|
در دیدار شبیهخوانان با مدیران فرهنگی هنری مطرح شد
حجتالاسلام امرودی: شبیهخوانی در جهان شبیه ندارد
رییس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در دیدار شبیهخوانان با مدیران فرهنگی هنری شهر تهران که سهشنبه دوم آذرماه در تالار وحدت برگزار شد، گفت: شبیهخوانی در جهان شبیه ندارد و ارزشهای اخلاقی را به خوبی به مخاطبانش منتقل میکند.
به گزارش امتیاز، نشست «روایت عاشقی»، دیدار صمیمانه شبیهخوانان با مدیران فرهنگی هنری شهر تهران به همراه رونمایی از سایت تخصصی کانون کهربای تعزیه فرهنگسرای اخلاق و محصول تولیدی «آموزش شبیهخوانی» سه شنبه دوم آذرماه در تالار وحدت برگزار شد. در این نشست حجتالاسلام میثم امرودی رییس و معاونان سازمان فرهنگی هنری، مهدی افضلی مدیرعامل بنیاد رودکی و محمود شالویی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از پیشکسوتان هنر تعزیه مانند داوود فتحعلیبیگی، میرزا ابوالفضل منبتکار، سید محسن هاشمی، مجید خسروآبادی، سید حسن گل ختمی، عباس صالحی، مهدی صیادی، احمد عزیز، هادی عسگری، مرتضی صفاریان، سید کاظم جدهخواه و جواد پاکنژاد حضور داشتند.
فتحعلیبیگی: حمایتها از تعزیه کافی نیست و باید بنیادی برای آن تأسیس شود
داوود فتحعلیبیگی از پیشکسوتان هنر تعزیه نخستین سخنران نشست بود که عنوان کرد: هنر تعزیه بیش از ۳۰۰ سال سابقه دارد و افرادی که اینجا نشستهاند، از دوران طفولیت با این هنر مأنوس بودهاند و این فرهنگ را به وجب به وجب خاک ایران منتقل کردهاند. بعد از انقلاب اسلامی انتظار میرفت عنایت ویژهای به تعزیه صورت بگیرد و حمایتهایی هم شد، اما کافی نبود و امروز بنیاد و نهاد ملیای برای تعزیه وجود ندارد.
وی ادامه داد: در کشورهای دیگر جهان مدارسی برای هنرهای اصیل و سنتی خود تأسیس میکنند تا خطر از دست رفتن این هنرها به حداقل برسد. درباره تعزیه هم باید چارهاندیشی شود و هنری را که به نام ایران به ثبت جهانی رسیده، سر و سامان بدهیم. تلاشهای فردیای که تا به حال انجام شده ارزشمند است، ولی برای حفظ این هنر ملی کافی نیست. بنیان نمایشهای آیینی و حتی نمایشهای سنتی شاد، اخلاق است و این هنرها ارزشهای دینی و انسانی را ترویج میکنند.
لزوم ساخت تکیهای برای اجرای تعزیه در شهر تهران
اردشیر صالح پور نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه نیز اظهار کرد: استاد فتحعلی بیگی به قدمت هنر تعزیه اشاره کردند که به دوران صفویه میرسد، ولی فراموش نکنیم که هنر نمایش مذهبی در ایران ریشهای پنج هزار ساله نیز دارد و نشانههای کارناوالهای نمایش مذهبی در سنگنگارههای تاریخی هویداست.
وی افزود: تعزیه یک هنر ملی، دینی و مذهبی و برآمده از سویدای قلب ایرانیان است. یونسکو این میراث ملی را ثبت جهانی کرده، اما متاسفانه خودمان توجه کافی را به آن نکردهایم و بنیاد و نهادی برای آن وجود ندارد. راه ماندگاری این هنر ملی، پیوند دادن آن به آموزشهای آکادمیک است و باید در دانشگاهها بیشتر به تعزیه پرداخته شود. راهکار دیگر این است که یک تکیه در تهران ساخته شود که در آن تعزیه روی صحنه برود و به اعتقاد من این کار وظیفه شهرداری تهران است.
خسروآبادی: اجرای بیش از ۲۲۰ مجلس تعزیه در محرم و صفر امسال اقدام بزرگی بود
مجید خسروآبادی دبیر کانون کهربای تعزیه فرهنگسرای اخلاق عنوان کرد: تا کنون برای احداث خانه یا بنیاد تعزیه پیگیریهای زیادی انجام شده، اما متاسفانه محقق نشده است. شهر تهران به چنین مرکزی نیاز دارد تا پیشکسوتان هنر تعزیه آن را اداره کنند و فعالیتهای موثری در زمینه ترویج این هنر سنتی داشته باشند.
وی اضافه کرد: هنرمندان باسابقه تعزیه گنجینههای بسیار ارزشمندی هستند و باید تا فرصت داریم از وجود ارزشمندشان بهره ببریم. از سازمان فرهنگی هنری برای حمایت از تعزیه سپاسگزارم و اجرای بیش از ۲۲۰ مجلس تعزیه در محرم و صفر امسال با وجود شرایط کرونایی اقدام ویژه و بزرگی بود.
مهدی افضلی مدیرعامل بنیاد رودکی ضمن خیرمقدم به حاضران گفت: من خودم را یک نوکر میدانم و عشق به تعزیه در وجودم به قدری است که هر کاری در توانم باشد کوتاهی نمیکنم. فکر میکنم برای افزایش علاقه نسل تازه به هنر تعزیه، باید از پایه و آموزش و پرورش آغاز کنیم و در ترویج این هنر بکوشیم. امکانات دستگاههای مختلف در کشور باید در اختیار تعزیه قرار گیرد و امیدوارم در بنیاد رودکی با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجموعه مدیریت شهری بتوانیم فعالیت اثرگذاری در این زمینه داشته باشیم.
حجتالاسلام امرودی: شبیهخوانی در جهان شبیه ندارد
در ادامه حجتالاسلام میثم امرودی رییس سازمان فرهنگی هنری بیان کرد: در این دو سال که توفیق حضور در این سمت را داشتم، تلاش کردم شهر تهران در محرم و صفر رنگ و بوی عزای سید و سالار شهیدان را بگیرد و خوشبختانه امسال این اتفاق تا حدی رخ داد و با برگزاری برنامههای ویژه، حال و هوای شهر امامحسینی شد.
وی با اشاره به اینکه شبیهخوانی در جهان شبیه ندارد، افزود: شبیهخوانی ارزشهای اخلاقی را به خوبی به مخاطبانش منتقل میکند و از نظر انتقال عاطفه و مفاهیم معنوی نیز ممتاز است. ارزشهای ذاتی از بین رفتنی نیست و تعزیه یکی از این ارزشهاست که ارزش آن واقعی و عینی و نه مجازی است، چرا که ریشه در یک ماجرای واقعی دارد و زاییده تخیل سازنده نیست.
رییس سازمان فرهنگی هنری ادامه داد: دامنه مخاطبان تعزیه گسترده و از اقشار گوناگون است که این میزان تنوع مخاطب در میان هنرهای مختلف کمنظیر است. جایگاه علمی تعزیه نیز قابل توجه است و انبوهی از کتابهای ارزشمند شیعه در شکلگیری آن مؤثر بودهاند.
وی اظهار کرد: چند مشکل اصلی وجود دارد که باید آن را حل کنیم. در همکاری با یکدیگر مشکل داریم و باید این کار را تمرین کنیم. موضوع دیگر، تعیین متولی اصلی هنر تعزیه در کشور است. مدیریت شهری امکانات سختافزاری دارد، اما متولی هنر نیست. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند مسئولیت این کار را بر عهده بگیرد و با یکدیگر همکاری داشته باشیم. تقسیم کار و برنامهریزی دقیق برای ترویج و پاسداشت هنرهای ریشهدار مانند تعزیه لازم است.
حجتالاسلام امرودی افزود: سازمان فرهنگی هنری یک سازمان مکان محور است و مراکز متعددی در سطح شهر تهران دارد. میتوانیم این ظرفیت را در اختیار پیشکسوتان هنر تعزیه قرار دهیم. امکانات سازمان در اختیار تعزیه است و شما هم به تشکل خود انسجام بدهید و با بازدید از مراکز سازمان فرهنگی هنری، برای شکلدهی به نهاد یا بنیاد متولی تعزیه پیشنهاد دهید.
محمود شالویی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سخنران پایانی نشست بود که با اعلام آمادگی برای قرار دادن ظرفیت این وزارتخانه در اختیار هنر تعزیه، گفت: در مملکتی که متعلق به امام حسین(ع) است، وظیفه داریم که از این هنر حمایت کنیم. تعزیه نمادی هنرمندانه از ارادت ایرانیان به حضرت سیدالشهداست.
در پایان این نشست از سایت کانون کهربای تعزیه فرهنگسرای اخلاق به نشانی taezyeh.farhangsara.ir و همچنین محصول تولیدی «آموزش شبیهخوانی» که به همت داوود فتحعلی بیگی گردآوری شده، رونمایی شد.
رفیق یاد دوستش را زنده کرد
مهدی سحابی به روایت آیدین آغداشلو
آیدین آغداشلو از نمایشگاه مهدی سحابی در موزه هنرهای معاصر تهران که با کیوریتوری مژده طباطبایی به تماشا است، دیدار کرد.
آغداشلو در پایان این دیدار در گفتگویی درباره ارزیابی اش از این نمایشگاه گفت: «این نمایشگاه برایم غیر مترقبه و غافلگیر کننده بود، هیچ وقت این همه تنوع از آفرینش های هنری مهدی سحابی سراغ نداشتم. برای من درباره دوست دیرینه ام بسیار آموزنده هم بود و حتی مرا به کشف دوباره مهدی رهنمون کرد، زیر یک سقف کنار هم نشاندن حاصل عمر یک هنرمند دستیابی به چنین معنای افزوده ای را ممکن می کند. پیداست نمایشگاه بسیار بسیار مهمی است و باید از بانیان آن قدردانی کرد.»
نقاش سال های آتش و برف ادامه داد: «من مهدی سحابی را از سال های دور، پیش از انقلاب می شناختم. اما از زمانی زلفمان به هم گره خورد که برای شرکت در کنگره نظامی گنجوی همسفر رم شدیم، مهدی سحابی خبرنگار بود و من هم یک کار خبری پذیرفته بودم، دوستی مان از آن سفر جان گرفت و برای هم ماندیم. آدم نازنینی بود، فارغ از هر ادایی، خود خودش بود، وجود سرشار و درخشانی داشت، بسیار رک ، بذله گو، شوخ و شنگ و البته چنان که از این آثار پیداست بسیار عمیق با نگاهی جستجوگر و نافذ بود. وقتی خبر رفتنش را شنیدم باور نکردم، پیش خودم فکر می کردم نباید، مهدی حق ندارد که نباشد. »
آغداشلو افزود: «ابعاد پنهانی پشت آن سیمای ساده و شوخ و شنگ وقتی به همه ثابت شد که شاهکار پروست را ترجمه کرد، تا پیش از آن هرگز فکر نمی کردم کسی بتواند پروست را به فارسی برگرداند، مهدی همت بزرگی کرد و در کنار دهها کاری که می کرد چنین بار سنگینی را به جان گرفت، من از چندین دوست ادیب که فرانسه دان بودند عیار کارش را پرس و جو کردم و همگی با اطمینان می گفتند این درست ترین ترجمه پروست است و مایه مسرت و خوشحالی من شد. بعدتر آفرینش های تجسمی او بعد دیگر وجوه پنهان شده او را عیان کرد.»
نقاش شفاعت فرشتگان گفت: «زمانی از نمایشگاه مجسمه های چوبی او دیدن کردم، از چوب و تخته هایی که از طبیعت پیدا می کرد پرنده می ساخت. روح کودکانه این دست ساخته های ساده و رنگ های متنوع آنها مرا یاد بخشی از آفریده های پیکاسو می انداخت که چنین آفرینش هایی داشت و ساده و رها و اسباب بازی وار اثر هنری خلق می کرد.»
آغداشلو تاکید کرد: «مهدی سحابی نگاهی متعهد به دنیا داشت در کنار شوخ و شنگی ظاهری یک تعهد اجتماعی همیشگی در او عیان بود که قطعا رد آن در مجموعه ماشین های قراضه، صورتک ها و دیگر مجموعه هایش کاملا پیداست. هنر سحابی، جمع کردن همین ظاهر شوخ طبع و روح جدی و متعهد بود . به راستی چنین شخصیتی جای غبطه داشت.»
نقاش مجموعه معما گفت : «از منظر فنی، مهارت نقاشانه مهدی سحابی مرا متعجب کرد، او آنقدر فروتن بود که هیچگاه خود را یک نقاش رسمی معرفی نمی کرد، اما هر کسی از این نمایشگاه دیدن کند یک نقاش تمام عیار می بیند. بعضی از این اتومبیل های منهدم شده را که می بینم رنگ آبرنگی یا رقیق شده را با مهارت مثال زدنی کار کرده که عالی ست و حتی فکر می کنم من نتوانم به این راحتی لاستیک اتومبیل را با رنگ رقیق شده کار کنم. پیداست نقاش این آثار ساخت و ساز نقاشانه را بلد است اما آگاهانه قصد ساده کار کردن دارد .»
آغداشلو گفت: «ماشین های قراضه وجه متعهد جدی سحابی را عیان می کند، او اتومبیل ها را منهدم می کند شاید به نشانه اینکه انسان دستاوردهای خود را منهدم می کند یا جامعه ای که آنچه ساخته را ویران می کند یا شاید تعابیر دیگرتری مانند جامعه قراضه ساز و... همه این تعابیر ممکن است باید دید چه کسی و با چه لحن و چه سویه ای این آثار را خلق کرده است.»
او سری نقاشی های گرافیتی مهدی سحابی را مجموعه ای خواند که نقاش با آنها تشابه درونی احساس می کند و گفت: «روح گزارشگر و خبرنگار او تصاویری که از دیوار نوشته های دوره انقلاب دیده را در این نقاشی ها بازتاب داده است، و تلاش دارد حال و هوای خاص همان گرافیتی ها را نشان دهد، اما پیداست نقاش در این بازسازی ، خود را نیز روایت و بازسازی می کند.»
نقاش فاجعه آخرالزمان خاطرنشان کرد: «دقت و مهارت سحابی در خلق این آثار موج می زند یک وقتی یکی از من پرسید چرا با این دقت ترک ها را می کشی، من گفتم به خاطر حیرت مخاطب این کار را نمی کنم، من از لحظه لحظه این تمرکز و دقت لذت می برم زیرا مرا از جهان آشفته جدا می کند ، پیداست مهدی سحابی هم از لحظه لحظه این خلق کردن ها لذت برده است.»
آیدین آغداشلو در پاسخ به پرسشی با این مضمون که شما در دهه ۵۰ خورشیدی مجموعه «خاطرات انهدام» را شروع کردید و مهدی سحابی در دهه ۷۰ خورشیدی دست به انهدام اتومبیل ها زد آیا این دو مجموعه به هم شباهت دارند؟ پاسخ داد : «خیر، این دو مجموعه شباهتی با هم ندارند، سحابی بعد از انهدام را به تصویر می کشد و این انهدام را گزارش می کند، از اثر سحابی نمی توان فهمید اصل اثر چه بوده است، فقط می بینیم اتومبیلی قراضه و منهدم شده است او این انهدام را با قدرت و زیبا گزارش می کند؛ اما من یک اثر نفیس را با رنج و زحمت بسیار خلق می کنم و سپس آن را منهدم می کنم شما می توانید اصل اثر را ببینید و بدانید چه چیزی منهدم شده است, خمیر مایه نقاشی های من افسوس و حسرت است.»
نمایشگاه مروری بر آثار مهدی سحابی با نمایش ۱۲۶ کار از این هنرمند از ۱۱ آبان ماه در موزه هنرهای معاصر تهران آغاز شده و تا ۲۸ آذرماه ادامه دارد. دو کتاب مروری بر آثار وی شامل ۳۱۰ اثر و تکاپوی واژه مجموعه مقالات درباره نگاه تصویری و ادبی مهدی سحابی هم زمان با این نمایشگاه منتشر شده است.
نشست معرفی و بررسی کتاب «حامی»
روایت درد سرطان
نشست معرفی و بررسی کتاب «حامی» روایت جوانان مبتلا به بیماری سرطان با حضور منصوره میرفتاح نویسنده اثر، سیدهنسترن رضوی گردآورنده، هومن بنائی کارشناس ادبی، میثم رشیدی مهرآبادی فعال رسانه و کتاب و سمیه جمالی مجری و منقد ادبی در کتابفروشی آستان قدس رضوی (بِهنشر تهران) برگزار شد.
سیده نسترن رضوی در ابتدای مراسم شرح مختصری از چگونگی تاسیس خیریه سیدمحمدحسین رضوی ارائه داد و گفت: این خیریه سالی تاسیس شد که غم بزرگ از دست دادن محمدحسین را داشتم؛ خداوند این مسیر را سر راهم قرار داد تا بتوانم با امور خیر خودم را آرام کنم؛ یک سال بعد موفق شدیم مراحل اخذ مجوزهای قانونی را طی کنیم و اولین خیریهای هستیم که در سطح خاورمیانه برای نوجوانان و جوانان سرطانی و تامین همه نیازهای آنها، فعالیت میکنیم.
وی با اشاره به اینکه برادرش محمدحسین را که ۲۳ سال سن داشته به دلیل بیماری سرطان از دست داده، ادامه داد: داستان من بسیار کوتاه در کتاب «حامی» روایت شده است. از همان جایی که محمدحسین در بیمارستان فیروزگر پرواز کرد مجدد با راهاندازی مددکاری خیریه محمدحسین، متولد شد و اولین پذیرش جوانان سرطانی در همان بیمارستان آغاز شد و با گسترش فعالیت در بیمارستان شریعتی نیز مستقر شدیم.
رضوی همچنین اظهار کرد: خیریه محمدحسین خدماتی در حوزه درمان، آموزش، روانشناسی، استعدادیابی نوجوانان و جوانان مبتلاء به سرطان ارائه میدهد؛ برای ایجاد انگیزه به این بچهها تصمیم گرفتیم داستان آنها را که میتواند نقطه عطفی برای دیگران باشد به کتاب تبدیل کنیم و روایت زندگی آنها را جمعآوری کردیم. کتاب حامی به قلم شیوای منصوره میرفتاح، دلنوشته ۱۳ جوان مبتلاء به سرطان است. فروش کتاب «حامی» به نفع جوانان سرطانی است و حامیان میتوانند به صورت همت عالی این کتاب را خریداری کنند.
میثم رشیدی مهرآبادی فعال رسانه و کتاب و مدیر کتابفروشی بِهنشر تهران، که میزبان برگزاری مراسم معرفی و بررسی کتاب «حامی» بود، گفت: کتابفروشی بِهنشر سعی کرده کتابهای متنوعی را برای مخاطبین آماده کند تا پاسخگوی ذائقههای مختلف باشیم البته در این کتابفروشی، کتابهای مذهبی و کتابهای سبک زندگی اسلامی، وزن بیشتری دارند. تلاش کردهایم اینجا به پاتوقی برای معرفی کتابها و نویسندگانی تبدیل شود که کمتر فرصت و امکان معرفی خود و محصولات فرهنگی خود را داشتهاند.
وی با ارائه پیشنهادی به دستاندرکاران کتاب حامی گفت: در دوران جنگ روایتها هستیم و هر کسی روایت خود را زودتر بیان کند، برنده است؛ خوب است برای انتشار کتاب «حامی» با ناشران حرفهای که توزیع سراسری مناسبی انجام میدهند، همکاری کنید.
وی ادامه داد: اگر زبان کتاب، زبان معیار باشد بیشتر مورد توجه مخاطب قرار میگیرد؛ ای کاش کتاب، طرح جلد شادابتری داشت و بیشتر زندگی را القاء میکرد؛ همان هدفی که در خیریه محمد حسین رضوی دنبال میکنید.
منصوره میرفتاح نویسنده کتاب «حامی» در ادامه کار کردن روی این کتاب را معجزهای برای خودش دانست و گفت: رو به رو شدن با عمق دردی که در جریان زندگی طبیعی جوانان سرطانی وجود داشت، پس از آشنایی با خانواده رضوی برایم رخ داد؛ مبتلایان به سرطان این اتفاق عجیب را یه عنوان بخشی از زندگی خود پذیرفتند و به زیبایی با آن کنار می آیند.
وی ادامه داد: با یک تصمیم جمعی به این رسیدیم که با زبان عامه بتوانیم با همه صحبت کنیم و سعی کردیم شعار ندهیم و با عامه مردم حرف بزنیم و صادقانه حرف بزنیم. قصههای این کتاب من را درگیر کرد و روح من کِشش این همه رنج را نداشت و امانتدار داستان جوانان سرطانی بودم و در عین حال تلاش کردم بیان هنری داشته باشد. با صاحبان این داستانها بارها صحبت کرده و نکاتی که برای اثر مفید بود را استخراج کردم.
هومن بنائی کارشناس ادبی که در نشست بررسی کتاب «حامی» حضور داشت، نقدهایی مطرح کرد و گفت: حامی، کتاب ارزشمندی است که میتواند برای مبتلایان به سرطان آموزنده باشد و معتقدم تمام آدمها باید این کتاب را بخوانند تا حداقل بدانند با مبتلا به بیماری سرطان با چه ادبیاتی صحبت کنند. در مورد مستندنگاری نباید نویسنده خود را جای راوی بگذارد و ناب بودن داستان حفظ شود؛ این جوانان آنقدر داستانهای چالشبرانگیز و تعلیقداری دارند که مخاطب را با خود همراه میکند.
وی اظهار کرد: قطعاً این حرکت بزرگ نتیجه خواهد داد و مبتلایان به سرطان متوجه میشوند که تنها نیستند. داستانهای مستند کتاب «حامی» قابلیت این را دارند که به فیلمهای کوتاه تبدیل شوند. امیدوارم بعد از این کتاب بهبودی جوانان مبتلا به سرطان را منتشر کنید.
اخبار
«بازیهای رومیزی» چه وضعیتی دارند؟
اغلب بازیهایی که در حال حاضر در ایران وجود دارند از نمونههای خارجی الهام گرفته شدهاند. تدیّن که تصویرگر پرسابقهای است و این سالها بهطور تخصصی مشغول تصویرگری بازیهای رومیزی یا «بُردگیم» است، درباره همسانسازی بازیهای خارجی با فرهنگ ایرانی اینطور تشریح کرد: در بُردگیم دو اتفاق میافتد؛ یکی طراحی قوانین بازی است که چندان وابستگی فرهنگی خاصی ندارد و دیگری تصویرگری و طراحی و بستهبندی بازیها. خیلی اوقات طراحهای غیرایرانی بر روی قواعد و قوانینی که شاید با محاسبات ریاضی یا مکانیکهای دیگر گره خورده است و از قواعد طراحی بُردگیم محسوب میشود، معمولاً پسزمینههایی با طرحهایی بینالمللی اعمال میکنند، چراکه ممکن است با جنس و فرم بازی هماهنگتر باشد. برای مثال پیشتر، طراحی اروپایی در بازی از زمینه اهرام مصر استفاده کرده بود. بخش دیگری که در زمینه فرهنگی بیشتر به چشم میآید، قسمت بصری و تصویری کار است. از قضا در چند سال گذشته، این حوزه با استقبال بیشتری مواجه شده و حتی طراحان و تولیدکنندگان نیز تلاش کردهاند تا برای بازیهای ایرانی هویتسازی و بومیسازی کنند. خیلی از بازیهایی که موفق به دریافت حق امتیاز چاپ تصاویر اصلی نشدند، با تصویرسازی داخلی موفقتر عمل کردهاند. تولیدکننده بهنوعی بدون واسطه با مخاطبان در ارتباط است، تشخیص داده که بومیسازی به نزدیکتر شدن محصول به هویت اجتماعی و فرهنگی مخاطبان کمک میکند.
بازی در گذشته بیشتر برای بچهها تلقی میشد و سرگرمیِ کودکان بود اما امروزه بزرگترها و کسانیکه معمولاً سن بیشتری دارند نیز طرفدار بازیهای رومیزی یا بُردگیمها شدهاند. این تصویرگر با اشاره به تجربه چالشهای زندگی در بازی، درباره چگونگی کارکرد و تأثیر آن بر زندگی و روان افراد گفت: بیشترین کارکرد بازیها تجربه و تمرین موقعیتهایی است که بهنوعی در زندگی یا فضاهای گسترده و مختلف پیش میآید. «بازی» مخلوطی از تصمیمگیری، سرعتعمل و چیدن استراتژی است که با ترکیبی از تمهای متنوع هم جذابیت ایجاد میکند و هم تجربه موقعیتهای مشابهِ زیست را در مقیاس کوچکتری زنده میکند. بهطور اختصاصی، شاید اولین تأثیری که بُردگیم بتواند بگذارد، «تجربه جمعی» باشد. البته بازیهایی هم وجود دارد که بتوان بهصورت فردی آنها را بازی کرد که بر روی تصمیمگیری و حل مسئله توسط شخص بازیکن متمرکز است، اما بازیها برای شروع حداقل دو نفر و معمولاً بیش از دو نفر را احتیاج دارند؛ بنابراین تجربه جمعی اولین و مهمترین تأثیر بازیهای رومیزی تلقی میشود. حضور افراد با جنس نگاههای متفاوت و تصمیمهای مختلف در مورد قوانین ثابت یک بازی، بهنوعی هم کنش و تعامل میان بازیکنها ایجاد میکند و هم موجب شناخت بیشتر همبازیها میشود. حین بازی، اتفاقات و تجربیاتِ جالبی ممکن است برای افراد اتفاق بیفتد که این نیز نکته قابل توجهی است.
او همچنین درباره قشرِ مخاطبانی که این روزها پای ثابت بازیهای رومیزی (board game) هستند اینطور شرح داد: در میان گروههای سنی اغلب قشرِ جوان جامعه و بعد از آن خانوادهها بیشتر مخاطبان بازیهای رومیزی هستند. جوانان بهدلیل دسترسی بیشتری که به فضای کافهها و دیگر مکانها دارند، فرصت بازی کردن برایشان آزادتر است. اما بهطور کلی، از میان گروههایی که گفته شد نیز اغلب جوانانی که با بُردگیم و فضای بازی علاقهمند و آشناترند، پای ثابت بازی تلقی میشوند. متأسفانه گروههای زیادی وجود دارند که دسترسی و فرصت تجربه کردن فضای بازی و تعامل جمعی را ندارند، اما تجربه ثابت کرده که اغلب این افراد بعد از تجربه بازی، نسبت به آن اشتیاق چندانی پیدا میکنند.
نعیم تدیّن در پایان با ابراز خرسندی از نبود واسطهها میان تولیدکنندگان بازی با مخاطبان، گفت: در چندسال گذشته، هم تولیدکنندگان و هم طراحهای ایرانی بر تولید بازیهای تماماً داخلی تلاش بیشتری کردهاند. در حال حاضر چندین بازی اوریجینال طراحیشده در داخل ایران داریم که بازار خوبی دارند. اتفاق خوب و در حال وقوعِ فضای بُردگیم، ارتباط نزدیک تولیدکنندگان با مخاطبان و حذف واسطههاست. چنانکه همزمان مخاطب منتقد خوبی است و هم تولیدکننده میتواند کیفیت محصولات را افزایش بدهد.
رمان «زیر سایه آفتاب» منتشر شد
رمان نوجوان «زیر سایه آفتاب» نوشته نیلوفر مالک توسط انتشارات سروش وارد بازار کتاب شد. مالک، نویسنده اثر با اعلام این خبر گفت: «زیر سایه آفتاب» موضوعی اجتماعی دارد و با توجه به مقطع زمانی اواخر دهه سی نوشته شده است.
وی افزود: شخصیت اصلی رمان پسری نُهساله به نام «ذبیح» است که به خاطر حادثهای در کودکی زبانش بند آمده است. او پدرش را از دست داده و با مادرش که برای مردم رختشویی و کارگری میکند در یک اتاق زندگی میکند. ذبیح در مغازه آهنگری شاگرد است و شاگرد دیگرِ مغازه که کمی بزرگتر از اوست برای او قلدری میکند. در همین اثنا او با مردی که در سبزه میدان مغازه کبابی دارد آشنا میشود و این آشنایی زندگی او را تحتالشعاع قرار میدهد.
نیلوفر مالک عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است و پیش از این آثاری چون «رویای بعد از ظهر»، «دخترخالهها»، «جایی آن طرف پرچین»، «بوی خوش خاله گلاب»، «نامهای برای عمو رحمان»، «سقای تشنه لب»، «شام غریبان»، «مثل یاوران امام حسین (ع)» و «محبت مادر» را به حوزه ادبیات عرضه کرده است.
انتشارات سروش کتاب «زیر سایه آفتاب» را در ٩٨ صفحه، با شمارگان ۵٠٠ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان با تصویرگری ساناز زمانی برای گروه سنی ١٢ سال به بالا وارد بازار نشر کودک و نوجوان کرده است.
اخبار
کتابخانه شخصی شهید بهشتی به کتابخانه ملی اهدا شد
کتابخانه شخصی شهید آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی با هماهنگی خانواده وی برای نگهداری دائمی، حفاظت و صیانت به سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران اهدا شد.
این کتابخانه شامل ۲ هزار و ۵۸۴ نسخه کتاب فارسی و عربی، ۳۱۵ نسخه کتاب لاتین و ۱۱۵ منبع غیر کتابی چون نشریه و غیره است که مجموع آنها با پیگیریهای اداره کل فراهم آوری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و هماهنگی با خانواده دکتر بهشتی به کتابخانه ملی ایران منتقل شده است.
در میان مجموعه اهدایی کتابخانه شهید بهشتی، تعداد ۵۶ نسخه کتاب نفیس چاپ سنگی بازیابی شد و این منابع نفیس در مخازن اهدای سازمان به صورت مجزا نگهداری میشود. همچنین ۲۲ نسخه کتاب از میان این منابع اهدایی با دست خط شهید آیت الله بهشتی یادداشت نویسی و حاشیه نویسی شده است و این مجموعه به صورت مجزا و به عنوان مجموعهای ویژه در سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران نگهداری میشود.
فرناز محمدی معاون اداره کل فراهم آوری سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران گفت: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران آمادگی دارد مجموعههای منابع و کتابخانههای شخصی افراد نامی، نخبگان و غیره را برای نگهداری دائمی دریافت کند.
به گفته محمدی، بسیاری از منابعی که در اختیار افراد در کتابخانههای شخصی و منازل است به منظور جلوگیری از آسیب در طولانی مدت به فراخور ویژگیهایی که دارند نیازمند نگهداری در شرایط استاندارد است که این امکان در منازل و کتابخانههای شخصی افراد فراهم نیست و یا هزینههای زیادی را به همراه دارد، بر همین اساس افراد میتوانند نگهداری کتاب و منابع خود را به این سازمان واگذار کنند.
وبینار «شاهنامه و حکمت فهلوی» برگزار میشود
به مناسبت انتشار کتاب رموز اشراقی شاهنامه، وبینار «شاهنامه و حکمت فهلوی» توسط موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در روزهای یکشنبه و دوشنبه ۷ و ۸ آذرماه ۱۴۰۰ به صورت مجازی برگزار میشود.
در این برنامه، اساتید و صاحبنظرانی چون سیدحسین نصر، غلامحسین ابراهیمی دینانی، شهرام پازوکی، سیدرضا فیض، نصرالله پورجوادی، اصغر دادبه، جلال خالقی مطلق، میرجلالالدین کزازی، مصطفی ملکیان، بیژن عبدالکریمی، ایرج داداشی، کلثوم غضنفری و اسماعیل رادپور به بحث و تبادل نظر درباره شاهنامه میپردازند.
دبیر علمی وبینار بابک عالیخانی است.
فروش پاییزه کتاب از ۱۶ میلیارد تومان گذشت
با گذشت سه روز از اجرای طرح پاییزه کتاب ۱۴۰۰، ۲۴۵ هزار و ۴۱۴ نسخه کتاب به ارزش ۱۶۱ میلیارد و ۶۶۲ میلیون و ۸۸۰ هزار و ۳۲۳ ریال به فروش رسید.
۹۸۴ کتابفروشی از ۳۱ استان کشور در طرح پاییزه کتاب ۱۴۰۰ مشارکت دارند که از این تعداد ۷۴۹ کتابفروشی در مرکز استانها و ۲۳۵ کتابفروشی در سایر شهرهای استانها، تا سوم آذرماه کتابهای تالیفی را با یارانه ۲۰ درصدی و کتابهای ترجمه شده را با یارانه ۱۵ درصدی عرضه میکنند.
استانهای تهران با ۱۵۴ کتابفروشی، خراسان رضوی ۱۱۹ کتابفروشی و اصفهان با ۹۴ کتابفروشی بیشترین مشارکت به لحاظ تعداد کتابفروشی را به نام خود ثبت کردهاند.
در طرح پاییزه کتاب ۱۴۰۰ سقف مجاز خرید ۳۰۰ هزار تومان و سقف یارانه خرید برای هر خریدار ۶۰ هزار تومان تعیین شده است. این طرح در شهرهای کمتربرخوردار از کتابفروشی به مدت ۱۰ روز و تا دوشنبه هشتم آذر خواهد بود.
بررسی نسبت رمان و اندیشه
در لایو اینستاگرام
قرار است توسط کانون اندیشه جوان در ادامه سلسله نشستهای «نسبت رمان و اندیشه؛ مطالعه موردی رمانهای مدرن»، نشست «نسبت رمان و اندیشه؛ مطالعه موردی رمانهای مدرن» به صورت مجازی برگزار شود.
سخنران این نشست حامد رشاد، پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی است.
امروزه رمان، رایجترین طرز بیان ادبی است. داستان بلند منثوری که سعی دارد زندگی واقعی انسان مدرن را در قالب یک پیرنگ و طرح مشخص روایت کند. گرچه میخواهد یک بازنمایی از واقعیت را تصویر کند؛ و عنصر تخیل نیز در آن یافت میشود. رمان بر محور شخصیتها و حوادث پیش میرود و زندگی انسان عادی را به تصویر میکشد.
بر اساس تاریخی که رمان در غرب طی کرده میتوان ادعا کرد رمان به اعتبار اینکه در چه مکتب فکری و ادبی متولد شده و زیست کرده است، شکلی متفاوت یافته است. به عبارت دیگر، رمانها در غرب همواره دارای پیرنگی از مباحث عمیق فلسفی و اجتماعی بودهاند. موفقترین داستاننویسان کسانی بودند که نبض زمانه خویش را تشخیص دادند و سیر حرکات و جریانهای فکری و اجتماعی زمان خود را درک کردند.
نشست «نسبت رمان و اندیشه؛ مطالعه موردی رمانهای مدرن» روز سهشنبه دوم آذر ماه ساعت ۱۵ در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان به نشانی @canoon_org برگزار میشود.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9639/29515/101627
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9639/29515/101628
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9639/29515/101629
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9639/29515/101630
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9639/29515/101631
|
عناوین این صفحه
- حجتالاسلام امرودی: شبیهخوانی در جهان شبیه ندارد
- مهدی سحابی به روایت آیدین آغداشلو
- روایت درد سرطان
- اخبار
- اخبار