور خواهد داشت. این تعویض امتیاز اما برای کرمانشاهی ها اصولا باید هزینه مالی هم در پی می داشت که نحوه پرداخت آن بسیار جالب بود؛ بر اساس اطلاعات دریافتی از منابع آگاه، تعویض امتیاز صورت گرفته در ازای شش کامیون روغن نباتی اهدایی از سوی کرمانشاهی ها به باشگاه علم و ادب تبریز صورت گرفته تا به این ترتیب معامله در شرایط کالا به کالا انجام بگیرد.
قلعهنویی 4 ستارهاش را قبل از استقلال خط زد!
4 بازیکن کلیدی گلگهر سیرجان مقابل استقلال غایب خواهند بود.
تیم گلگهر سیرجان بازی حساسی مقابل استقلال خواهد داشت و به همین خاطر اعضای این تیم روند آماده سازی شان را دنبال میکنند. تیم فوتبال گل گهر سیرجان امروز تمرینات خود را جهت آمادگی پیش از دیدار با استقلال تهران در ورزشگاه شهید سلیمانی سیرجان دنبال میکند. نکته کلیدی پیگیری تمرینات گلگهر در سیرجان غیبت 4 بازیکن این تیم در تمرینات است. محسن فروزان ، مهران گلزاری، مرتضی تبریزی و شایان مصلح 4 بازیکنی هستند که با تصمیم امیر قلعهنویی با تیم به سیرجان سفر نکردند و در تهران زیر نظر مربی بدنساز کار را دنبال خواهند کرد.بر اساس اعلام باشگاه گلگهر، محسن فروزان و مهران گلزاری به دلیل انضباطی و مرتضی تبریزی و شایان مصلح به دلیل عملکرد نامناسب فنی در تمرینات از لیست دیدار با استقلال خط خوردهاند و در این بازی حضور نخواهند داشت.بر این اساس بعد از دیدار گل گهر و استقلال قرار است جلسه کمیته انضباطی باشگاه در خصوص این 4 بازیکن تشکیل شود و بعد از آن مجوز بازگشت به تمرینات را بگیرند. تصمیم امیر قلعهنویی سرمربی گل گهر در آستانه دیدار با استقلال مساله مهمی تلقی میشود و با این شرایط شاهد دگرگون شدن ترکیب این تیم در بازی چهارشنبه خواهیم بود.
معرفی سومین مدیرعامل ذوبآهن از ابتدای فصل!
علی احسانی معاون فنی ورزشی باشگاه به عنوان مدیرعامل جدید ذوب آهن منصوب و معرفی شد. در این جلسه از خدمات فرشاد دادفر در مدت تصدی سرپرستی باشگاه ذوب آهن تقدیر و تشکر شد. احسانی از قهرمانان دوومیدانی ایران و یکی از برترین رکوردداران این رشته است که از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۵ عضو تیم ملی دوومیدانی ایران و تیم ذوب آهن بوده و سابقه سرپرستی ورزش همگانی و کارگری شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان را در کارنامه خود دارد.نکته قابل توجه درباره ذوبآهن تغییرات متعدد از ابتدای فصل در پست مدیریت است. ذوبیها تیم خود را با مدیرعاملی مجتبی فریدونی بستند و در رقابت ها شرکت کردند. سپس فریدونی از سمتش استعفا کرد و فرشاد دادفر مدتی سرپرست باشگاه شد و حالا امروز سومین مدیرعامل شان انتخاب و معرفی شده است.
نامه سازمان لیگ به نساجی؛ هوادار راه ندهید
سازمان لیگ فوتبال به باشگاههای لیگ برتری اعلام کرده بازی این تیم با پیکان باید بدون حضور تماشاگر برگزار میشود.بعد از حضور آزمایشی هواداران فوتبال در ورزشگاه آزادی برای دیدار استقلال و نساجی مازندران، سازمان لیگ با دریافت مجوز از وزارت بهداشت قصد دارد با ظرفیت محدود دیدار پرسپولیس و نفت آبادان در هفته ششم لیگ برتر را نیز با حضور تماشاگر برگزار کند. حضور تماشاگران در دیدارهای خانگی استقلال و پرسپولیس باعث شده تا برخی باشگاههای دیگر هم خواهان میزبانی از حریفان خود در هفته ششم با حضور هوادار باشند. نساجی مازندران یکی از این تیمها است که درخواست رسمی اش را به سازمان لیگ اعلام کرده است.این در خواست اما با مخالفت سازمان لیگ مواجه شده است. مسئولان سازمان لیگ با ارسال نامه رسمی به هیات فوتبال مازندران ، اداره کل ورزش و جوانان استان و همچنین باشگاه نساجی رسما اعلام کردند که بازی این تیم با پیکان در هفته ششم در روز چهارشنبه بدون حضور تماشاگر برگزار خواهد شد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9638/29508/101575
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9638/29508/101576
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9638/29508/101577
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9638/29508/101578
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9638/29508/101579
|
عناوین این صفحه
- پژمان جمشیدی و جایزهای به نمایندگی
- علیرضا حقیقی: منتظر اولین اشتباه بیرانوند بودند
- فریبا: او بگوید استقلال چطور 5 میلیارد به فوتبال ضرر زده!
- اخبار
- اخبار