|
تب مسابقهها هنوز جریان دارد؛
شرط «فامیل بازی» خانواده کامل است
سیدهاشم موسوی تهیهکننده مسابقه «فامیل بازی» که این شبها از شبکه افق روی آنتن میرود درباره شروع ساخت این برنامه به خبرنگار مهر بیان کرد: از سال گذشته دوستان گروه اجتماعی شبکه افق پیشنهاد ساخت این برنامه را به ما دادند و سفارش آنها بود.
وی با اشاره به رویکرد این برنامه عنوان کرد: مبنای اصلی ما در ساخت این مسابقه بحث خانواده کامل بود یعنی شرکت کننده ها یک نسبت خونی با هم داشته باشند. این روزها عناوین عمو، خاله و دایی کمتر شنیده میشود چون نسلهای جدید کمتر خواهر و برادر دارند یا خیلی از خانوادهها پدر بزرگ و مادربزرگ ندارند مثلاً پدر و مادر دیر برای فرزندآوری اقدام کرده است و نوه دیگر پدربزرگ یا مادربزرگش را نمیبیند.
موسوی با اشاره به همین مبنای مسابقه از یکی از شروط اصلی برنامه یاد کرد و گفت: شرکتکنندگان مسابقه حتماً باید شامل سه نسل از یک خانواده باشند و اگر مثلاً خانواده پدربزرگ و مادربزرگ ندارد در نسل همان سنین خواهر یا برادری باشد که این سه نسل را درنهایت کامل کند. تاکنون حدود ۲۰۰ نفر به نمایندگی از خانوادههای خود برای حضور در مسابقه شرکت کردهاند ولی چون خانوادههایشان کامل نبود نشد آنها را بپذیریم.
تهیهکننده مسابقه درباره طراحی بازیها نیز توضیح داد: برای طراحی بازیها یک هویت ایرانی تعریف شد و سعی کردیم از فضای خارجی فاصله بگیریم. برخی از بازیها هم البته از بازیهای خارجی اقتباسی شده است، بازیهایی که چندان نمیتوان گفت از چه خطه و مکانی است.
وی اضافه کرد: بازیها در این مسابقه تلفیقی هستند و علاوه بر فضای شناختی، فضای فیزیکی هم دارد.
موسوی درباره پخش مسابقههای مختلف در تلویزیون و تکراری شدن تم مسابقه بیان کرد: فرمها نمیتواند خیلی متفاوت باشد. همه حول یک موضوع است و همه جا هم همین است مثلاً پانتومیم همه جا همین است و نمیتواند خیلی فرق کند.
این تهیهکننده درباره انتخاب مجریان این برنامه نیز گفت: شاید خیلی از تهیه کنندگان نگاه کنند چه کسانی تا به حال مجری بودهاند و از همان افراد استفاده کند ولی من ریسک کردم و این هنر تهیهکننده است که اتفاقاً سراغ کسانی برود که تا به حال اجرا نداشتهاند. من ریسک میکنم دنبال آدم جدید میروم و اتفاقاً مرتضی رستمی و ابراهیم شفیعی بعد از این پیشنهادهای زیادی برای اجرا خواهند داشت.
وی که پیش از این بیشتر در حوزه مستندسازی فعالیت داشته است درباره اینکه مسابقه چقدر در حال حاضر مخاطب دارد بیان کرد: الان تب مسابقه است و این ژانر مخاطب دارد وقتی هم که شبکهها پیشنهاد میدهند یعنی براساس یک بازخورد و نگاه راهبردی احساس نیاز کردهاند.
مراحل پیش تولید و ساخت دکور مسابقه بزرگ «فامیل بازی» آغاز شده تا درایام نوروز روی آنتن شبکه افق رفته و لحظاتی خوش را برای مخاطبان به ارمغان بیاورد.
یادداشت
پرداختن به موضوع بیشناسنامهها شجاعت میخواهد
️ محمد صالح مفتاح، کارشناس فرهنگی
پرداختن به مسئلهای که قصه سریال «یاغی» با آن شروع میشود، یعنی موضوع افراد بی شناسنامه، شجاعتی میخواهد که سازنده سریال یاغی به شکل درستی به آن پرداخته است.
حل مشکلات افراد بدون شناسنامه و ورود به این موضوع، شجاعتی میخواهد که از این جهت، ساخت یاغی، قابل تحسین است. این مسئله بهخصوص در مورد کسانی که مادر ایرانی و پدر غیر ایرانی داشتند در کشور ما چندین سال است که مطرح شده است.چند سال پیش با یک گروه از افرادی که شناسنامه نداشتند، مواجه شدم که با تشکیل یک گروه سرود و تواشیح تلاش میکردند که امرار معاش کنند و زندگیشان را تغییر دهند.
من اولین بار با مستند خون مردگی با محمد کارت آشنا شدم که با عینک انسانیت به موضوع اراذل اوباش و حاشیه نشینان شهر پرداخته بود و از دریچه آنها به مسائل این گروهها نگاه کرده بود. یک نفر در این مستند میگفت که ما در محیطی به دنیا آمدهایم و در شرایطی زندگی و رشد کردهایم که هرکس جای ما باشد همین وضعیت را دارد.
ایجاد تغییر در شرایط خاص و در سنین بالاتر، سختتر است اما در یاغی میبینیم که کاراکتر اصلی با ارادهاش، چگونه به دنبال ایجاد تغییر در زندگیاش است.
در یاغی، علیرغم مشاهده خشونتی که ذهن مخاطب را اذیت میکند، ابعادی از انسانیت را به تصویر کشیدهاند که امید را در دل مخاطب زنده نگه میدارد و این را تداعی میکند که انسان توان تغییر دادن شرایطش را دارد.
نکته قابل توجه سریال این است که کارگردان از دور به موضوع نپرداخته و قصه را برای مخاطب، قابل باور کرده است. از طرفی هم با وجود شخصیتهای منفی اطراف کاراکتر یاغی، باز هم او با سرسختی تمام، تلاش میکند تا تغییرات مثبتی را در زندگیاش اعمال کند.
کلاژی هوشمندانه از آثار خاطرهانگیز مهرجویی
آخرین ساخته مهرجویی برخلاف آثار قبلی کارگردان، روایت سرراستی از یک چالش دارد و بهمانند مشی محتوایی کارگردان، تمام حوادث را دایرمدار قهرمان خود تعریف میکند.
لامینور، در تمامی صحنههای خود، امضای مهرجویی را دارد. برخلاف قانون نانوشتهای که بسیاری از آثار متاخر کارگردانان نسلهای قبلی را در اندازههای آنان نمیدانند، لامینور اما اعتبار مهرجویی را حفظ میکند. مشکل اما جایی است که کارگردان با یک چرخش آشکار، آن پیچشهای دراماتیک را از لایههای زیرین روایت حذف کرده و به روایت صریح و بدون حشوی رسیده که نادی (پردیس احمدیه) را به عنوان قطب قصه، در یک چالش مهیب قرار داده و این چالش را در حد امکان، بدون آن پیچشهای مرسوم سینمای خود به تصویر میکشد.
اینکه مهرجویی در لامینور در ابتدای حیات نوینی از مواجهه با جامعه امروز ایران قرار دارد، گزاره دیگری است که در راستای همان سینمای همیشگی کارگردان و دغدغههای اجتماعی و فرهنگی او تفسیر میشود. مهرجویی در لامینور، خستهتر از آن است که به تقابل دو قطب خیر و شر داستان، به شکلی بنیادی حمله کند بنابراین تنها به ظواهر داستانی ورود میکند و چالشهایی کلاسیک چون تقابل تجارت با هنر یا خواستگار تحمیلی برای ازدواج را به تصویر میکشد.
اوج این هنرنمایی اما خود را در سکانس مهمانی نشان میدهد. سکانسهایی که علاوه بر محک فردیت قهرمان و مواجهه او با فضای مستقل و جدید، یک تمثال زیبا از موقعیت آدمهایی با زیرساختهای فرهنگی مختلف را به تصویر میکشد. این سکانسهای مهمانی، پاسخ درخوری به منتقدانی است که نبود شخصیتپردازی را یکی از پاشنههای آشیل این فیلم عنوان میکردند. در همین سلسله سکانسها است که فیلم، به وحدانیت مناسب و متواتری از شخصیتشناسی کاراکترهای اصلی خود دست یافته و هر یک از آنها را در دنیای جدید نادی محک میزند.
ازقضا، گردش دوربین به سمت نادی است و آدمهایی که به طرف او میآیند. فیلم، دست به معضلسازی نمیزند و برخلاف باور قدیمی مخالفت شرع با موسیقی، شالوده داستانی خود را بر این مبنا استوار نمیکند. دوربین به موازات پیشرفتهای محسوس نادی، با او همگام شده و در این مسیر، تنها به تلاطم آدمهای موافق و مخالفی که به نادی نزدیک میشوند، میپردازد. این مولفه، حسن بزرگ لامینور است که سبب شده تا فیلم به یک اثر کاسبکار و تجاری تبدیل نشده و بر همان ریل دغدغهمندی کارگردان نسبت به اجتماع خود و نسل جدید حرکت کند.لامینور، همان سینمایی است که در آستانه ششمین دهه فیلمسازی مهرجویی، از او انتظار داریم. سینمایی متشکل از فردیت مستمر قهرمان و مسیری که وی را در مواجهه با هجمه مخالفتها، ثابتقدم نشان داده و آبدیده میکند. این، همان فرمول هامون، گاو، بانو، مهمان مامان و سنتوری است که حال به مقتضای جامعه روز، به چنین روایتی رسیده است. لامینور را باید فراتر از یک فیلم که داستانش را در سطح تعریف میکند، تلقی کرد. این، هنر مهرجویی است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9772/30498/106650
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9772/30498/106651
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9772/30498/106652
|
عناوین این صفحه
- شرط «فامیل بازی» خانواده کامل است
- یادداشت
- کلاژی هوشمندانه از آثار خاطرهانگیز مهرجویی