|
واکنش رسمی فدراسیون فوتبال به دعوای اسکوچیچ و ماجدی
در آخرین روزهایی هفته ای که گذشت، نشستی با حضور «دراگان اسکوچیچ» سرمربی تیم ملی و «میرشاد ماجدی» سرپرست فدراسیون فوتبال برگزار شد. پس از این نشست اخباری منتشر شد مبنی براینکه اسکوچیچ و ماجدی در طول جلسه با داد و فریاد با یکدیگر حرف میزدند و فضای جلسه نیز دوستانه نبوده است.
امروز «محمد جماعت» مدیر رسانهای تیم ملی فوتبال ایران در توئیتر نوشت که این نشست «با محوریت موضوعاتی مانند اردوی قطر و نحوه آمادهسازی برای حضور در جام جهانی، در فضایی دوستانه، کاری و طبق روال عادی برگزار شد.»
به این ترتیب بدون اشاره به خبرهای منتشرشده، ادعای دعوا میان اسکوچیچ و ماجدی تکذیب شد.
تیم ملی فوتبال ایران هفته گذشته اردوی آمادهسازی خود را در قطر پست سر گذاشت. فراهمنشدن زمینه برگزاری مسابقه تدارکاتی برای تیم ملی باعث افزایش انتقاد از عملکرد مدیران فدراسیون شده است. از سوی دیگر نمایش تیم ملی در بازی دوستانه با الجزایر نیز موج جدیدی از انتقاد از اسکوچیچ را به راه انداخته و باعث شده گمانهزنیها درباره برکناری او قوت بگیرد.
گفتنی است پس از شکست تیم ملی فوتبال کشورمان در برابر تیم دوم الجزایر حجم انتقاداتی که از مدتی پیش علیه دراگان اسکوچیچ آغاز شده بود به شکل عجیبی شدت یافت تا زمزمههایی مبنی بر بازگشت کارلوس کی روش و پایان کار اسکوچیچ با تیم ملی ایران نیز شنیده شود.
معنوی نژاد: با درد بازی میکردم؛ هیچ کس جز خانوادهام نمیدانست
️ مهدی اسدی
گزاف نیست اگر بگوییم که جواد معنوی نژاد یکی از مهمترین استعداد های والیبال ایران طی سال های اخیر بوده است. با این حال مصدومیت ها به یک بدشانسی بزرگ برای این ستاره والیبال ایران تبدیل شد و به او اجازه نداد آنطور که باید قابلیت های فوق العاده خود را به نمایش بگذارد.
بالاخره مشخص شد که بعد از پایان مصدومیت جواد معنوی نژاد او به تیم پویتوین فرانسه بازگشته و فصل آینده در این تیم به میدان خواهد رفت. به همین بهانه با معنوی نژاد هم صحبت شدیم که در اینجا مشروح حرف های او را می خوانید:
*مصدومیتت به پایان رسید و دیروز مشخص شد که قرار است به تیم فرانسوی برگردی.
اگر در جریان باشید من پارسال هم با تیم فرانسوی قرارداد داشتم اما به دلیل مصدومیتی که از تیم ملی برایم پیش آمده بود، رقابت های باشگاهی هم تقریباً برایم کنسل شد و نتوانستم بازی کنم و قراردادم را به صورت توافقی و دو طرفه با یکدیگر فسخ کردیم ولی چون قراردادم 1+1 بود، امسال هم طی چند ماه گذشته با هم در ارتباط بودیم و وقتی متوجه شدند که شرایط من خوب است و اینکه فهمیدم دوباره به شرایط والیبالی بازگشتم، ابراز علاقه نشان دادند که سال دوم قرار دادم هم به جریان بیفتد و خب من هم با پیشنهادشان موافقت کردم.
*به جرأت میتوان گفت که تو یکی از با استعدادترین والیبالیست ها در دهه های اخیر هستی ولی مصدومیت هیچ وقت اجازه نداد که تو در عرصه ملی آنطور که همه انتظار داشتند عمل کنی.
راستش را بخواهی در چند سال اخیر من همه بازیهایی که در تیم ملی به میدان میرفتم هم با درد همراه بود ولی خب به خاطر غیرتی که روی تیم ملی داشتم حتی با درد هم بازی می کردم. من حتی نمیگفتم که درد دارم و این عملکردم که 100 نیست به خاطر این درد است.
*یعنی کسی نمی دانست که تو با درد بازی میکنی؟
نه افراد زیادی به جز خانوادهام از این موضوع اطلاع نداشتند ولی خب پارسال که دو سه ماه قبل از لیگ ملتها آن فشار روی من وارد شد، دیگر مصدومیت من به بالاترین حد خود رسید طوری که مثلا حتی نمیتوانستم کارهای روزمره ام را انجام دهم. به همین خاطر تصمیم گرفتم سالی که گذشت را بازی نکنم و به روند درمانم برسم تا انشالله بتوانم با سلامتی و بدون درد به کارم ادامه دهم و خدا را شکر به آن هدفی هم که داشتم رسیدم و انشاالله که امسال بتوانم به هدف ها و چیزهایی که در ذهنم است برسم.
*صحبتی با آقای عطایی برای بازگشت به تیم ملی انجام دادی؟
نه از تیم ملی کسی با من صحبت نکرده است.
*یعنی هیچ ارتباطی هم در کار نبوده که بگویند اگر مصدومیتت تمام شده به تیم ملی برگرد؟
نه در این چند ماه گذشته کسی با من صحبت نکرده است.
*ولی قطعا هدف خودت بازگشت به تیم ملی است؛ برای قهرمانی جهان و المپیک پاریس.
همانطور که گفتم پارسال هم باشگاه را به خاطر تیم ملی از دست دادم. میخواهم بگویم اینقدر تیم ملی برای من مهم است و بازی کردن در آن افتخار به حساب می آید و خب اگر امسال هم شرایط بدنی اجازه دهد و دعوت شوم سعی می کنم به تیم ملی کشورم کمک کنم و برای تیم ملی کشورم افتخارآفرینی کنم.
*در دوران مصدومیت چطور؟ کسی از تیم ملی یا فدراسیون به یادت بود؟
من همیشه سعی کردم روی پای خودم بایستم و مسیر خودم را به جلو بروم. همانطور که خودت می دانی من یک بازیکن بودم که با وجود کار تیمی، همیشه سعی کردم نفس و شخصیتم را قوی کنم که اگر در مسیر سختی هم قرار گرفتم خودم به تنهایی بتوانم از پس آن بر بیایم. در مورد این موضوع من از کسی انتظاری ندارم و نداشتم و حالا همانطور که میدانی روند درمانم تمام شده و به شرایط عادی بازگشتم و الحمدلله قراردادم هم که درست شده و انشاالله بتوانم به هدفی که دارم برسم.
*تو با نسل فوقالعاده والیبال ایران و بازیکنانی مثل سعید معروف، سید محمد موسوی و چند ستاره دیگر هم بازی بودی؛ چقدر فکر می کنی فشارها روی تیم فعلی ایران که کاملاً جوان شده منصفانه است؟
راستش من با این بازیکنانی که گفتی همنسل نبودم. من تقریباً با آقا سعید و آقای موسوی هفت، هشت سال فاصله سنی داشتیم ولی خب با اینکه سنم خیلی کمتر از آنها بود افتخار بازی کنارشان را داشتم. تیم ملی در سالهای اخیر آنقدر بازی های خوب انجام داده که همه دیگر انتظار برد دارند و این یک چیز طبیعی است ولی مسلماً در هر رشته ورزشی چه والیبال چه سایر ورزش ها زمان باید به جوان ها هم برسد و نیاز به جوانگرایی است. مسئله مهم این است که از ظرفیت همه استفاده شود. حرف زدن در مورد سن و سال مهم نیست بالاخره همه ما زیر پرچم این کشور بازی می کنیم. مهم پیروزی و خوب نتیجه گرفتن تیم ملی است.
*سوال آخر؛ هدف نهایی جواد معنوی نژاد در والیبال چیست؟
در این چند سال که والیبال اینقدر بزرگ شده و به چشم آمده، من خودم هدفم بازی کردن در بزرگترین باشگاه های دنیا و بهترین لیگ هاست و بهترین شدن در دنیا. حضور در المپیک هم همینطور؛ همانطور که خودت میدانی من شانس حضور در دو المپیک را داشتم اما خب این اتفاق نیفتاد ولی امیدوارم بتوانم در المپیک پاریس حضور داشته باشم.
گفتنی است در اردیبهشت ماه سال گذشته بود که معنوی نژاد تصمیم گرفت که برای ادامه والیبال خود دوباره به اروپا باز گردد و این بار لیگ فرانسه را به عنوان ماجراجویی جدید خود انتخاب کرد. ستاره ایرانی با عقد قراردادی دو ساله به باشگاه فرانسوی استاده پویتوین پیوست تا در این تیم به روزهای اوج خود بازگردد. دریافت کننده تیم ملی والیبال ایران از سال 2017 با پیوستن به تیم ورونای ایتالیا یکی از جوانترین لژیونرهای ایرانی لقب گرفت و تا سال 2019 نیز جزو بازیکنان اصلی این تیم بود. با این حال معنوی نژاد بعد از آن به ایران بازگشت و مدتی را لیگ برتر والیبال کشورمان سپری کرد.
اسکوچیچ تیمملی را به زمین گرم زد!
معمای بزرگ تیم ملی به چرایی شکست ۲ بر یک این تیم برابر الجزایری برمیگردد که تیم دوم خود را به زمین فرستاد اما تقریبا در تمام مصافهای فیزیکی و قدرتی فاتح زمین بود و بازیکنان ایران توان مقابله با این وضعیت را نداشتند. سردار آزمون، یک روز قبل از این مسابقه، درباره شرایط اردویی تیم ملی ایران گفت: «ما به قطر سفر کردیم و روز آخر فیفادی بازی کردیم. در هوای گرم قطر، انگار در تمرینات سشوار روشن کرده بودند. همه بچه های ما که در اروپا بازی می کنند، ناگهان به قطر می آیند و طبیعی است که تحلیل بدنی بروند. اگر خدای ناکرده مصدومیت پیش بیاید، چه کسی جوابگو است؟»
بازیکنان تیم ملی بعضا در گفتوگوهای خود از اسکوچیچ حمایت کردهاند اما او عامل اصلی این تصمیم اشتباه و برگزاری اردو در قطر است. در حالی که تیم ملی میتوانست در تهران و در زمین مناسب آکادمی تیمهای ملی اردوی خود را برگزار کند و در صورت لزوم، برای برگزاری بازی، راهی دوحه شود، سرمربی کروات، تیمش را به قطر برد.فدراسیون فوتبال و تمام مسئولان این تیم به طور مکرر عنوان کردهاند که این تصمیم اسکوچیچ بوده که ایران در قطر اردو بزند و بازیکنان هم سرمربی تیم ملی را به علت گرفتن چنین تصمیم اشتباهی، مقصر میدانند.آزمون در نقد تصمیم عجیب سرمربی تیم ملی میگوید: «ما میتوانستیم در تهران اردو بزنیم، هر بازیای که هماهنگ میشد، دو سه روز قبل به قطر میآمدیم. این مساله خوبی نیست.»سردار آزمون هم مانند هر کارشناس و هوادار ایرانی دیگری از انتخاب قطر به عنوان محل برگزاری اردوی تیم ملی در شرایط که ایران میتوانست در تهران (با آب و هوای بهتر) اردو بزند، تعجب کرد.
اگر چه برگزاری این اردو انتخاب نخست اسکوچیچ نبود و او خواهان برگزاری اردو در نقطه دیگری مانند کانادا بود و نمیخواست تیمش را راهی قطر کند اما وقتی اردوی کانادا لغو شد، فدراسیون فوتبال شرایط لازم را برای برگزاری اردو در دو نقطه دیگر داشت ولی تصمیم به اسکوچیچ واگذار شد. از اسکوچیچ برای ادامه این اردو نظرخواهی شد و او بین تهران و دوحه، تصمیم به عزیمت به قطر گرفت! این اردو برگزار شد و تیم ملی بیش از اینکه بتواند بهره لازم را در این مهلت خوب ببرد، ضرر کرد و حالا با شکستی که خورده، شرایط در داخل تیم چندان مساعد نیست. البته که همیشه برد و باخت وجود دارد اما بازیکنان در حال حاضر به این مساله فکر میکنند که آیا سلامتی آنها در این شرایط در ارجحیت قرار دارد یا خیر؟
بیچاره شجاع!
نمایش بد تیم ملی کشورمان برابر الجزایر که به شکست 2 بر یک انجامید، با واکنشهای منفی بسیار زیادی مواجه شده است؛ آنقدر عظیم و شگفتانگیز که دراگان اسکوچیچ هم به حرف آمده و گفته: «این میزان انتقاد منصفانه نیست.» بهطور همزمان شایعه بازگشت کارلوس کیروش به تیم ملی ایران برای جلوگیری از آبروریزی احتمالی سر زبانها افتاده است. به هر حال او بیکار است و با توجه به شناختش از تیم ملی و نیز تخصص بالایی که در امور دفاعی دارد، به زعم عدهای میتواند به تیم ملی کمک کند. اینکه آیا تئوری موردنظر درست هست یا نه بحث خاص خودش را میطلبد، اما اگر فرض کنیم کیروش به تیم ملی برگردد، خیلی چیزها عوض خواهد شد. در نگاه اول این موضوع به سود شماری از بازیکنان و به زیان گروهی دیگر خواهد بود.
برندهها: علیرضا بیرانوند: جایگاه او در ترکیب اصلی تیم ملی تا حدودی به خطر افتاده است. در چند بازی از مرحله انتخابی جامجهانی که بسیار هم برای ما مهم بودند، امیر عابدزاده به او ترجیح داده شد و این اتفاق در مسابقه دوستانه با الجزایر هم رخ داد. طبیعتا بخشی از این وضعیت بهخاطر تنزل خود بیرو و نیمکتنشینیاش در باشگاه است، اما او واقعا احساس خطر کرده. کیروش همیشه به بیرانوند اعتقاد داشته و در ماجرای مهار ضربه پنالتی کریس رونالدو هم مدیون او شد. 2بر صفر شدن بازی با پرتغال در میانههای نیمه دوم میتوانست سناریوی مسابقه را به کلی عوض کند. درصورت حضور احتمالی کیروش، باد با قدرت بیشتری به پرچم بیرانوند خواهد افتاد.رامین رضاییان: هماکنون بهنظر میرسد فوتبال ملی او تمامشده باشد، اما رضاییان یک «ذوب در کیروش» واقعی بود و همیشه نسبت به این مربی ابراز ارادت میکرد. کارلوس هم آنقدر به او اعتقاد داشت که در جامجهانی وریا غفوری را خط زد و رضاییان را فیکس کرد. اگر کیروش برگردد، هیچ بعید نیست رامین دوباره ملیپوش شود. روزبه چشمی: یکی از مشهورترین جملات دوران حضور کیروش در ایران در مورد این بازیکن بهکار رفته است. مربی پرتغالی عقیده داشت چشمی مدرنترین دفاع وسط یک دهه گذشته فوتبال ایران است. اغلب شنوندگان با کیروش در این زمینه موافق نبودند، اما این طرز تفکر درصورت بازگشت احتمالی سینیور میتواند کاملا به سود روزبه تمام شود؛ مخصوصا بهخاطر فقری که این روزها در خط دفاعی داریم.
بازندهها: شجاع خلیلزاده: چهکسی غیراز او میتواند بازنده بزرگ بازگشت کیروش باشد؟ مربی پرتغالی هیچ اعتقادی به شجاع نداشت و حتی او را بهعنوان سیاهیلشکر هم به اردوها فرانمیخواند. گویا یک مصاحبه انتقادی قدیمی از شجاع، دلیل خصومت کیروش بود. خلیلزاده اما بعد از حضور اسکوچیچ تبدیل به بازیکن فیکس تیم ملی شد و از قضا جزو خوبهای این تیم هم بود. او در این مدت با توجه به کوچ کیروش، اظهارات تندتری هم علیه این مربی مطرح کرد. آیا کارلوس برمیگردد و شجاع ناباورانه جامجهانی را از دست میدهد؟ صادق محرمی: گویا فقط مربیان کروات به او اعتقاد دارند! هم برانکو و هم اسکوچیچ به این بازیکن علاقه داشتند. او دفاع راست فیکس و همیشگی تیم دراگان است و البته مدام انتقادات زیادی از این بازیکن به عمل میآید. بعید است درصورت بازگشت کیروش، موقعیت صادق محرمی پابرجا باقی بماند. احمد نوراللهی: این بازیکن هم از زمان حضور دراگان اسکوچیچ روی نیمکت تیم ملی به ترکیب اصلی رسید. کیروش چندان علاقهای به نوراللهی نداشت و معمولا از بازیکنانی نظیر سعید عزتاللهی، امید ابراهیمی، احسان حاجصفی و پیش از اینها جواد نکونام استفاده میکرد. اگر کارلوس برگردد، شاید نوراللهی هم باید با ترکیب اصلی وداع کند.
معجزهای در کار نیست
شکست برابر الجزایر در بازی دوستانه، بلوای بزرگی به پا کرده و موج تازهای از شایعات را در مورد برکناری دراگان اسکوچیچ به وجود آورده است. تنها چیزی حدود پنج ماه به آغاز مسابقات جامجهانی باقی مانده و اگر قرار باشد یک سرمربی خارجی هدایت تیم کشورمان را بر عهده بگیرد، ریسک کار بسیار بالا خواهد بود. در نتیجه احتمال حضور کارلوس کیروش در تیم ملی مطرح شده؛ کسی که بعد از اخراج از کلمبیا و مصر بیکار است و شناخت قبلی او از فوتبال ایران هم یک «مزیت» محسوب میشود. در نتیجه شایعه بازگشت کیروش بهشدت داغ شده و اگرچه فدراسیون فعلا همهچیز را تکذیب میکند، اما منابع غیررسمی احتمال انتخاب کیروش را منتفی نمیدانند. این مطلب در مورد این نیست که تیم ملی باید با اسکوچیچ راهی جامجهانی شود یا با کیروش؛ موضوع به چند نکته فراتر از این حرفها مربوط میشود. شاید لازم است یک گام از اتفاقات جاری فاصله بگیریم و به ماجرا ریشهایتر نگاه کنیم. پرسش اینجاست که با شرایط فعلی فوتبال و البته اقتصاد ایران، تغییر مربی چند درصد از مشکلات را حل خواهد کرد؟ نه اینکه این کار سودمند نباشد، اما آیا واقعا انتظار معجزه دارید؟ آیا میدانید تیم ملی ایران سومین تیم پیر جامجهانی است؟ آیا میدانید به غیر از مهدی طارمی و سردار آزمون، بقیه لژیونرهای اروپایی ما در نقاط مختلف قاره سبز نیمکتنشین هستند؟ آیا میدانید تیم ملی امید ایران به غیر از یاسین سلمانی، حتی یک ستاره مستعد و معروف دیگر هم ندارد و نهایتا دلش به محمد خدابندهلو یا سامان فلاح خوش است؟ آیا میدانید آقای گل لیگ برتر فوتبال ایران گادوین منشای نیجریهای است که در ۳۰ بازی فقط ۱۴ گل زده و ۷ تای آنها هم از روی نقطه پنالتی بوده؟ آیا میدانید فصل گذشته بزرگترین جدال نقلوانتقالاتی فوتبال ایران بر سر امین قاسمینژاد ۳۴ ساله بود و امسال همین رقابت بر سر سجاد شهباززاده ۳۲ ساله در گرفته است؟ آیا میدانید هر دوی این بازیکنان، با کمال احترام مهاجمان بهشدت معمولی هستند که هیچکدام حتی یک بازی ملی هم ندارند؟ این فکتهای بیرحمانه، واقعیت غمانگیز فوتبال ایران را نشان میدهد؛ رشتهای که از بحران توجه و سرمایهگذاری رنج میبرد. حتی مسابقات امیدها در ازبکستان هم کمکداور ویدئویی داشت، اما نهتنها در ایران چنین امکانی نداریم، بلکه حتی دورنمای مشخصی هم برای تجهیز ورزشگاههای کشور به VAR موجود نیست. اینکه عدهای گمان میکنند بزرگترین مشکل حال حاضر فوتبال ایران شخص سرمربی تیم ملی است، یک خود فریبی بزرگ به نظر میرسد.
سه ضربه تحریمهای ظالمانه به فوتبال ایران
«بدیهی است که تحریمهای بینالمللی و تنگناهای اقتصادی ناشی از آن، بر تمام جنبههای زندگی ایرانیان تاثیر گذاشته و البته که حوزه ورزش هم از این قاعده مستثنی نیست. شاید در اقتصاد، تجارت، سرمایهگذاری و سیاست شاخصها کمی تخصصیتر باشند اما اتفاقا در جایی مثل فوتبال بهوضوح میتوان فهمید فاکتور تحریم و سختگیری بر ایران، چه دشواریهایی به وجود آورده و چطور باعث درجازدن، بلکه پسرفت این حوزه شده است. به عنوان مشتی از خروار، تنها بخشی از ضروریات جانکاه ناشی از شرایط موجود را مرور میکنیم.
۱- افزایش قیمت ارز، کاهش کیفیت
یکی از مشکلات ناشی از تحریمهای اقتصادی که مردم آن را با گوشت و پوست لمس میکنند، افزایش قیمت ارز است. طبیعتا این مساله از وجوه مختلف به ورزش ایران هم لطمه میزند. شاید حضور مربی ایرانی در تیم ملی والیبال، کمبود وحشتناک امکانات اردویی در یک تیم مدالآور مثل وزنهبرداری و نیز انتخاب مربیان ارزان و دمدست در تیمهای پایه ملی فوتبال، مرتبط با همین مساله باشد. افزایش قیمت ارز، همزمان تاثیر منفی خودش را روی فوتبال باشگاهی ایران هم گذاشته است؛ جایی که فوج بزرگی از بازیکنان توانمند با سودای کسب سود بیشتر راهی لیگهای خارجی میشوند و البته باشگاههای داخلی هم سختتر از همیشه میتوانند مربی و بازیکن خارجی باکیفیت جذب کنند. مجموع همه اینها تنزل سطح کیفی لیگ برتر ایران است؛ آنچه در فصل بیستویکم بهوضوح به چشم آمد؛ زمانی باشگاههای ایرانی مثل آب خوردن به اردوهای پیشفصل خارجی میرفتند. فارغ از درست و غلط آن کار، چنین رویهای کاملا مرسوم بود. امروز حتی تیم ملی فوتبال ایران در آستانه جام جهانی بهسختی میتواند اردوی خوب خارجی داشته باشد.
۲- کمبود امکانات، عقبافتادگی تدریجی
پنج ماه دیگر دومین جام جهانی دارای کمکداور ویدئویی در تاریخ فوتبال برگزار خواهد شد. حالا دیگر VAR به یکی از عادیترین و رایجترین امکانات جهان فوتبال تبدیل شده؛ مثل خود داور وسط که اگر نباشد، همه تعجب میکنند. تماشاگر ایرانی پیگیر است و مسابقات مختلف فوتبال در جهان را تماشا میکند. او لااقل در قاب تلویزیون خانهاش حالا دیگر نقطهای از جهان را نمیبیند که مسابقات بدون VAR برگزار شود. نه سطح تورنمنت مهم است، نه رده سنی و جنس بازیکنان. همه جای دنیا دارند از کمکداور ویدئویی استفاده میکنند، اما در ایران مطلقا خبری از این داستان نیست و اصلا کسی هم نمیداند چه زمانی ممکن است صاحب VAR شویم. شاید برای برخی، این موضوع فقط یک فقدان تکنولوژیک ساده باشد اما ابعاد ماجرا بسیار جدیتر از این حرفها است. ما الان انگار کلا یک جور دیگر فوتبال بازی میکنیم؛ در نتیجه وقتی بازیکنان امیدمان به مسابقات جام ملتها میروند با چند اشتباه ساده از سوی VAR نقرهداغ میشوند؛ پنالتی میدهند و کارت قرمز میگیرند. در همین مسابقات خبری از داوران ایرانی نبود، چون به زعم کنفدراسیون فوتبال آسیا داوران کشور ما تجربه کار با کمکداور ویدئویی را ندارند و قادر به درک ظرافتهای موضوع نیستند. بارها گفته شده یکی از اصلیترین دلایل تاخیر در ورود این فناوری به ایران، مشکلات تحریمی است. این البته فقط و فقط یک مثال ساده بود، وگرنه تحریم در سایر زمینهها مثل همکاری برندهای معتبر پوشاک با تیمهای ورزشی ایران هم تاثیر منفی دارد.
۳- مشکلات بانکی، وقفههای جدی در تدارکات
همه میدانند که تحریمهای بینالمللی مشکلات جدی در تبادلات بانکی برای ایرانیان فراهم کرده است، در نتیجه بخش زیادی از مطالبات خارجی تیمهای ایرانی هم بلوکه شده؛ از پرسپولیس و استقلال تا تیم ملی و حتی حقالزحمه داوران برای قضاوت در مسابقات برونمرزی. به علاوه تحریمها موجب دشواری برقراری ارتباط در فضای بینالمللی شده و این موضوع در روند آمادهسازی تیم ملی ایران هم سکته انداخته است. در مقام مقایسه بد نیست بدانید پیش از جام جهانی ۲۰۱۸ که شرایط به شکل امروز نبود، تیم ملی ایران هفت اردوی تدارکاتی برگزار کرد و با انجام بیش از ۱۰ مسابقه، رکورد بازیهای تدارکاتی پیش از این تورنمنت را شکست، اما حالا... اصلا نیازی به گفتن نیست!»
اخبار
افشاگری از دلیل اخراج کیروش
با فشار وزیر
کارلوس کیروش سرمربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی پس از پایان جام ملتهای آسیا از هدایت تیم ملی کنار گذاشته شد که مصاحبههای او علیه مقامات ورزش ایران و به ویژه مسعود سلطانیفر شدت گرفته بود و سرانجام هم همین زبان سرخ سرمربی پرتغالی سبب شد تا او برخلاف میل باطنی مسئولان فدراسیون فوتبال نتواند به کارش ادامه بدهد و پس از آن نیز تیم ملی فوتبال ایران روزهای عجیب و پرفشاری را تجربه کرده که هنوز هم ادامه دارد.
محمود اسلامیان عضوپیشین هیئت رئیسه فدراسیون فوتبال چند سال پس از جدایی کارلوس کیروش با حضور در استودیوی آنتن درباره ماجراهایی که به جدایی این مربی پرتغالی منجر شد، اینطور توضیح داد:« فرق بخش دولتی و خصوصی این است، وقتی یک مدیر خوب داریم سال ها او را نگه میدارند. وقتی نتیجه کار یک مدیر مثبت است، آن مدیر را نباید عوض کرد و این خلاف عقل است. در همین مجموعه خودتان میتوانید این موضوع را بدانید.»
او ادامه داد:« کار کیروش بسیار خوب بود. ما همیشه با اضطراب به جام جهانی میرفتیم. آدمهای توانمند و قوی اخلاقهای خاصی دارند و باید مدیریت شوند. آدمهای ضعیف مدام میگوید چشم قربان و اداره او هم راحت است. اما اداره کردن آدم قوی آسان نیست. من ارتباط خوبی با کیروش داشتم. آقای کفاشیان و تاج هم حمایت میکردند.»
بخش بعدی صحبتهای اسلامیان اشاره به دخالتهای سلطانیفر بود و در این مورد اضافه کرد:« وزیر وقت ورزش پس از جام جهانی و پیش از بازیهای آسیایی فشار زیادی وارد کرد که کیروش باید برود و هر چقدر هم بحث میکردیم که کیروش گاهی مصاحبههایی میکند و چیزهایی میگوید، ولی شما جنبههای مثبت و منفی این آدم را بررسی کنید و سپس تصمیم بگیرد، اثربخش نبود. درنهایت هم فشار زیاد سبب شد تا فدراسیون کوتاه بیاید. ایشان فشار آورد و فدراسیون هم که منابع مالی ندارد، مجبور شد عذر ایشان را بخواهد و به نظرم اشتباه بدی در تاریخ فوتبال ایران رخ بدهد.»
شهرخودرو:
دیگر با پرسپولیس توافق نمیکنیم
از لیگ نوزدهم که شهرخودرو رضایتنامه یحیی گلمحمدی را به مقصد پرسپولیس صادر کرد این دو باشگاه بحثهای زیادی با یکدیگر داشتهاند و هنوز مبلغ این رضایتنامه بهطور کامل واریز نشده است. حال احسان حسینی، مدافع تحت قرارداد پرسپولیس که بهصورت قرضی در شهرخودرو توپ زد به جدیدترین موضوع مشاجره میان این دو باشگاه تبدیل شده و شهرخودرو در بیانیهای اعلام کرد دیگر با پرسپولیس توافق نخواهد کرد.
در بیانیه این باشگاه آمده: «باشگاه شهر خودرو در خصوص پرونده طلب شهر خودرو از پرسپولیس بعد از کش و قوسهای فراوان و بد قولیهای پرسپولیس در پرداخت تعهدات مالیای که با شهر خودرو توافق کرده بودند، اینبار پرسپولیس به بندی دیگر از این توافق پایبند نبوده و بار دیگر نشان دادند آنها مثل همیشه در انجام وظایف و تعهداتشان صادق و راسخ نیستند.
یکی از توافقاتی که بین باشگاه شهر خودرو و پرسپولیس صورت گرفته بود بدین شکل بود که رضایت نامه سید احسان حسینی بازیکن قرضی پرسپولیس که در شهر خودرو بازی میکند به این باشگاه سپرده شود و در راستای آن مبلغی از این بدهی کسر گردد که این اتفاق هم از سوی پرسپولیسیها رخ نداد و از سوی آنها برای این بازیکن نامه فسخ قرارداد ارسال گردیده است.
باتوجه به این موضوع و بدقولیهای قبلی مدیران پرسپولیس باشگاه شهر خودرو دیگر هیچ توافقی را با پرسپولیس به رسمیت نمیشناسد و پنجره باشگاه پرسپولیس همچنان بسته خواهد ماند.»
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9769/30469/106485
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9769/30469/106486
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9769/30469/106487
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9769/30469/106488
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9769/30469/106489
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9769/30469/106490
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9769/30469/106491
|
عناوین این صفحه
- واکنش رسمی فدراسیون فوتبال به دعوای اسکوچیچ و ماجدی
- معنوی نژاد: با درد بازی میکردم؛ هیچ کس جز خانوادهام نمیدانست
- اسکوچیچ تیمملی را به زمین گرم زد!
- بیچاره شجاع!
- معجزهای در کار نیست
- سه ضربه تحریمهای ظالمانه به فوتبال ایران
- اخبار