|
به این نتیجه رسیدم که فوتبال جای امثال من نیست
️ هادی شاهمرادی
محمد احمدزاده که سالها روی نیمکت ملوان حضور داشت بعد از آخرین باری که هدایت این تیم بر عهده داشت و قوهای سفید انزلی به لیگ یک سقوط کردند او نیز کار مربیگری را رها کرد و در یک اقدام عجیب رو به شغل رانندگی ماشین سنگین آورد.محمد احمدزاده در مورد صعود ملوان به لیگ برتر و قهرمانی این تیم به خبرنگار ما گفت: من خودم را عضوی از خانواده ملوان میدانم سالها در این تیم حضور داشتم خیلی خوشحال هستم به مردم گیلان و انزلی تبریک میگویم. حیف بود که این تیم در لیگ یک باشد خوشحالم که علاوه بر صعود قهرمانی هم نصیب ملوان شد. انشالله آنها بتوانند سالهای سال در لیگ برتر آقایی کنند.او در مورد هوداران پرشور ملوان و جشنی که بر پا کردند ادامه داد: هواداران در انزلی عاشقانه ملوان را دوست دارند فقط باید در این شهر باشید تا متوجه بشوید بنده چه در مورد جو آنها میگویم واقعا فوق العاده است و فیلمها و عکسهای بعد از قهرمانی را دیدم و لذت بردم. وی که در روز سقوط ملوان سرمربی این تیم بود در این باره توضیح داد: من آن فصل در کل سال سرمربیگری ملوان را بر عهده نداشتم و فقط در هفت بازی آخر که کسی تیم را قبول نمیکرد سرمربی شدم. خیلی از بازیکنان اصلیم مصدوم بودند و یکسری اشتباهات اتفاق افتاد که متاسفانه انزلی به لیگ یک سقوط کرد. ولی زیاد دوست ندارم به گذشته بپردازم به نظر من همین که بعد از چند سال ملوان مسیر خودش را پیدا کرد و دوباره لیگ برتری شده باعث خوشحالی است.احمدزاده که فوتبال را کنار گذاشته و راننده کامیون شده است در این باره افزود: به هر حال من احساس کردم که دیگر فوتبال جای ما نیست و اجازه بدهیم نسل جوان بیاییند و کار کنند من هم ریسک کردم و تصمیم گرفتم یک کار جدید را شروع کنم و خدا هم کمکم کرد. بهرحال استرس فوتبال بسیار سخت تر از رانندگی است.
طی گفت وگویی مطرح شد؛
ناگفته های آرش برهانی از تبانی، فساد و مشکلات تیمهای پایه فوتبال
شاید بتوان گفت، فوتبال پایه، یکی معضلهای همیشگی فوتبال ایران بوده است؛ مسالهای که سالهای سال است برای آن راهحل و سیستم نظاممندی در نظر نگرفته شده است و این در حالی است که در فوتبال روز دنیا، فوتبال پایه هر کشور، یکی از ستونهای اصلی آن فوتبال به شمار میآید.
در ایران اما شرایط کاملا متفاوت بوده است. بازیکنان بااستعداد ایرانی هیچوقت برای پیشرفت، بستر مشخصی نداشتند و به قولی با گل کوچک و زمین خاکی و با اراده خودشان توانستند به یک جایگاه مشخصی در فوتبال پایه دست پیدا کنند.
در فوتبال ایران، بحث اولی که هیچوقت به آن توجه نشده است، بحث استعدادیابی بوده است. شاید کمتر بازیکنی در فوتبال ایران پیدا شود که در سنین کم استعدادیابی شده باشد و طی گذراندن یک فرایند آکادمیک به فوتبال ایران معرفی شود و خود را به بالاترین سطح ممکن در فوتبال برساند و این هم ناشی از نبود ساختاری برای نظام استعدادیابی فوتبال کشورمان است.
همچنین بحث امکانات و زیرساخت نیز یکی از مسائل دیگری است که نه تنها در فوتبال پایه بلکه در فوتبال بزرگسالان کشورمان هم دیده میشود و سالهای سال است که کارشناسان و پیشکسوتان زیادی درباره فقر و نبود این مسائل صحبت کردند اما تا اینجای کار هیچ تغییر چشمگیری صورت نگرفته است.
این اتفاقات باعث شد تا سری به آکادمیهای پرسپولیس و استقلال بزنیم. آکادمیهایی که از نظر زیرساخت و امکانات، حرفی برای گفتن ندارند اما پر از استعدادهایی هستند که هر کدامشان میتوانند آینده فوتبال ایران را رقم بزنند.
آرش برهانی در گفتوگویی که با ایسنا داشت، از فقر امکانات و زیرساخت در فوتبال پایه صحبتهای مختلفی را به میان آورد و معتقد بود باید یک اراده جمعی و متحدی برای پیشرفت در فوتبال پایه وجود داشته باشد.
در ابتدا صحبتهای آرش برهانی، مدیرآکادمی باشگاه استقلال را میخوانید:
فوتبال پایه ما نمیتواند با فوتبال پایه اروپا مقایسه شود
فوتبال پایه ما نمیتواند با فوتبال پایه اروپا یا حتی کشورهای حوزه خلیجفارس مقایسه شود چون اعتقاد من این است که تصمیمی نداریم که فوتبال پایه را پویا و شکوفا کنیم. در این زمینه هم اگر چیزی باشد، فقط شعار است. من سال ۲۰۰۶ در النصر عربستان بازی کردم. ما یک مربی آلمانی داشتیم و دیدم او یک گروه ۲۰ نفره برای آکادمی النصر آورده است. آنها سرمربی و مربیها و استعدادیاب برای تیم بودند. در آن موقع تمامی اطلاعاتی که به ما منتقل میشد به آکادمی هم منتقل میشد. در آن کلاسهای آنالیز برای بازیکنان فوتبال پایه برگزار میشد و ویدیوهای مختلفی از فوتبال بوندس لیگا برای آنها ارائه و آنالایز میشد که در حد خودشان چه کارهایی باید انجام بدهند.
ارادهای برای حرفهای شدن فوتبال پایه وجود ندارد
ما اصلا برنامهای برای فوتبال پایه نداریم. شاید ۲۰ درصد تیمهای لیگ برتری برنامه دارند. شاید بعد از صحبت من، افرادی بگویند که ما برنامه داریم اما آن کسانی که دارند اصولی کار میکنند و آکادمی دارند، همان ۲۰ درصد است البته همانها هم یک سری مشکلاتی دارند اما نسبت به فوتبال پایه خوب هستند. در کل ارادهای وجود ندارد که فوتبال پایه بتواند رنگ و بوی حرفهای بگیرد.
مربیانی در فوتبال پایه هستند که نمیتوانند بغل پا بزنند!
امکانات و زیرساخت یک بحث است و اینکه شما یک آکادمی حرفهای داشته باشی، یک بحث دیگری است. مثلا یک تیم شهرستانی، ورزشگاه اختصاصی برای تیمش دارد اما اینکه چطور اداره شود، اهمیت دارد. شاید یک تیم، یک مجموعهای را برای خود در حوزه آکادمی در نظر بگیرد و زیرساخت هم وجود داشته باشد اما ممکن است آن مربی، بازیکن را به عنوان منبعی برای کسب درآمد در نظر میگیرد یعنی به پدر آن بازیکن میگوید اگر این بازیکن میخواهد در اینجا بازی کند، باید فلان تومان پول بدهید. بحث دیگری که در آکادمی وجود دارد، حضور مربیهایی است که خودش بلد نیست بغل پا بزند بعد او را در آکادمی گذاشتند. همچنین افرادی وجود دارند که به خاطر اینکه از قدرت بیان خوبی برخوردار هستند و بازیکن میشناسند، هر سال یک تیم دارد و هر سال کلی بازیکنان بااستعداد به همین علت میسوزند چون حرفهایی درباره آیندهشان زده شده است و در نهایت فوتبالشان نابود میشود. من میگویم اگر زیرساخت هم داشته باشیم اما افراد مطلوبی را برای بازیکنان مد نظر نداشته باشیم، به هدف خود و پویایی آکادمی نمیرسیم.
چه انتظاری داریم مربی فوتبال پایه دلسوز باشد؟
نقل مشهوری است که فکر میکنم از فرانتس بکنباوئر باشد که میگوید ما بهترین مربی تیم و لیگ خود را برای فوتبال پایه میگذاریم. آنها این کار را میتوانند انجام دهند چون به فوتبال پایه اهمیت میدهند و در اندازه ظرفیتهای موجود شارژ مالی میکنند اما اینجا مربی ما در فوتبال پایه قراردادش ۲۰ میلیون تومان است. این پول در ۱۰ ماه، به ماهی ۲ میلیون تومان تبدیل میشود! با این وجود چه انتظار از مربی داریم که وقت بگذارد و دلسوز بازیکن باشد و از جای دیگری، پول نامشروع در نیاورد؟
نمیتوانم در مورد خیلی از چیزها صحبت کنم!
مقوله آکادمی خیلی شعاری شده است. خیلیها در این رابطه حرف میزنند اما به فوتبال پایه نمیرسند. در اینجا خواهش میکنم برای کسی سوءتفاهم نشود. شما میدانید و همه هواداران میدانند که در فوتبال پایه این حرفها وجود داشته است که مربی پدر و مادر بازیکن پول گرفته است. خواهش میکنم کسی برداشت شخصی خودش را از صحبتهای من نکند. ما نمیتوانیم منکر این مسائل شویم. در فوتبال پایه هیچ کار و عملکرد خیلی برجستهای صورت نگرفته است. من الان مسئولیت آکادمی باشگاه استقلال را برعهده گرفتم و خیلی چیزها را میدانم و نمیگویم چون این کار خودزنی است.
اینقدر اوضاع فوتبال پایه خراب است، که دلالی در آن گم است!
در فوتبال ما خیلی کسب و کار و شغل ایجاد شده است. بعضی از دوستان هستند که این بازیکنان جوان را میگیرند و به تیمهای مختلف آنها منتقل میکنند. بعضیها با این اتفاقات میتوانند پیشرفت کنند و برخیها هم فوتبالشان نابود میشود. من میگویم فوتبال پایه اینقدر اوضاعش خراب است که بحث دلالی در آن گم است. ما باید مشکلات فوتبال پایه را اولویت بندی کنیم. مثلا ما وقتی ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه باشگاه میکنیم، از این پول باید ۵ میلیارد تومان هزینه فوتبال پایه باشد. باید از درآمدهای اسپانسر، درصدی از آن به فوتبال پایه اختصاص یابد. خیلیها در این فوتبال پایه هستند که چند بازیکن دارند که آنها به تیمهای مختلف انتقال میدهند.
قبلیها میخواستند برای فوتبال پایه کاری کنند اما وقت نشد!
ما باید به فوتبال پایه خود خیلی بیشتر از اینها اهمیت بدهیم. شما اگر دقت کنید، مدیران فوتبالی ما، اثرات قابل توجهی روی فوتبال پایه گذاشتهاند. مثلا یک تیم اگر آکادمی خوبی دارد، مدیر فوتبالی خوبی داشته است. من اگر بخواهم درباره آکادمی خودمان و گذشته صحبت کنم، شاید خیلیها ناراحت شوند چون آن مدیران هم در آن زمان خیلی مشکلات داشتند و وقت نداشتند که بخواهند به آکادمی رسیدگی کنند و آن را سازماندهی کنند که مثلا من مدیرآکادمی بدانم پولم از کجا درمیآید چه گروه آموزشی وجود دارد و چه افرادی برای اداره آن وجود دارد. با قبلیها هم من صحبت کردم، همه میخواستند که این کارها را بکنند اما وقت نشد.
دوست داریم در آکادمی خودمان روی اصول پیش برویم
ما در آکادمی استقلال سعی کردیم شرایط را به یک آکادمی درست و حسابی پیش ببریم که همه چیزش روی اصول باشد. این مساله انرژی خیلی زیادی میبرد. شما یک برنامه ۱۰ صفحهای داری و باید برای اجرایی کردن آن باید کلی انرژی بگذاری. ما خودمان داریم یک گروه آموزشی داریم درست میکنیم تا برای هر بازیکن یک پرونده کامل وجود داشته باشد و برای اولیا هم برنامه ویژه داریم چون میدانم خیلی از اولیا بودند که نگذاشتند فرزندشان پیشرفت کند چون نوع رفتار درست را نمیدانند.
چرا والدین باید پول لباس بدهد؟
دیدگاه مدیران باشگاه ما به فوتبال پایه خیلی مهم است. روز اول آقای آجورلو به من گفت که من دارم مهمترین بخش باشگاه استقلال را دارم به شما میدهم و باید وقت و هزینه قابل توجهی برای آن در نظر گرفته شود. به طور کلی اگر مدیر باشگاه همکاری نکند و رسیدگی نکند، نمیتوانم برنامههای خود را پیش ببرم. مدیران باید بخواهند که یک آکادمی پویا و پاک داشته باشند. مثلا مورد بوده که والدین بازیکن، پول هتل تیم را داده است و این خیلی زشت است. چرا باید والدین بازیکن، پول لباس بدهد؟ این مساله به این برمیگردد که سیاستگذاریها چگونه پیش برود. اگر کسی بخواهد به آکادمی باشگاهش برسد، باید هزینه کند و از این هزینهها میتواند درآمد کسب کند چون این هزینهها سرمایهگذاری است. متاسفانه برخیها به آکادمی به عنوان یک هزینه اضافه به آن نگاه میکنند و تمام فساد آکادمیها هم به خاطر همین است. اگر بتوانیم مسائل مالی فوتبال پایه را حل کنیم، نزدیک ۷۰ درصد از مسائل فوتبال پایه ما حل میشود.
به ۲ نفر پیشنهاد استعدادیابی دادم، فکر کردند دارم توهین میکنم!
ما همچنان در مساله استعدادیاب مشکل داریم. همین چند وقت پیش، من به ۲ نفر پیشنهاد استعدادیابی آکادمی را دادم، فکر کردند که من دارم به آنها توهین میکنم. این یعنی به این معنی نیست که ساختار تنظیمشدهای وجود ندارد تا جایگاه استعدادیاب مشخص باشد. افراد استعدادیاب کلاس و دورههای آموزشی میبینند. بخش مهم یک باشگاه، استعدادیابی است. من داشتم خاطرات آقای فرگوسن را میخواندم و میگفت ماهی یک بار با استعدادیابها میرفتم و بررسیهای لازم را انجام میدادم. فرگوسن نزدیک به ۴۰ استعدادیاب داشته است و این آدمها اینقدر برایش ارزشمند بوده است که مرتبا با آنها جلسه میگذاشته است و همیشه رابطه خوبی با آنها داشته است. فکر کنم در کشور ما هنوز بحث استعدادیابی هنوز جا نیفتاده است. در حال حاضر شنیدم فدراسیون فوتبال چند نفر را برای استعدادیابی تیمهای ملی گذاشته است اما در تیمهای باشگاهی چنین چیزی وجود ندارد. ما خودمان سعی کردیم به استعدادیابها در آکادمی استقلال برنامه بدهیم تا آن چیزهایی که انتظار داریم را عملی کنند.
هر جایی که پول میرود، ناپاکی هم همراهش میرود
در ایران استعدادهای زیادی وجود دارد اما ما باید دنبال این باشیم که بتوانیم بازیکنان خوب و با کیفیت تربیت کنیم تا نزدیک به ۵۰-۴۰ بازیکن خوب در سراسر جهان داشته باشیم. استقلال میتواند ۶-۵ لژیونر از بازیکنانی که پرورش میدهد داشته باشد. این به شرطی است که ساختار درستی وجود داشته باشد. البته منافع برخیها در همین درست نشدن ساختار است. الان اگر شما دیده باشید، کیفیت لیگ ما دارد پایین میآید چون در قدیم بازیکنان و مربیان دلسوزانه کار میکردند و مثل الان پولی نبود که تاثیرگذار باشد و به خاطر عشق خود به فوتبال میآمد و الان در لیگ ما ستاره تمام عیار خیلی کم داریم. متاسفانه هر جایی که پول میرود، ناپاکی هم همراهش میرود. آن موقع پولی نبود و ستارهها با عشق و علاقه خود پیش میرفتند. آن زمان نامجومطلقها، محرمیها، منصوریانها و مجیدیها با عشق خود پرورش مییافتند اما الان شاید مجید نامجومطلق نوعی در کشور ما وجود داشته باشد اما نتواند حقش را به خاطرناپاکیها از این فوتبال بگیرد. امیدوارم به آکادمیهای ما رسیدگی شود که بتوانیم یک لیگ پرستاره داشته باشیم و سطحش روز به روز بهتر شود. من خودم دارم تمام تلاش خود را میکنم که بچههای مردم را به حقشان را برسانیم و یک کار مثبتی برای استقلال و فوتبال کشورمان بکنیم. باید یک اراده همگانی وجود داشته باشد. من فکر میکنم امسال، سال خوبی برای ما باشد چون در آکادمی ما آن توجهی که مدنظرمان بود، دارد اعمال میشود و اگر این توجه باشد، مطمئن باشید اتفاقات خوبی برای آکادمی، فوتبال پایه و فوتبال ایران رقم میخورد. وقتی ما بتوانیم یک استعداد را معرفی کنیم و آن را پرورش دهیم، برای کل فوتبال ایران اتفاق خوبی رقم خواهد خورد.
یادداشت
معضلی جدید در اردوی تیم ملی فوتبال ایران!
️ طه قرنی
کارشناسان فوتبال از گذشتههای دور تا به امروز تاکید دارند هر زمان که استقلال و پرسپولیس در وضعیت مطلوب و خوبی به سر ببرند لیگی پویا تر و به تبع آن تیم ملی قویتری خواهیم داشت و یکی از مهمترین شاخصههای تیم ملی گلچین ستارههای لیگ برتر در کنار لژیونرهای سطح بالای شاغل در لیگهای کشور های خارجی است.
برای تیم فوتبال کشورمان که در رنکینگ بیست و یکم جهان قرار دارد اصلا خوشایند نیست که زمزمههایی شنیده شود مبنی بر اینکه از اردوهای تیم ملی به تیمهای باشگاهی بازیکن لینک شود چون چیزی که در سطح بالای فوتبال حرفه ای رواج دارد چیزی کاملا برعکس این قضیه است، برای روشن شدن بیشتر این قضیه به یادآوری خاطره ای در زمان سرپرستی افشین پیروانی در تیم ملی به سرمربیگری کیروش اشاره کنیم.
کی روش در یک مصاحبهی جنجالی که در سال ۹۷ در رسانهها بازتاب داشت گفته بود “ما در تیم ملی شخص یا افرادی را نمیخواهیم که از طریق دوستشان که قصد داشتند کمک مالی به تیم ملی داشته باشند بیایند در هتل تیم ملی و ساعت یک و نیم بامداد و دو بازیکنی که قرار بود به استقلال بروند را جلویشان را بگیرند و به دنبال این باشند که تفاهم ایجاد شود تا این دو بازیکن به جای باشگاه استقلال به جای دیگری بروند”
بعدها با مصاحبهی حسین هدایتی با تلویزیون تی وی پلاس به یقین مشخص شد این قضیه به انتقال سید جلال حسینی و وحید امیری به پرسپولیس مربوط بوده است.
خب شائبهی تکرار چنین ماجرا هایی اول کار به مدیریت داخل اردوی تیم ملی برمیگردد که اجازه ی ورود هر شخصی را به فضای ملی پوشان میدهد یا خیر که امیدواریم چنین چیزی به هیچ وجه صحت نداشته باشد، در درجه ی دوم به اتمسفر فکری اعضای تیم ملی برمی گردد که آیا تنها دغدغه شان به آینده تیم ملی کشورمان در جام جهانی مربوط می شود و یا به دنبال جلب نظر سایر ملی پوشان برای انتخاب تیم های مورد نظرخودشان برمی گردد که باز هم امید است چنین اتفاقاتی هرگز اتفاق نیفتاده باشد.
شائبه ی تکرار چنین اتفاقات تلخی فقط فضای شیرین یک رنگ بودن تیم ملی را زیر سوال میبرد که در این فرصت اندک مانده به جام جهانی که برای تمامی مردم کشورمان صعود به مرحله ی بالاتر و کسب امتیاز از تیم های حاضر در آن گروه بسیار برایشان مهم است جایش را شاید به اتفاقاتی دهد که در قواره ی نام تیم ملی کشورمان نیست و نخواهد بود.
این روز ها سی ملی پوش در گرمای قطر به امید تک بازی با الجزایر روز ها را یکی پس از دیگری پشت هم می گذرانند کم سابقه است که تیم ملی با این تعداد بازیکن به اردوی خارجی بلند مدت برود اما این بار درست در ابتدای فصل نقل و انتقالات اسکوچیچ ۳۰ بازیکن را به قطر برد، بدون شک سرمربی تیم ملی و ملی پوشان خودشان راضی به این وضعیت در قطر نبوده اند ولی این وضعیت خواسته یا ناخواسته میتواند به نفع کسانی باشد که کارشان انتقال بازیکن است و تجربه ی صد متر دویدن در مستطیل سبز را هم ندارند ولی در شروع فصل نقل و انتقالات به دنبال منافع مادی خودشان در انتقال بازیکن به تیم های لیگ برتری اند و چه فرصتی بهتر از انتقال ملی پوشان به تیم هایی که هم وضع مالی خوبی دارند و هم شائبه ی وجود پشتوانه های دیگری که از داخل اردو برای انتقال بازیکنان شرایط را تسهیل می کنند پررنگ شده است.
از فدراسیون فوتبال درخواست می شود سریعا به اوضاع تیم ملی رسیدگی کند و با نظارت بیشتر در قرار دادهایی که برای بازی های دوستانه بسته می شود بازی هایی در خور نام تیم ملی کشورمان ایجاد کند و از آسیب های رنگی احتمالی و فروش شتابزده ستارگان کشورمان به لیگ های بی هیجان حاشیه خلیج فارس که تیغ دولبه ی برای ایرانی هاست جلوگیری کند.
پیراهن سفید ملبس به پرچم مقدس کشورمان عزیز است و برای مردم ایران سبب افتخار و بالندگی است آن را از هر گزند و سلیقه ی شخصی ای در امان دارید، امید است در روز و ماه های پیش رو اتفاقات مثبتی فارغ از هر حاشیه ای برای تیم ملی کشورمان رخ دهد و در جام جهانی درخشان تر از همیشه حاضر شوند که این مهم با تصمیمات جدی و برنامه ریزی شده ای که در فدراسیون فوتبال گرفته میشود به ثمر خواهد رسید.
چرا اسکوچیچ بازی با آفریقای جنوبی را رد کرد؟
آفریقای جنوبی یکی از کشورهایی بود که پیشنهاد بازی دوستانه با ایران را به فدراسیون فوتبال ایران ارسال کرد اما بعد از بررسی و اخذ نظر سرمربی تیم ملی، این دیدار دوستانه نهایی نشد تا تیم ملی در عوض با الجزایر بازی کند.
در روزهای گذشته، تبوگو موتلانته، مدیر اجرایی اتحادیه فوتبال آفریقای جنوبی آفریقای اعلام کرده بود که آنها پیشنهاد بازی با ایران را ارائه کرده بودند که ایران این دیدار را رد کرده است. او گفته بود: «ما تمام کارهای اداری را با ایران انجام داده بودیم و حتی از ما خواسته شد تا پاسپورت بازیکنان را بفرستیم. اما بعداً آنها برگشتند و گفتند که نمیتوانند با ما بازی کنند.»
تیم ملی ایران تلاش زیادی برای انجام یک بازی دیگر در قطر داشت تا در کنار بازی با الجزایر، دو بازی را در این اردو انجام دهد اما بازی دوم نهایی نشد. علت رد پیشنهاد آفریقای جنوبی هم، همزمانی این دیدار با الجزایر بود که اسکوچیچ برگزاری بازی با شاگردان بلماضی را به دیگر تیم آفریقایی ترجیح داد. تیم ملی ایران امروز، ۲۲ خرداد در تنها دیدار تدارکاتی و دوستانه خود در پنجره بازیهای ملی به مصاف الجزایر خواهد رفت که ساعت ۲۲:۳۰ به وقت ایران در ورزشگاه القطر دوحه انجام خواهد شد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9765/30436/106298
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9765/30436/106299
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9765/30436/106300
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9765/30436/106301
|
عناوین این صفحه
- به این نتیجه رسیدم که فوتبال جای امثال من نیست
- ناگفته های آرش برهانی از تبانی، فساد و مشکلات تیمهای پایه فوتبال
- یادداشت
- چرا اسکوچیچ بازی با آفریقای جنوبی را رد کرد؟