|
افول ستارگان؛ نیمنگاهی به دلایل سقوط سلبریتیها در جهان امروز
سوگل مشایخی - جامعهشناسی فرهنگی
سقوط و یا شکست چهرههای مشهور در دنیای معاصر، به نقش و جایگاه متفاوت و طی نمودن مسیر آنها از یک نقطه به نقطهی دیگر بستگی دارد و بر اساس همین نسبی بودن، شرایط و تعاریف متعددی را شامل میشود. در گزینهی نخست، وضعیت یک چهره نسبت به ایدهآل و تعریفی که از سلبریتی در ذهن خود اوست سنجیده و به تعبیری سقوط یک ستاره به نسبت آن چه که باید باشد ارزیابی میشود. سقوط در شکل دوم بر مبنای زمان حال و گذشته سلبریتی بررسی میشود و وضعیت کنونی ستاره نسبت به آن چه در گذشته بوده است، مد نظر قرار میگیرد. از آن جا که زندگی هر انسانی با فراز و نشیبهایی همراه است، این مقایسه ممکن است موقتی و گذرا باشد و از همین روی الزاماً به معنای سقوط نخواهد بود. چرا که سقوط فرد از جایگاه خود در صورتی پذیرفته است که دائمی و پیشرونده باشد. سقوط در گزینهی دیگر در بررسی وضعیت یک ستاره نسبت به دیگر ستارگانی که زمانی همطراز او بودهاند سنجیده میشود. از آن جا که شرایط هر فرد و مسیر رشد یا افول او متفاوت و قابل تعمیم به دیگری نیست، بنابراین معیاری برای قیاس صعود یا افول یکی بر دیگری نیست و سقوط و ناکامی در این مورد نیز ممکن است نسبی قلمداد شود.
اما از منظر مفاهیم جامعهشناسی، سقوط سلبریتیها از دو جنبه قابل بررسی است که هر کدام از آنها به نوع نگرش ستاره از معنای سقوط وابسته است. در دیدگاه اول سقوط ستاره از منظر خود او دیده میشود. سقوط در این شکل از منظر جامعه به وقوع نپیوسته و یا این که هنوز نمود بیرونی پیدا نکرده، اما فرد از درون به سقوط روحی و اخلاقی رسیده است. اما از جنبهی دوم، سقوط سلبریتی از دیدگاه اجتماع عیان است و نمود بارزی مییابد.گاهی ستاره خود را در اوج میبیند در حالی که جامعه او را در خطر انحطاط و سقوط میداند. در بسیاری از این موارد خود ستاره از درستی این قضاوت بیاطلاع است و یا آن را نمیپذیرد. اگر اتفاقی که در این شرایط برای یک ستاره رخ داده، قیاس نادرست یا بررسی شرایط موقتی او نباشد و سقوط قلمداد شود، نوع و محدودهی آسیبپذیری سقوط در چند گروه طبقهبندی و دلایل آن روشن خواهد شد که در این میان میتوان به سقوط حرفهای، سقوط اجتماعی، سقوط روحی و سقوط معنوی سلبریتیها اشاره کرد.
به طور کلی سقوط حرفهای در سه عامل ریشه دارد. یکی آن که آگاهی فرد به اندازهی موقعیت او افزایش نمییابد. سلبریتی اطلاعات و تجارب خود را برای همیشه و هر موقعیتی کافی میداند، در جهت افزایش و بهروزرسانی دانش خود تلاشی نمیکند و حتی از تجربههای دیگران نیز بهره نمیبرد و همین امر به شکست و یا سقوط او میانجامد. دلیل دوم سقوط حرفهای ستارهها، در انتخاب اشتباه و غیرتخصصی آنها و تکرار و استمرار این اشتباهات بررسی میشود. اما مهمترین عامل سقوط حرفهای، در موضوعات و انحرافات اخلاقی و انسانی ریشه دارد و عدم رعایت و پایبندی به مسائل اخلاقی مانند ریاکاری، کبر، غرور، خودشیفتگی، برتریجویی و مسائل دیگری که در عرف اخلاقی پذیرفته نیست، از عوامل مهم این سقوط قلمداد میشود. این دلایل به قدری حائز اهمیت است که میتواند بر سقوط شأن و منزلت و پایگاه اجتماعی چهرهها نیز مؤثر باشد و به انواع دیگر سقوط از جمله سقوط اجتماعی، سقوط روحی، سقوط معنوی و سقوط تاریخی آنان هم منجر شود.
سقوط اجتماعی در زمانی رخ میدهد که سلبریتیها به هنجارها یا ارزشهای جامعه توجهی ندارند. اگر چه در مواردی این ارزشها را در منظر عمومی بیان میکنند، اما از سویی اعتقاد و تعهدی به ارزشها ندارند و آن را در زندگی شخصی خود نادیده میگیرند و بر همین اساس به نفاق و دوریی یا انحطاط اخلاقی در امور فردی و عمومی محکوم و از منظر اجتماعی مطرود و حذف خواهند شد.
زمانی که سلبریتی به فروپاشی درونی میرسد، به مرزهای سقوط روحی و احساسی نزدیک میشود. این سقوط هنگامی اتفاق میافتد که تمامی ابعاد شخصیتی یک ستاره به صورت متوازن و همگام رشد نکرده است. ورود و حضور یک عامل و انگیزه جدید بدون آمادهسازی بستر فرهنگی مرتبط و تأثیرگذار و یا توانایی کاربرد درست آن که در مفهوم جامعهشناسی «تأخر فرهنگی» خوانده میشود، میتواند بهعنوان یکی از دلایل این شکست و ناکامی بر شمرده شود. بهعنوان مثال هنگامی که پدیدهای در عرصهی تکنولوژی وارد فرهنگ عمومی جامعه میشود و عناصر دیگر جامعه -مانند بسترهای فرهنگی، اجتماعی و رسانهای- با آن تناسب و همخوانی ندارد و همزمان با آن رشد نمیکند، به تأخر فرهنگی منجر میشود.
تأخر فرهنگی در مورد چهرههای مشهور به گونه دیگری هم تجلی مییابد. در این گزینه تنها یکی از ابعاد توانمندی و شخصیتی فرد رشد میکند و ممکن است آن ستاره در یکی از رشتههای تخصصی به مقام استادی هم نائل شود، اما سایر ابعاد شخصیتی او در حد پایین باقی بماند. به تعبیری این ستارهها شخصیتهای کاریکاتوری مییابند و همان گونه که در کاریکاتور ممکن است در یکی از اجزای صورت و اندام اغراق شود، یکی از وجوه شخصیتی این سلبریتیها هم بزرگنمایی میشود.
شاید از همین جهت است که بسیاری از ستارگان در اوج شهرت، ثروت و محبوبیت، در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی خود با چالشهای فراوانی مواجهند و به روابط متعدد عاطفی روی میآورند و در مواردی هم دست به خودکشی -یا دیگر کشی- میزنند. عدم رشد متناسب روحی، تنزل موقعیت حرفهای، اجتماعی و شخصیتی سبب شکلگیری چهرههای اغراقآمیز کاریکاتوری و سقوط روحی فرد خواهد شد.
نمونه دیگر آن که بازیگران، خوانندگان، کارگردانان و ستارههای بزرگ دنیا که در اوج ثروت و محبوبیت و شهرت هستند، به دلیل تأخر فرهنگی به مشروبات الکلی و مواد مخدر روی میآورند و به خاطر افراط در مصرف آن جان خود را از دست میدهند.
اما منظور از سقوط معنوی سلبریتیها زمانی است که آنها در اوج شهرت به چنان حدی از خودشیفتگی میرسند که حتی وجود منبع آفرینش را منتفی میدانند و همهچیز را از آن خود و در خدمت خویش میخواهند. نتیجه اینتفکر به سقوط معنوی سلبریتی میانجامد و آنها پس از رشد و رسیدن به جایگاه بزرگ خود، تمام آن چه در طی این مسیر رخ داده است را انکار میکنند. آنها منشأ و مسیر رشد خود را بیتأثیر دانسته و تمام شهرتشان را ناشی از قدرت و عملکرد خود میدانند.
بدیهی است که بیان انواع سقوط، شامل تمام سلبریتیها نمیشود و ممکن است هیچکدام از این موارد برای یک ستاره رخ ندهد.
ستارهها میتوانند با افزایش دانش و آگاهی، معاشرت با افراد مقبول و صاحب اندیشه، توجه به مسائل اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و توسل به مراقبه و امور معنوی از هرگونه ناکامی و شکست در امان بمانند و در آموزش و ارتقاء بینش مردم جامعه نقشآفرین باشند.
نتیجه آنکه عدم توجه به انواع سقوط در سلبریتیها به سقوط تاریخی آنها منجر میشود. در اینسقوط، ستارهها به تاریخ انقضای خود میرسند و به قدری بدنام و منفور و مطرود میشوند که همانند چیزی که اصلاً وجود نداشته است، حذف و فراموش و در گذر تاریخ محو و ناپدید میشوند.
این سقوط در حقیقت، نتیجه و در بردارنده تمامی سقوطهای دیگر است که بر هم تأثیر گذاشته و سبب شده تا انحراف و ناکامی در یک گزینه -به دلیل عدم آسیبشناسی و رفع انحراف در زمان مناسب- بر سایر موقعیتها اثر بگذارد و سلبریتی در زمینههای حرفهای، روحی، اجتماعی و معنوی به میزانی از انحطاط برسد که به بدنامی، حذف و سقوط تاریخی او منجر شود.
در نشست «سه سرزمین، یک زبان» مطرح شد؛
علاقه آلمانیها به ادبیات ایران معطوف به آثار کلاسیک است
یازدهمین نشست «سه سرزمین، یک زبان» دوشنبه ۲۴ آبان با حضور دانیلا دانتس از آلمان، روت شوایکرت از سوئیس و بیرگیت بیرنباخر از اتریش در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
این نشستها از سال ۱۳۹۰ با همکاری رایزنی فرهنگی آلمان، سوئیس، اتریش برگزار میشود و بر ایجاد شناخت و تعامل میان نویسندگان و شاعران آلمانیزبان و متخصصان و علاقهمندان ایرانی تأکید دارد.
نشست یازدهم، به خواندن بخشی از آثار این نویسندگان و گفتوگویی درباره ادبیات معاصر آلمانیزبان و سبک هر یک از این نویسندگان اختصاص داشت.
در ابتدای این نشست، علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهر کتاب، گفت: ادبیات آلمانیزبان از نظر ادبی و اندیشگی بسیار غنی است و در سه دههی گذشته در ایران روند بسیار خوبی داشته است. هر هفته چندین کتاب، اغلب رمان، از ادبیات آلمانی به زبان فارسی ترجمه و منتشر میشود. خوانندگان و مخاطبان ادبیات در ایران با نامها و آثار شاعران و نویسندگان معاصر آلمانیزبان، که آثارشان را در فاصله دو جنگ جهانی و بعد از آن منتشر کردهاند، آشنایند. توماس مان، کافکا، هرمان هسه، آلفرد دوبلین، روبرت موزیل، هرمان بروخر، اشتفان تسوایک، فریدریش دورنمات، هاینریش بل و بسیاری دیگر برای مخاطب ادبیات در ایران آشنایند. اما آیا ادبیات کلاسیک آلمانی ماندگارتر از ادبیاتی است که در سالهای اخیر در کشورهای آلمانیزبان نوشته شده است؟ نمایندگان واقعی ادبیات حال حاضر آلمانیزبان چه کسانی هستند و در ایران چقدر شناخت از آثارشان وجود دارد؟ آیا آثار ترجمه شده از ادبیات آلمانیزبان همه آن چیزی است که امروز در کشورهای آلمان، اتریش، سوئیس جریان دارد؟ زبان و ایدههای نویسندگان امروز آلمانیزبان چگونه است؟ از چه مینویسند و چگونه مینویسند؟ موقعیت زنان نویسنده در این سه کشور چگونه است؟ ادبیات کودک و نوجوان آلمانیزبان در چه مرحله و موقعیتی است؟
وی افزود: در یازده سال گذشته، ترجمه آثار نویسندگان امروز آلمانیزبان و حضور نزدیک به چهل نویسنده و شاعر در نشست «سه سرزمین، یک زبان» و دیگر برنامههای مرکز فرهنگی شهر کتاب موجب آشنایی و آشتی بیشتر با ادبیات امروز آلمانیزبان و آشنایی ما با چهرهای جدید از این ادبیات شده است. در شرایط امروز جهانی که بشر به دردها و رنجهای بیشتری مبتلا شده است و با پدیدههای جدیدی روبهروست و خشونت و عدمتفاهم در حال چیرگی است با ادبیات میتوانیم نزدیکی و شناخت بیشتری فراهم بکنیم. همچنین، این رفتوآمدها، گفتوگوها منجر به ایجاد درک متقابل اندیشمندان و نویسندگان و اصحاب فرهنگ و هنر کشورهای مختلف میشود که قدری آرامش و صلح و دوستی و درک متقابل ملتها را از هم تقویت میکند.
نخستین مهمان ایننشست روت شوایکرت بود که به همراهی سعید فیروزآبادی، دبیرنشست و مترجم، برای گفتوگو و خواندن بخشی از آثار خود دعوت شد. شوایکرت در ۱۹۶۵ در لوراخ آلمان متولد و در سوئیس بزرگ شده است. در حال حاضر، شوایکرت با خانوادهاش در زوریخ زندگی میکند و به کار نویسندگی و نمایشنامهنویسی مشغول است. او در سال ۱۹۹۴ با مجموعه داستان «بادامزمینیها» وارد عرصهی نویسندگی شد و پس از آن، رمانهای «چشمها بسته»، «اوهایو»، «همینطور که پیر میشویم» و «روزهایی مثل سگها» را منتشر کرد. شوایکرت تاکنون جایزهی مسابقهی ادبی اینگبورگ باخمن، بورس تحصیلی برتلزمان، جایزهی بنیاد نویسندگان سوئیس و جایزهی نویسندهی شهر برگن انکهایم، جایزهی هنر شهر زوریخ و جایزه زولوتورن را برای خود کرده است.
شوایرت بخشهایی از رمان «همینطور که پیر میشویم» خود را به زبان آلمانی، و سعید فیروزآبادی ترجم فارسی خود را از آن خواند.
در ادامه، شوایکرت درباره شمار زیاد شخصیتهای رمان و راز میان این شخصیتها گفت: این داستان به خانوادهام برمیگردد. در واقع، از طرف پدر خواهرخواندهای داشتم که در ماه فوریه به سبب مصرف مواد مخدر یا سرمای زیاد در نوزده سالگی فوت کرد. این خود بحثی ایجاد کرد. در واقع، این یک داستان شخصی است. ظاهراً رازی در این خانواده وجود داشته است که حالا در حال بازگو شدن است و حال اینکه این راز در نسلهای مختلف چگونه بازگو خواهد شد خودش موضوعی جذاب است. در واقع، داستان بازگویی ماجرایی سی ساله است. اما این بیش از سی سال است و شاید هشتاد سال را بازگویی میکند و نشان میدهد که جامعهی سوئیس در هشتاد سال اخیر تا چه حدی دچار تحول شده و تغییر یافته است. این فقط مختص آدمهایی نیست که در اینجا زندگی میکنند، بلکه کل جامعه و شرایط آن را در برمیگیرد. در این رمان، شخصیتی از چچن آمده و پزشکی پناهجوست و شخصیت دیگری از امریکای جنوبی آمده و او هم پناهجویی در سوئیس است و بر ادبیات سوئیس و زندگی مردم سوئیس تأثیر میگذارد.
ایننویسنده درباره برآورد نتیجه سفر پیشین (۲۰۰۷) خود به ایران و انگیزه دوباره آمدن به ایران گفت: من الان فقط دوازده ساعت است که وارد ایران شدم و نمیتوانم چیزی بگویم. اما از انگیزههایم برای این سفر یکی روبهرو شدن با رسانههای ایرانی بود و دیگری جذابیتهایی که نوید کرمانی برایم فراهم کرده بود. او نویسندهی بسیار خوبی است که در آلمان زندگی میکند و دربارهی مردم ایران مینویسد.
مهمترین بحث در شعر درباره همین فرم و محتوا است
دانیلا دانتس از آلمان دومین مهمان این نشست بود. او تعدادی از اشعار خود را خواند. غزل شاکری، بازیگر، ترجمهی علی عبداللهی و علیرضا عباسی از همین شعرها را برای حاضران قرائت کرد. دانیلا دانتس نویسنده، مورخ تاریخ هنر، شاعر معروف معاصر در زبان آلمانی و متولد ۱۹۷۶ در آیزناخ است. او دانشآموخته ادبیات آلمانی و تاریخ هنر در توبینگن، پراگ، برلین، الیپزیگ و هاله است. پایاننامهی دکتری او در زمینهی تاریخ معماری است. او ریاست خانه شیللر در رودولشتات را برعهده دارد و در دانشگاه هیلدسهایم به تدریس مشغول است. این شاعر در کرانیشفلد شهر تورینگن زندگی میکند و جوایز و نشانهایی از آن خود کرده است، از جمله، جایزه راینر مالکوفسکی (مشترک با میرکو بونه)؛ بورسیه فرهنگستان آلمان در رم، بورسیه لندن از بنیاد ادبیات آلمانی، جایزه آلمانی «نچرال رایتینگ»، جایزهی گونترکونرت. برخی از آثار منتشر شده دانتس عبارتاند از «گریزهای طولانی»، «ف»، «زریمونت»، «پونتوس».
وی ضمن اذعان به الهام گرفتن از فروغ فرخزاد و احمد شاملو، درباره بحث سوزان سونتاگ در «علیه تفسیر» درباره جدایی فرم و محتوا گفت: مهمترین بحث در شعر درباره همین فرم و محتوا است. به نظرم، هر صنعتگری خیلی خوب میداند که آن مادهای که در اختیار دارد به کار نهایی او شکل میدهد. این طور نیست که کسی بخواهد جداگانه به فرم یا محتوا فکر بکند. بلکه پیامی که میآید خودش را با قالب هماهنگ میکند و این خودش به سادگی بیان شعری میشود.
دانتس درباره علاقه به زبان و شعر فارسی و همکاری پروژه برگردان شعر فارسی به زبان آلمانی گفت: در آلمان علاقه به ادبیات ایران وجود دارد، منتها بیشتر به ادبیات کلاسیک ایران مثل حافظ و مولانا. من به دنبال شاعران جوانتر و معاصرتر ایرانی بودم تا بتوانم شیوه بیانی دیگری را نشان بدهم که در آلمان شناخته شده نیست. این کار را به خصوص برای خودم کردم. من در ذهن خودم شخصیتی مثل احمد شاملو را مجسم میکنم که در شعر خود برآمدن خورشید را مطرح کرده است که برایم خیلی عجیب و غریب و خاص است. پنج سال پیش من با پروژهای همکاری کردم که در آنجا از طریق کسانی که فارسی بلدند به بازگرداندن این شعرهای فارسی کمک کردم و علیرضا عباسی در این پروژه همکاری میکرد. همچنین، در مجموعه دیگری با علیعبداللهی همکاری کردم و کاری منتشر کردیم که شعر فارسی در اروپا است و منظور شاعران فارسیزبان ساکن اروپا است که سه نسل مختلفاند. سعی کردیم شاعران فارسیسرای ساکن اروپا را هم در نظر آوریم.
حین نوشتن کار ترجمه میکنیم
آخرین سخنران ایننشست، بیرگیت بیرنباخر، به همراه مترجم برای گفتوگو و خواندن بخشی از رمان خود با عنوان «من در سوی خویش» دعوت شد. بیرگیت بیرنباخر متولد ۱۹۸۵ است و در جایگاه نویسندهای مستقل با خانواده خود در سالزبورگ اتریش زندگی میکند. اولین رماناو با عنوان «ما بدون نهنگ» در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. همچنین، او در سال ۲۰۲۰ دومین رمان خود، «من در سوی خویش»، را منتشر کرده است. آثار ادبی او جوایزی چون جایزه اینگبورگ باخمن و یورگن پوتنر را برای او به ارمغان آوردهاند و به چندین زبان ترجمه شدهاند.
ایننویسنده درباره گرایش به آزمودن زبان در ادبیات اتریش از دهه شصت و هفتاد گفت: دلیل شکلگیری چنین گرایشی میتواند این باشد که زبان گفتاری اتریش با زبان نوشتاری آلمانی رسمی یکی نیست و ما به نوعی در حین نوشتن کار ترجمه میکنیم. این خود به شکلی بر شکلگیری این اتفاق تأثیرگذار است. برای خود من از کودکی این ناراحتکننده بوده است که باید خودم را به این تغییرات مقید میکردم. در واقع، این برایم ناراحت کننده بود که برای بیان آنچه هست باید خودم را عوض میکردم. شاید بشود گفت، حتی در مخالفت با این امر بودم. نکته جالب این است که ما مجبوریم خودمان را به سمت زبان آلمانی معیار پیش ببریم و برای همین بین آلمانی اتریش و آلمانی در خود آلمان خیلی اختلاف وجود دارد. ما نویسندگان سوئیسی مجبور به این کار هستیم ولی در عین حال دوست داریم در مقابل آن مقاومت هم بکنیم.بیرنباخر درباره میزان آشنایی خود با ادبیات معاصر ایران گفت: من خیلی کم از ادبیات ایران میخوانم. اما نوا ابراهیمی را میشناسم و آثار نوید کرمانی را میخوانم.
وی درباره چرایی افزایش سهم زنان نویسنده در جهان، موضوعات مورد توجه زنان نویسنده و رشد کمی و کیفی زنان در نویسندگی در اتریش گفت: من با اینکه بپرسیم چرا زنان بیشتر مینویسند مشکل دارم. در سالهای اخیر بخشی از این ادبیات به خود درونی این فرد و تجربههای شخصی او میپردازد. اما بخش بزرگتر که جذاب شده است داستانسرایی درباره دورههای مختلف تاریخی و شرایط مختلف تاریخی است. با همه اینها گستره ادبیات آلمانی اینقدر متنوع است که ما خیلی دقیق نمیتوانیم مشخص کنیم و شاید این کار دانشمندان باشد که مشخص کنند. در عین حال، آخرین نکته اینکه ما نویسندگان بسیار خوبی داریم که با موضوعات بسیار مختلف کار خودشان را انجام میدهند.
اخبار
در نشست خبری مطرح شد؛
همکار ناشر معارض نیستیم اما با ناشر مخالف تعامل داریم
به مناسبت بیست و نهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، علی محمد اسماعیلی، مدیرعامل مجموعه کتابشهر، نشستی خبری را با اصحاب رسانه برگزار کرد.
اسماعیلی در این نشست گفت: مجموعه کتابشهر سابقهای ۱۵ ساله دارد و پیشتر حدود ۲۰ شعبه را در سراسر کشور راهاندازی کرده بود. در دوره جدید فعالیت این مجموعه که دوسال است آغاز شده، مشغول به بازطراحی و بهروزرسانی فعالیتهای کتابشهر شدیم که این فعالیتها از ظاهر و فیزیک فروشگاهها گرفته تا بحث نیروی انسانی و محصولات و فعالیتهای جانبی را دربر میگیرد.
وی افزود: در دوره جدید معین شد تا فروشگاهها هویتشان نیز مستقل باشد. کتابشهر کارش از جنس مشارکتی است و ویژگی دوره جدید بیشتر شدن اختیارات گردانندگان فروشگاههاست. ماموریت کتابشهر برداشتن باری از دوش جمهوری اسلامی ایران در حوزه کتاب تعریف شده است. این بار نیز هماکنون در قسمت عرضه و توزیع کتاب و محصولات فرهنگی است که نقشی جدی در عرصه صنعت نشر دارد و تا فضای مناسبی برای توزیع نباشد، بقیه فعالیتها نیز دچار اختلال خواهد شد.
اسماعیلی ادامه داد: بنابراین هرچقدر نظام توزیع کتاب تقویت شود، چرخه نشر نیز بهبود خواهد یافت. نقش مجموعه کتابشهر، در اصل نقش حلقه میانی است. کتابشهر مجموعهای متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی است و شرکتی است که بازوی تخصصی و کارشناسی حوزه کتاب و کتابفروشی برای خیرین و نهادهایی که میخواهند کمک و نقش آفرینی کنند، به شمار میرود.
کتابشهر قصد ندارد قاعده بازار را بههم بریزد
مدیرعامل مجموعه کتابشهر در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که کار فرهنگی بدون حضور افراد دغدغهمند محقق نخواهد شد گفت: کتابشهر از یک طرف ظرفیتهای خیرین و نهادهای حاکمیتی را با ضمانت در اختیار میگیرد و از طرف دیگر و با به میدان آوردن فعالان فرهنگی و دغدغهمندان حوزه کتاب این ظرفیتها را در اختیار آنها قرار میدهد. کتابشهر قرار نیست قاعده بازار را بهم بریزد و طبق قاعده بازار به شعباتش خدمات خواهد داد.
اسماعیلی اضافه کرد: کار کتابفروشی اکنون برای کشور یک فعالیت استراتژیک است و این روند نیاز به ورود و کمک نهادهای حاکمیتی دارد. در سایر کشورها نیز حکومتها در عرصه فرهنگ بسیار ورود میکنند. ما به عنوان حلقه میانی سعی میکنیم تا ظرفیتها را در اختیار گرفته و با شرایط خاصی در اختیار دغدغهمندان قرار دهیم.
وی همچنین با اشاره به این نکته که معمولاً ورود نهادهای حاکمیتی به عرصه فرهنگ با مخالفت مواجه میشود، گفت: نخستین مخالفت این است که ورود نهادها باعث تصدیگیری آنها شده و بازار بهم میریزد. ما هم دقت میکنیم که تصدیگری نکرده و قاعده بازار را برهم نزنیم و فضا را به سمتی نبریم که رقابت ناسالم ایجاد شده و بخش خصوصی تضعیف شود.
به ناشران ادبیات و گفتمان انقلاب خدمات بیشتری خواهیم داد
اسماعیلی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه برای محتوای محصولات و فعالیتهای جانبی در فروشگاههای کتابشهر یک شورای کارشناسی تشکیل شده است، گفت: این شورا سیاستهای کتابشهر از نظر محتوایی را تنظیم میکند. ما خدمات ویژهای را برای ناشران ادبیات و گفتمان انقلاب اسلامی انجام خواهیم داد و سعی میکنیم تا این کتابها به دست مخاطبانشان برسد.
وی افزود: به هر حال این مجموعه متعلق به جریان گفتمان انقلاب اسلامی است و سعی میکند خدماتش در جهت آرمانها باشد و این روند همان مسئله تصدیگری نیست. کتابشهر بحث نام خود را به عنوان برندینگ صرفاً حفظ کرده است. ما خلایی را در بازار نشر دیدهایم که ویترین برای کتابهای حوزه انقلاب کم است و چون سازمان تبلیغات اسلامی ماموریتش ترویج گفتمان انقلاب است طبیعتاً محتوا و گفتمانی را که معارض است ترویج نخواهیم کرد.
مدیرعامل مجموعه کتابشهر همچنین به ضعف ممیزیها اشاره کرد و گفت: اگر وزارت ارشاد به وظیفه خود عمل میکرد، اکنون نباید کتابهایی مانند «انسان خردمند» یا «ملت عشق» در بازار وجود میداشت. ناشرانی که قدمت بیشتری دارند، ویترینشان گستردهتر از ناشران گفتمان انقلاب است و به همین دلیل شاهد هستیم که در کتابفروشیهای راستههای انقلاب و کریمخان درصد کتابهای انقلاب اسلامی کمتر است. به عبارتی جبهه انقلاب سهم ناچیزی از بازار نشر را در دست دارد. کتابشهر این خلا را شناسایی کرده است. اسماعیلی گفت: ما با ناشران معارض انقلاب کار نمیکنیم اما با ناشرانی که با مخالف گفتمان انقلاب هستند در تعامل هستیم. ما البته امکانتمان محدود است و تلاش داریم تا همین امکانات محدود را در جهت ترویج انقلاب به کار ببریم. وی همچنین با اشاره به افتتاح چند کتابفروشی دیگر تا پایان سال جاری گفت: در رویکرد جدید ما ۱۰ کتابفروشی را افتتاح کردیم و در فاز دوم هم قرار است ۱۰ کتابفروشی دیگر را تا پایان سال راه اندازی کنیم. بنابراین با راه اندازی شعب کتابشهر در شهرهایی مانند رفسنجان، بندر انزلی، زابل، ایلام و… تعداد شعب ما به عدد ۲۰ میرسد.
مدیرعامل کتابشهر ادامه داد: ما در کل کشور پایشی را انجام دادیم و متوجه شدیم که کدام یک از شهرها کتابفروشی ندارند و سعی داریم کتابشهر را به این شهرها نیز ببریم. پس از انتخاب اولویتها برای افتتاح فروشگاه، به دنبال فردی خواهیم گشت که توانایی راه اندازی این کار را داشته باشد. اگر ما در شهری فضا و امکانات را داشته باشیم و کسی پای کار نیاید، به آن شهر وارد نمیشویم. مدل کاری ما مشارکتی است و ما بخشی از سرمایه گذاری را تامین خواهیم کرد.
اخبار
وزیر ارشاد:
هدفگذاری سبک زندگی با نگاه آرمانی منجر به ظهور همسو باشد
وزیر ارشاد در بازدید از مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی گفت: باید شرایطی فراهم شود تا هدفگذاری سبک زندگی با نگاه آرمانی نظام که منجر به ظهور منجی میشود، همسو باشد. محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نخستین بازدید خود از بخشهای مختلف اینوزارتخانه، به مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی رفت و در نشستی ۳ساعته با رئیس و مدیران این مرکز گفتگو کرد.وی در نشستی با رئیس و جمعی از مدیران مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی، ضمن استماع گزارشی از فعالیتها و برنامههای این مرکز، نکات و راهکارهایی را به منظور بهبود فعالیتها و برنامههای پیش رو برشمرد. در ابتدای این نشست، محمدرضا بهمنی رئیس مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی «رویکرد تمدنی» را رویکردی جامع برای تعیین الگوی مواجهه دستگاههای فرهنگی با تحولات فضای مجازی توصیف کرد و گفت: ما در این مرکز با اتخاذ چنین رویکردی و برای ارتقای نقش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی، افق حرکت را «پیشرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی» تعریف کردهایم. بهمنی توسعه کاربست فناوریهای فرهنگی، جریانشناسی و جریانسازی فرهنگی، تولید و نشر محتواهای ارزشی و انقلابی، توسعه پلتفرمهای فرهنگی، هنری و رسانهای، اعتلای الگوی سبک زندگی اسلامی ایرانی با توجه به تحولات فضای مجازی و اعتلای جایگاه حکمرانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فضای مجازی را بهعنوان اهم ابعاد پیشرانی این مرکز در وزارتخانه برشمرد. سپس وزیر ارشاد گفت: این دیدار در واقع تأکید بر استمرار فعالیتهای مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی است و در ادامه مسیر باید برنامههایی برای تقویت آن به عنوان پیشران وزارتخانه داشته باشیم. اسماعیلی با تاکید بر لزوم تقویت نگاه تمدنی نظام اسلامی به عنوان غایتی که حاکمیت اسلامی برای خود ترسیم کرده، گفت: باید شرایطی فراهم شود تا هدف گذاری سبک زندگی با نگاه آرمانی نظام که منجر به ظهور منجی میشود، همسو باشد. وی با اشاره به برنامهها و فعالیتهای مرکز، بر ارتقای سامانههای ایجاد شده و پیگیری برنامه تحولی وزارتخانه برای پیشبرد اهداف این مرکز تاکید کرد. اسماعیلی همچنین ترویج و گسترش فعالیتها و برنامههای نوآورانه مرکز مانند پویشهای تولید محتوا، نشر آثار فاخر سواد رسانهای و برنامههای آموزشی ویژه مدیران و کارشناسان را خواستار شد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در ادامه، با قدردانی از فعالیتهای انجام شده، بر لزوم تشکیل اتاق فکر و اندیشهورزی مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی تاکید کرد و گفت: برای نیل به اهداف مد نظر در خصوص این مرکز باید نظرات مدیران عالی دستگاههای فرهنگی کشور برای تقویت نقش پیشرانی مرکز در وزارتخانه و تنظیم تفاهمنامه همکاری مشترک با سایر بخشهای وزارتخانه مورد توجه قرار گیرد. در ادامه این نشست معاونان و مدیران بخشهای مختلف مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی اهم شاخصهای عملکردی مجموعه خود را به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه دادند. وزیر فرهنگ در پایان این دیدار، از استودیوی تولید محتوای مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی بازدید کرد.
احتمال عدم ادامه انتشار روزنامه هفت صبح
علی مزینانی مدیر مسئول روزنامه صبح نو در صفحه شخصی خود در فضای مجازی از احتمال عدم ادامه چاپ و انتشار نسخه کاغذی اینروزنامه خبر داد.
وی در اینباره نوشت: «از امروز کاغذی برای چاپ روزنامه نداریم. کاغذ کیلویی ۳۰ تومن هم در بازار غیررسمی پیدا نمیشه. اگر از فردا نسخه کاغذی روزنامه در دسترس نبود نتیجه سه قفله شدن واردات کاغذ است و بس، روزگار خوش آنها که شبه روزنامهاند و نیازی به کاغذ ندارند و منتظر سهمیه کاغذ برای فروشاند.» پیشتر و در هفتههای اخیر محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی وی فرشاد مهدیپور طی چند جلسه و در چند تریبون از حل مشکل کاغذ با رفع موانع واردات و تاکید بر تولید داخلی آن سخن گفته و وعدههایی مبنیبر مرتفع شدن این مورد داده بود.
«برای مدیران» به چاپ بیستم رسید
کتاب «برای مدیران» شامل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی به مدیران بهتازگی توسط انتشارات سروش به چاپ بیستم رسیده است. چاپ اول اینکتاب که برگرفته از گفتارها و گزیدههای کلام رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیتالله العظمی خامنهای در مقوله مدیریت است، تیرماه سال ۹۲ با شمارگان ۵ هزار نسخه عرضه شد و کمتر از ۶ ماه به چاپ سوم رسید.
در این اثر ویژگیهای مدیران و آنچه آنها برای ادای درست تکالیف مدیریتی خود در تحقق دولت اسلامی باید بدانند، با استخراج از کلام شیوای رهبری و مواضع روشن ایشان در این زمینه، آمده است. رهبر معظم انقلاب اسلامی از بدو رهبری تاکنون نصایح، توصیه ها و بعضا تعریفها و یا هشدارهایی نسبت به مدیران کشور داشتهاند که در شرایط زمانی مختلف منجر به اصلاح رفتار مدیران شده است. کتاب «برای مدیران» در ۹ فصل شامل «مدیران؛ اهمیت و جایگاه در نظام اسلامی»، «معنویت»، «اخلاق»، «گزینش همکاران»، «نظارت بر زیر مجموعه»، «مدیران انقلابی»، «وظایف و ویژگیها»، «آسیبشناسی» و «نامه امام علی (ع) به مالک اشتر» تدوین شده است. چاپ بیستم این کتاب با ۱۶۶ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان عرضه شده است.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9636/29489/101503
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9636/29489/101504
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9636/29489/101505
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9636/29489/101506
|
عناوین این صفحه
- افول ستارگان؛ نیمنگاهی به دلایل سقوط سلبریتیها در جهان امروز
- علاقه آلمانیها به ادبیات ایران معطوف به آثار کلاسیک است
- اخبار
- اخبار