در این برهه از زمان که مصوبه کمیته فنی رای به اخراج اسکوچیچ داده است خیلی از مربیان داخلی و خارجی منتظر تماس از سوی فدراسیون فوتبال هستند تا هدایت تیم ملی را برعهده بگیرند؛ چرا که پای تیم ملی فوتبال ایران در میان است. به نوعی هدایت این تیم از مرحله گروهی یک کارنامه قابل توجه و تاریخی برای مربی و تیم خواهد بود، اگر هم صعود نکند چیزی از دست نداده چراکه تا به امروز موفق به صعود از مرحله گروهی نشده است. اما علی دایی به راحتی به این پیشنهاد نه گفت. بعد از مصوبه کمیته فنی تماس های رسمی و غیر رسمی زیادی با علی دایی برای قرار گرفتن روی صندلی اسکوچیچ شد اما مرد پرآوازه فوتبال ایران گفت نه، یک کلمه و تمام.دلیل چیست؟ آیا او آمادگی ذهنی لازم برای هدایت تیم ملی ندارد؟ آیا علی دایی اخراج اسکوچیچ که تیم ملی را با اقتدار به جام جهانی رهنمون کرد، دور از معرفت می‌داند؟ آیا او مربیان دیگری را شایسته‌تر از خود برای جانشینی اسکوچیچ می داند؟ دلیل هر چه باشد رد این پیشنهاد سخت بود. سخت‌تر از بله گفتن.   شاید هم علی دایی بعد از برخوردی که در باشگاه سایپا با او شد و موجب شائبه ممنوع الکاری او شد، قید ادامه مربیگری در فوتبال ایران را زد و خیال مربیگری ندارد. به نظر می رسد از اینکه در حاشیه فوتبال قرار دارد و به زندگی شخصی خود می پردازد راحت‌تر است. به هر صورت علی دایی در فوتبال و به خصوص در دوران بازیگری با تلاش و اراده به هر آنچه که می خواست دست یافت. شاید آنچه که اکنون ما برای او متصور هستیم؛ مثل ریاست فدراسیون فوتبال و یا سرمربیگری تیم ملی، خواسته‌های او نباشند.

 

کاپیتان تیم ملی فوتبال ایران، در گفتگو با سایت دیلی‌استار از رویای نسل طلایی تیم ملی برای موفقیت در این دوره از جام جهانی صحبت کرده است.

علیرضا جهانبخش، وینگر 28 ساله تیم ملی که این روزها خودش را برای حضور در فصل جدید لیگ اردیویسه هلند به همراه فاینورد آماده می‌کند، در این گفتگو صحبت‌های جالبی مطرح کرده که در ادامه آن را می‌خوانید:

* گروه ایران در جام جهانی آرزوی من بود

علیرضا جهانبخش، وینگر سابق برایتون، مهدی طارمی ستاره پورتو و کریم انصاری فرد، مهاجم سابق ناتینگهام فارست، زمانی که انگلیس به عنوان هم‌گروه ایران در جام جهانی انتخاب شد، در کنار هم بودند. وقتی علیرضا لحظه مشخص شدن تکلیف ایران در قرعه‌کشی جام جهانی را در ذهنش تداعی می‌کند، به یاد می‌آورد که در آن لحظات نگرشی به دور از ترس نسبت به گروه ایران در سومین جام جهانی متوالی داشته است.

جهانبخش می‌گوید:»صادقانه بگویم، ما در حال تماشای قرعه کشی بودیم و قبل از اینکه آنها برای انتخاب تیم سوم برای گروه سوم بروند، گفتیم که اگر در گروه B قرار بگیریم فوق العاده هیجان انگیز است، بسیار خوب است.»

آرزوی جهانبخش که حضور تیم ملی در گروهی جذاب شامل انگلیس، آمریکا و حالا ولز بود، محقق شد.

* عاشق تماشای بازی رشفورد و سانچو هستم

با این حال، هافبکی که در هر دو دوره مسابقات برزیل و روسیه به عنوان یک فوق ستاره آینده‌دار حضور داشت، چالش بزرگی را که در رویارویی با فینالیست یورو 2020 با آن روبرو هستند منکر نمی‌شود. او اعتراف کرد: «گروه بسیار بسیار سختی است. انگلیس، یکی از بهترین نسل هایی است که تا به حال داشته‌اند. آنها می توانند همزمان سه تیم بسیار قدرتمند را به میدان بفرستند. امثال هری کین کیفیت بسیار بالایی دارند. من عاشق تماشای بازی سایر بازیکنان هم‌پستی‌ام مانند مارکوس رشفورد و جیدون سانچو هستم.

علیرضا جهانبخش به رویای کاپیتانی ایران مقابل انگلیس در جام جهانی 2022 چشم دوخته است.

* بستن بازوبند کاپیتانی تیم ملی رویای بچگی من است

جهانبخش که به همراه طارمی از معدود بازیکنان ایرانی است که تجربه رقابت با رقیبانی بسیار قدر برای کسب جایزه پوشکاش را به خاطر گل‌هایشان به چلسی در لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2021 را داشته، با امیدهای بالای مردم کشوری که هرگز صعود به مرحله حذفی جام جهانی را تجربه نکرده‌اند، بیگانه نیست. چرا که در 25 سالگی، یکی از بازیکنان تیم ملی در جریان شکست یک بر صفر برابر اسپانیا در جام جهانی بود.

علیرغم اینکه هافبک پرورش‌یافته زمین‌های خاکی قزوین در طول دوره مقدماتی جام جهانی ایران بازوبند را بسته بود، همچنان که هم تیمی‌هایش را پیش می‌برد باید در هر زمان، یک تلنگر هم به خودش بزند. جهانبخش در مورد کاپیتانی این‌طور توضیح داد: «این باور کردنی نیست. چیزی است که از کودکی آرزویش را داشتم. هر زمان که فرصتی برای بستن بازوبند کاپیتانی داشته باشم، با تمام وجود این کار را انجام می دهم زیرا می دانم که فوتبال چقدر برای مردم ارزش دارد.»

* تمام تلاشمان را می‌کنیم تا در این گروه دشوار سربلند شویم

آینده اسکوچیچ اکنون به عنوان سرمربی تیم ملی روی هوا است، زیرا طبق گزارش ها، فدراسیون فوتبال ایران در تلاش برای جایگزینی اوست و تنها یک اردوی آماده سازی تا پایان جام جهانی باقی مانده است. اما تمرکز جهانبخش روی زمین است و او تاکید می کند که بازیکنان مشتاق هستند یک بار دیگر خود را ثابت کنند:»در دو جام جهانی اخیر نشان دادیم حریف آسانی نیستیم. ما واکنش‌ها را دیدیم. همه در مورد ایران به عنوان یک «تیم ملی» صحبت می‌کردند. این به این دلیل است که ما سخت کار کردیم و بار این مسئولیت را به دوش کشیدیم. غیر قابل باور بود. ما به دور بعدی نرسیدیم، اما واکنش مردم... ما تمام تلاش خود را می کنیم تا ملت خود را سربلند کنیم. این تنها کاری است که می توانیم انجام دهیم، بهترین استفاده را از آن ببریم و سخت کار کنیم زیرا گروه بسیار دشواری است.»

این قرعه‌کشی همچنین فرصتی برای ستاره‌های ایران فراهم می‌کند تا یکی از تاریخی‌ترین لحظات ورزشی کشور را تکرار کنند، «شکست دادن آمریکا در جام جهانی». «نسل طلایی» 1998 دقیقا همین کار را در فرانسه انجام داد و با جلوگیری از بازگشت دیرهنگام آمریکا، پیروزی دراماتیک 2-1 را به دست آورد، جایی که مهدی مهدوی کیا قاطعانه گل تعیین کننده را به ثمر رساند.

کار قهرمانانه‌ی مهدی مهدوی کیا در سال 98 برابر آمریکا خیلی زود او را به یک اسطوره در فوتبال ایران تبدیل کرد.

* یکی از بهترین نسل‌های تاریخ تیم ملی هستیم

جهانبخش به عنوان اولین مسابقه‌ای که با تماشای آن بزرگ شد، هنوز خاطرات سال 1377 را عزیز نگه داشته و حتی مهدوی کیا را بزرگترین الگوی خود می داند. او از صمیم قلب معتقد است که ایران یک نسل طلایی جدید را تنها بر اساس استعدادها در اختیار دارد، اما اصرار دارد که آماده‌سازی برای صعود از مرحله گروهی برای اولین بار کلیدی است:»این یکی از بهترین نسل‌هایی است که ایران تا به حال داشته است، با ترکیبی خوب از جوانان و بازیکنان باتجربه. این واقعیت که ما خط حمله‌ی بسیار خوبی داریم برای ما یک امتیاز بزرگ است. آینده بسیار درخشانی با تیم ملی داریم. این تیم به اندازه کافی قوی است و پتانسیل زیادی برای انجام کارهای بزرگ دارد، ما فقط به بهترین آماده‌سازی ممکن نیاز داریم.»

 

به‌نظر می‌رسد روند انتقال بازیکنان پرسپولیس به نساجی همچنان ادامه دارد. علی شجاعی و مهدی شریفی، 2بازیکنی بودند که پیش‌تر با خداحافظی از جمع سرخپوشان به تیم محبوب مازندرانی پیوستند. مخصوصا جدایی علی شجاعی با دلخوری‌هایی همراه بود و او اعتقاد داشت حقش بود فرصت بیشتری برای بازی در پرسپولیس داشته باشد. در هر صورت روند این انتقال‌ها بعد از حضور حمید مطهری در قائم‌شهر آغاز شده است؛ دستیار پیشین یحیی گل‌محمدی که در پی بالا گرفتن انتقادات از او جدا شد و هدایت نساجی را پذیرفت. او فعلا شجاعی و شریفی را با خودش برده و حالا شایعات زیادی در مورد انتقال علیرضا ابراهیمی به این تیم نیز به گوش می‌رسد. ابراهیمی نخستین خرید فصل گذشته پرسپولیس بود که از گل‌گهر به جمع قرمزهای پایتخت پیوست. با این حال او در این تیم سرنوشت بسیار عجیبی پیدا کرد و تا مدت‌ها بدون هیچ دلیلی از ترکیب دور ماند. نهایتا هم زمانی به بازی گرفته شد که تیم قهرمانی را از دست داده بود و عملا بود و نبودش فرقی نمی‌کرد. فارغ از اینکه آیا ابراهیمی به نساجی خواهد رفت یا نه، صرف علاقه حمید مطهری به سومین نیمکت‌نشین پرسپولیس در نوع خودش بحث‌برانگیز است. او در حالی مشغول انتقال رزروهای تیم سابقش به باشگاه جدید است که در پرسپولیس نقش پررنگ فنی داشت، اما این جایگاه منجر به افزایش سهم امثال شجاعی، شریفی و ابراهیمی در مسابقات پرسپولیس نشد. به‌عنوان مثال علیرضا ابراهیمی در حالی تمام‌وقت روی نیمکت پرسپولیس نشست که این تیم با شدیدترین مشکلات دفاعی دست به گریبان بود و کادرفنی برای بهبود شرایط انواع و اقسام چینش‌ها را آزمود. با این حال سهم چندانی به ابراهیمی نرسید. پرسش اینجاست که اگر این بازیکنان واقعا خوب بودند و حمید مطهری هم به توانایی آنها واقف بود، چرا بیشتر مورد اعتماد قرار نگرفتند و اگر کیفیت کافی را نداشتند، چرا حالا جذب تیم مازندرانی می‌شوند؟ البته که متوجه تفاوت سطح پرسپولیس و نساجی هستیم، اما فراموش نکنید هم شجاعی و شریفی و هم ابراهیمی خریدهای خود یحیی گل‌محمدی و حمید مطهری برای پرسپولیس بودند!

 

بدیهی است که دوپارگی در تیم ملی اتفاقی نیست که یک شبه و در آن واحد رخ داده باشد. آنچه در جنگ استوری‌ها بروز کرد، حتما ریشه مفصل و عقبه طولانی داشته است؛ آتش زیر خاکستری که در یک فرصت مناسب قد علم کرد و باعث شد 2 گروه از بازیکنان تیم ملی چنین آشکار به هم چنگ و دندان نشان بدهند. وقتی اختلافات فاش شد، سؤالات زیادی هم به‌وجود آمد. خیلی‌ها از خودشان پرسیدند آیا بازیکنانی که این گارد تهاجمی و تند و تیز را علیه کادرفنی تیم ملی دارند، در مسابقات اخیر این تیم با همه وجود و با انگیزه کامل بازی کرده‌اند؟ به‌طور مشخص فشارها روی کادرفنی تیم ملی بعد از 2 شکست برابر کره‌جنوبی در مسابقه تشریفاتی مرحله انتخابی و دیدار تدارکاتی با الجزایر در اردوی قطر افزایش پیدا کرد. در هر دو بازی غایبان زیادی داشتیم و در هر دو بازی هم عملکرد تیم‌مان خیلی بد بود. حالا یک عده می‌پرسند آیا واقعا همه بازیکنان تیم ملی در این دو مسابقه و به‌ویژه دیدار تدارکاتی با الجزایر، تمام توان و انرژی‌شان را گذاشته‌اند؟لطفا اشتباه نشود؛ لزوما از کم‌فروشی تعمدی یا کودتا حرف نمی‌زنیم، گرچه متأسفانه از این دست موارد در فوتبال ایران، حتی در همین تیم ملی و مسابقات دوستانه قبل از جام‌جهانی هم داشته‌ایم! الان در مورد مسابقه با کره یا الجزایر فقط بحث‌مان انگیزشی است؛ نوعی حس ناخودآگاه که صرفا در اثر تعارض با کادرفنی پیش می‌آید. وقتی چند بازیکن سرمربی‌شان را قبول ندارند و به وضوح این مسئله را «جار» می‌زنند، مخاطب حق دارد شک کند که بازیکنان همه زور و توان‌شان را برای او نگذاشته‌اند. طبیعی است که وقتی بازیکنی به کادرفنی اعتقاد داشته باشد، حداکثر تلاشش را برای روسفیدی او انجام می‌دهد، اما در حالت عکس، شاید نوعی حس بی‌تفاوتی به فوتبالیست دست بدهد که بسیار هم مخرب است. امیدواریم اینطور نبوده باشد و بازیکنان مخصوصا با پیراهن تیم ملی، در همه بازی‌ها حتی دیدارهای دوستانه با تمام قوا به میدان بروند. فراموش نکنیم مهم‌تر از اسم کی‌روش و برانکو و اسکوچیچ و زیدان و گواردیولا، نام و منافع «ایران» است.

 

سرمربی پرتغالی استقلال تازه کارش را در این تیم شروع کرده، اما این دلیل نمی‌شود منتقدان کاری به کارش نداشته باشند. بخشی از نقدها به سابقه و کارنامه ساپینتو مربوط می‌شود. به هر حال او زیاد تیم عوض کرده و در هیچ‌یک از باشگاه‌هایش کار به تمدید قرارداد نکشیده است. این مسئله می‌تواند برای هواداران نگران‌کننده باشد. مخصوصا وقتی سپاهان سرمربی‌اش را انتخاب کرد و با ژوزه مورایس قرارداد بست که کارنامه بهتری نسبت به ساپینتو دارد، بدگمانی‌ها نسبت به انتخاب استقلال افزایش هم پیدا کرد. مورایس یکی از گزینه‌های مصطفی آجورلو بود و خیلی‌ها پرسیدند چرا باشگاه بدون توافق با این مربی، سراغ ساپینتو رفت. البته که گفته می‌شود توقعات مالی بالاتر مورایس در تغییر نظر استقلال بی‌تأثیر نبوده است.بخش دیگری از انتقادات اما مربوط به اظهارنظر معروف ساپینتو در زمان معرفی‌اش به‌عنوان سرمربی استقلال می‌شود. او گفت 4جام با آبی‌ها می‌گیرد که اظهارنظر عجیبی بود و کمتر از یک مربی حرفه‌ای شنیده می‌شود. مثلا بد نیست این بخش از سخنان کریستوف گالتیه، سرمربی جدید پاری‌سن‌ژرمن را بخوانید: «می‌دانم چه وظیفه‌ای را قبول کرده‌ام و احساس می‌کنم که از پس آن برمی‌آیم، اما انجام هیچ کاری به تنهایی آسان نیست. ما در کنار هم خواهیم توانست تیمی قدرتمند تشکیل دهیم.» یا این بخش از سخنان اریک تن‌هاخ، سرمربی جدید منچستریونایتد: «بسیار هیجان‌زده هستم که چنین چالشی را پیش روی خودم می‌بینم. من تمام توانم را به‌کار خواهم گرفت تا تیمی بسازم که بتواند منچستریونایتد را به جایگاه اصلی‌اش بازگرداند.»البته که قصد مقایسه نداریم اما به هر حال اینها الگوهای در دسترس ما هستند و به آنها نگاه می‌کنیم. می‌بینید که سبک و مدل حرف زدن هنگام حضور در یک تیم جدید طور دیگری است و اینکه یک مربی قول کسب 4جام را بدهد، کمی عجیب و غریب به‌نظر می‌رسد. در هر صورت این جملات ساپینتو در آغاز حضورش روی نیمکت استقلال دردسرساز شده و اگر اهل رصد رسانه‌ها باشید، حتما دیدید که ده‌ها مصاحبه در همین مورد از سوی پیشکسوتان استقلال انجام شده است. ببینیم جنس حرف زدن ساپینتو در ادامه تغییر می‌کند یا نه؟

 

سپاهان در این سه پست بازیکن خارجی می‌خواهد

کریستوفر کنت و گئورگی گولسیانی دو سهمیه خارجی سپاهان در لیگ بیست و یکم بودند؛ دو بازیکنی که در پایان فصل یکی از آنها به اردوی پرسپولیس پیوست و کنت هم اخیرا با عقد قرارداد رسمی به فولاد خوزستان رفت تا طلایی‌پوشان اصفهانی چهار جای خالی برای خرید بازیکنان خارجی داشته باشند.طی روزهای اخیر، گمانه‌زنی‌های زیادی درباره چند بازیکن خارجی که قرار است به اردوی سپاهان اضافه شوند، وجود داشته اما تاکنون ژوزه مورایس و دستیارانش روی گزینه خاصی به توافق نرسیده‌‌اند، هر چند که مذاکرات با چندین بازیکن برای حضور در سه پست ادامه دارد. در واقع، اگرچه نمی‌توان به نام بازیکنان مدنظر سپاهانی‌ها اشاره کرد، ولی آنها در سه پست دفاع وسط، هافبک دفاعی و وینگر به دنبال جذب بازیکن هستند و مذاکره با برخی گزینه‌ها نیز به زودی به توافق تبدیل خواهد شد. سپاهان در پایان فصل با جدایی سروش رفیعی، دانیال اسماعیلی‌فر، گئورگی گولسیانی، کریستوفر کنت، رضا میرزائی و سجاد شهباززاده مواجه شده و اگرچه آنها موفق به جذب دانشگر، زکی‌پور و علی‌نژاد شده‌اند ولی همچنان خلاهای زیادی در اردوی این تیم برای ساختن تیمی مدعی دیده می‌شود. البته به نظر می‌رسد طی روزهای آینده این پست‌های خالی با خرید بازیکنان ایرانی و خارجی پر خواهد شد.

 

توضیح محمد بحرانی و 

عذرخواهی از وریا غفوری

محمد بحرانی، صداپیشه شخصیت محبوب جناب‌خان در برنامه خندوانه، نسبت به اتفاقات پنجشنبه شب این برنامه واکنش نشان داد.محمد بحرانی که از مهم‌ترین عوامل این برنامه محسوب می‌شود، در توضیحی که در صفحه اینستاگرامش استوری کرده، از وریا غفوری عذرخواهی کرده است. شب گذشته در برنامه خندوانه اتفاق عجیبی رخ داد. طی بازی اسم و فامیلی که میان شرکت‌کنندگان برگزار می‌شد، وقتی روی تخته سفید نام وریا نوشته شد، در نمای بعدی این نام به وحید تغییر داده شد.بحرانی در متن استوری اینستاگرامی‌اش نوشت: «اتفاقی که دیشب در برنامه خندوانه افتاد اتفاق بسیار ناخوشایندی بود. این اتفاق ناخوشایند به عقیده من حتما شایسته یک عذرخواهی است. هرچند بنده در هنگام ضبط بخش مسابقه در برنامه دیشب حاضر نبودم که اگر حاضر می‌بودم حتما ری‌اکشن نشان می‌دادم. در هرحال به خاطر اتفاق رخ داده هرچند عملا نقشی در آن نداشتیم به سهم خودم، تمام قد و صمیمانه از جناب آقای وریا غفوری و همچنین تمام شما بینندگان عزیز عذرخواهی می‌کنم. متشکرم. در ضمن ضبط خندوانه دو سه روز پیش به پایان رسیده لذا ما عملا امکان عذرخواهی در خود برنامه را نداریم.»

 

رکورد جدید سیرجانی‌ها 

در تیم ملی زنان

تیم ملی فوتبال زنان ایران در حالی با پنج گل مقابل میزبان مسابقات تاجیکستان به پیروزی رسید که هر پنج گل این بازی را بازیکنان تیم شهرداری سیرجان به ثمر رساندند.افسانه چترنور (۲گل) هستی فروزنده (۲گل) و ملیکا متولی (۱گل) برای تیم ملی در این مسابقه به ثمر رساندند که در پایان بازی نیز ملیکا متولی به عنوان برترین بازیکن میدان انتخاب شد. اتفاق جالب توجه در این مسابقه حضور هشت بازیکن از تیم شهرداری سیرجان نایب قهرمان فصل گذشته لیگ برتر در ترکیب تیم ملی بود که در تاریخ فوتبال ایران بی سابقه است. این اتفاق در حالی رقم خورد که تیم خاتون بم قهرمان فصل گذشته لیگ برتر در اردوی آماده‌سازی لیگ قهرمانان آسیا حضور دارد و به همین دلیل بازیکنان خود را در اختیار تیم ملی قرار نداده است. گفتنی است مریم جهان نجاتی سرمربی تیم شهرداری سیرجان نیز به عنوان دستیار مریم آزمون هدایت تیم ملی را بر عهده دارد و این انتصاب باعث افزایش تعداد ملی پوشان تیم شهرداری سیرجان شده است.

در آشفته‌بازار فوتبال ایران شرایط طوری است که در لحظه نگارش این مطلب هنوز نمی‌دانیم دراگان اسکوچیچ از سرمربیگری تیم ملی عزل شده یا نه؛ یا اگر رفته، امکان بازگشتش وجود دارد یا نه! در پی ماه‌ها شایعه و حریف و حدیث، سرانجام کمیته فنی فدراسیون فوتبال رای به قطع همکاری با اسکوچیچ داد. این موضوع در تمامی رسانه‌ها حمل بر اخراج مربی کروات شد و بازتاب‌های وسیع بین‌المللی پیدا کرد. با این حال فدراسیون فوتبال با مشاهده واکنش‌های منفی موضوع را تکذیب کرد و مدعی شد کمیته فنی فقط می‌تواند نظر مشورتی بدهد. قرار بود عصر دیروز جلسه‌ای بین دراگان و اعضای هیات‌رئیسه فدراسیون برگزار و تکلیف این مربی مشخص شود. بنابراین شاید تا زمانی که شما این مطلب را می‌خوانید، موضوع روشن شده باشد. فارغ از سرنوشت نهایی اسکو اما، نوع معامله‌ای که با او شد، قشنگ از همان جنسی است که می‌تواند یک عذاب وجدان تاریخی دیگر برای فوتبال ایران درست کند؛ حسی که هرگز با آن بیگانه نیستیم و قبلا بارها تجربه‌اش کرده‌ایم.

در تمام طول مدتی که شایعه برکناری دراگان اسکوچیچ وجود داشت و مخصوصا پس از آنکه کمیته فنی فدراسیون او را رد صلاحیت کرد، این پرسش نزد گروهی از هواداران فوتبال به وجود آمد که این مربی برای حفظ صندلی خود دیگر باید چه می‌کرد؟ کسی که از ۱۸ بازی ۱۵ پیروزی کسب کرده، تیم ملی را در بدترین شرایط ممکن تحویل گرفته و آسان‌ترین صعود تاریخ به جام‌جهانی را رقم زده، چطور صلاحیت ندارد؟ و اصلا مرجعی که بتواند شایستگی فنی او را زیر سوال ببرد، متشکل از چه کسانی است؟ در پی اوج‌گیری انتقادات، اسامی اعضای کمیته فنی فدراسیون منتشر شده؛ مجموعه‌ای متشکل از آقایان پرویز مظلومی، ابراهیم قاسم‌پور، مرتضی محصص، اصغر مدیرروستا و… که با کمال احترام، ممکن است مرجع مناسبی برای تصمیم‌گیری در مورد کیفیت سرمربی کنونی تیم ملی نباشند. مساله دیگر هم مربوط به زمان و شکل عزل اسکوچیچ است. حتی اگر فرض کنیم او واقعا شایسته هدایت تیم ملی در جام‌جهانی نیست، می‌شد پنج ماه پیش بعد از صعود ایران به قطر اسکوچیچ را صدا زد و ضمن تشکر از این مربی، او را کنار گذاشت. در این صورت مجموعه فدراسیون هم فرصت بیشتری برای انتخاب کادرفنی جدید داشت، اما ما زمان را سوزاندیم و با اسکوچیچ هم برخورد خوبی نکردیم.

 

پس از آنکه ژوزه مورایس سرمربی پرتغالی سپاهان گزینه‌های مختلفی را برای پست دفاع راست زیر نظر گرفته و حتی قصد داشت وریا غفوری را به جمع زردپوشان اضافه کند، درنهایت به نظر می‌رسد خرید بعدی زردپوشان برای این پست رامین رضائیان باشد.

رضائیان پیش از حضور مورایس در ایران هم برای مذاکره رودروی محمدرضا ساکت و مدیران باشگاه سپاهان قرار گرفته بود، اما درخواست مالی‌اش مانع از امضای کاغذ همکاری دو طرفه شد. با این حال با گذشت یک ماه پس از آن مذاکرات دوباره نظر ژوزه مورایس به رامین رضائیان جلب شده و سپاهان به احتمال زیاد این مدافع ایرانی ساکن فعلی شهر دوحه را به خدمت بگیرد؛ بازیکنی که در جام جهانی 2018 عضو  تیم ملی بود، اما پس از تغییر و تحولات تیم ملی دیگر مدنظر  سرمربی جدید قرار نگرفت.

رامین در فصل گذشته نیم فصل در پرسپولیس بازی کرد اما درنهایت جای خود را به دانیال اسماعیلی‌فر مدافع راست سپاهان داد و حالا اگر او به سپاهان برود جابجایی جالبی در این خط بین دو مدافع قهرمانی نیم فصل شکل گرفته است. سپاهان البته فصل گذشته نیز در پست دفاع راست فقط دانیال اسماعیلی‌فر را داشت و به نظر می‌رسد با توجه به جدایی این بازیکن و همینطور رضا میرزایی که یکی دو مسابقه در این پست بازی کرد، حتی در صورت جذب رامین رضائیان نیز یک بازیکن دیگر در این پست جذب کند. طلایی‌پوشان اصفهانی که با ژوزه مورایس برای کسب عنوان قهرمانی در لیگ بیست و دوم وارد مسابقات خواهند شد، هنوز خلاهای زیادی برای ساختن تیمی قدرتمند در پیش دارند که بی‌شک یکی از آنها جذب یک مدافع راست تاثیرگذار و تعیین کننده است که به نظر می‌‎رسد رامین رضائیان توانسته علاقه کادر فنی پرتغالی سپاهان را جلب کند و احتمالا به زودی شاهد نهایی شدن این خرید پر سر و صدا خواهیم بود. پیش از این حضور او در تمرینات تیم الشحانیه این شائبه را به وجود آورد که رامین قصد برتن کردن پیراهن این تیم را دارد اما سعید یونسی، سرمربی ایرانی الشحانیه تایید کرد که رامین تنها برای حفظ آمادگی بدنی با این تیم تمرین می‌کند و قصد دارد در لیگ ستارگان قطر بازی کند و در ادامه هم توصیه کرده بود که بهتر است او در سطح بالاتری فوتبال بازی کند چراکه الشحانیه در لیگ دسته دوم قطر حضور دارد. رامین رضاییان، دو فصل پیش برای السیلیه قطر بازی می کرد و در 24 بازی انجام داده برای این تیم 5 گل به ثمر رساند.