|
افتتاحیه مشق نستعلیق سید محمد احصائی جمعه چهاردهم آبان در گالری گلستان
مشق شب های استاد خوشنویس
نمایشگاه مشق های نستعلیق سید محمد احصائی با کیوریتوری بهزاد حاتم عصر جمعه چهاردهم آبان در گالری گلستان افتتاح می شود.
به گزارش امتیاز؛ مشق شب های محمد احصائی عنوان این رویداد است که به همراه یک کتاب نفیس به همین نام رونمایی می شود.
این چهارمین « دیدار هنرمند « است که بهزاد حاتم، منتقد هنری برگزار می کند،او برای معرفی این نمایشگاه این متن را منتشر کرده است:
زمستان ۱۳۸۹ ، کرونا آمد، درها بسته شد و بسیاری که بیرون از خانه کاری نداشتند، در قرنطینه ماندند. یکی از آنان محمد احصائی استاد بزرگ خوشنویسی.
او به تازگی کار بزرگ خوشنویسی قرآن که نزدیک به ده سال به درازا کشیده بود، را به پایان رسانده بود. احصائی این قرآن را با خط محقق نوشته بود و این کار بزرگ ده سال او را از خوشنویسی با خط نستعلیق که تخصص اوست دور نگاه داشته بود.
احصائی که هشتاد سالگی را پشت سر گذاشته است، با پایان یافتن کار قرآن برای بازگرداندن آن نرمشی که دست برای خوشنویسی نستعلیق نیاز دارد، هر شب قلم به دست گرفت و به گفته خودش مشق نستعلیق کرد. آمدن کرونا و در قرنطینه گذراندن زمان بیشتری برای این کار به او داد. او هر شب به برگ یا برگ هایی با مشق شب های خود ارزش بخشید و سندی از فرهنگ خوشنویسی ایرانی در پایان سده چهاردهم و آغاز سده پانزدهم بر جای گذاشت.
گالری گلستان به دنبال نمایش عکسهای پنجاه ساله احصائی از موزه های جهان، از جمعه چهاردهم آبان نمونه هایی از مشق شبهای استاد خوشنویسی را به نمایش می گذارد. در این مجموعه می توان تنوع بسیار این مشق ها را دید.
شمار بزرگی از مشق شب های احصائی در کتابی نفیس از سوی نشر نظر و گالری ۱۰ به چاپ رسیده که روز جمعه ۱۴ آبان در گالری گلستان رونمایی می شود. این کتاب که چهارمین کتاب از مجموعه دیدار هنرمند از بهزاد حاتم است، برای آنکه مشق ها در اندازه خودشان دیده شوند بسیار بزرگتر از سه کتاب پیشین است و یک آلبوم نفیس و ماندگار از گوشه ای از کار پر ارزش خوشنویسی استاد بزرگ معاصر است.
نمایشگاه مشق شب های محمد احصائی تا ۲۶ آبان در گالری گلستان دایر خواهد بود.
سعید عقیقی مطرح کرد؛
حباب فیلموسریالهای ضعیف میترکد
سعید عقیقی فیلمنامهنویس، پژوهشگر و مدرس سینما درباره وضعیت این روزهای سینمای ایران گفت: سینمای ایران در دهه ۹۰ به لحاظ آمار فروش چند پدیده و فیلم شاخص دارد. اما در فیلمنامههایشان همانها هم با ضعفهایی مواجه هستند. برای مثال در فیلم «متری شیش و نیم» صحنههایی دیده میشود که کاراکترهای حاضر در آن واکنشهایی دارند مبنی بر اینکه گویی از قبل فیلمنامه را خواندهاند و واکنشهای عجیبی نشان میدهند! من به عنوان یک آنالیست فیلمنامه میتوانم توضیح بدهم این صحنهها وجود دارند تا خط «خبری» قصه را با خرده داستانها پر کنند. اما در فیلمی نظیر «تی تی» این مشکلات در فیلمنامه وجود ندارد یا «ناهید» نیز چنین نیست. بنابراین اگر بازیگران محبوب ما در فیلمهای پدیده نباشند، این نقطه ضعفها بیشتر خود را نشان خواهند داد.
وی افزود: در واقع ما به عنوان مخاطب بیشتر درگیر اجرای بازیگران در این فیلمها میشویم. در حالی که این فیلمها نسخههای متعددی میتوانند نسبت به خروجی نهایی که روی پرده میبینیم، داشته باشند؛ یعنی ممکن است آنها ۱۸۰ دقیقه باشند یا ۱۲۰ یا ۹۰ دقیقه. حال اگر در اوایل دهه ۸۰ ساخته شوند، شاخص کارگردانی بیشتری به ما خواهند داد. به نظر میرسد دست ما در این دهه و در این نوع فیلمها در نوعی «از پیش تعیینشدگی» خالی است. برای مثال در سکانسی از فیلم «متری شیشونیم» که پریناز ایزدیار مقابل پیمان معادی نشسته است، هیچ چارهای جز فشار بازی معادی نیست که با برداشتن زونکنها و تنشهایی مشابه که صحنه را جذابتر میکنند، اما کاربردی نمیکنند.
آدرسهای غلط فضای مجازی منحرفکننده سیاستها است
فیلمنامهنویس «شبهای روشن» درباره پیشی گرفتن سینمای مستند در دهه ۹۰ از سینمای داستانی بیان کرد: من با این گزاره موافقم. اما نسبت به وضعیت کلان سینما چند سینماگر شاخص و استاندارد موفق در سینمای مستند دهه ۹۰ داریم که میتوان از میانشان به مهدی باقری، آزاده بیزارگیتی، مهرداد اسکویی، محسن استادعلی و… اشاره کرد. همچنین خانم رخشان بنی اعتماد که در دهه ۹۰ مستندهای خوبی ساختهاند. اما سیاستهای بسیار نادرست در معرفی فیلمسازان سینمای کوتاه باعث شد نامهایی شاخص شوند که از طریق جوایز نامناسب به این شهرت رسیدهاند. این جریان فیلمسازان فیلمهای بد را به فیلمسازان بلند سالهای بعد تبدیل کرده است، عدهای به دلایلی فیلمهای خوبشان کنار گذاشته شد و بعدها آنها به دلیل مشکلات مالی نتوانستند این روند را ادامه دهند. توفیق فیلمهای مستند میتواند نقدینگی برای مستقل ماندن و پیشرفت را فراهم کند. اما مسیر فیلمسازی در ایران عملاً بر سیستم تولید فیلمها نیز تاثیر گذاشته است. برای مثال هزینه اجاره لوازم فیلمبرداری برای فیلمسازان مستند که با شرایط سختی کار میکنند، بخش عمدهای از بودجه فیلم را میبلعد. آدرس غلطی که حتی مطبوعات و فضای مجازی از افراد مینویسند، میتواند منحرفکننده سیاستها باشد. در واقع شکلی از عامهپسندی وارد عرصهای تئوری و استراتژی نیز شده است. اینکه هنوز عدهای تصور میکنند فیلم اصغر فرهادی پایان باز دارد، شماری از منتقدانی به دست میدهد که سینما نخواندهاند. در حالیکه این پایان باز نیست بلکه آغاز داستانی دیگر است و به سوالی که در ایده محرک ۱۵ دقیقه اول مطرح کرده است، دارد پاسخ قطعی میدهد. حال اینکه پرسش جدیدی برای ما ایجاد میشود شروع ایده محرک تازهای است. اما چرا این نکات دریافت نمیشود!؟ پاسخش در کاستیهای آموزش و ادامه پوپولیسمی است که یکسری اطلاعات فلهای را ارائه میکند و به علاقهمند سینما میگوید برو خوش باش! او شاید هیچوقت ایده محرک سینما را یاد نگیرد.
عقیقی عنوان کرد: تفاوت بین نسلی که دهه ۶۰ گنجینههای فیلمخانه، فیلمهایی مثل «همشهری کین»، آثار تارکوفسکی، برگمان و… را روی پرده دیده است، با نسل امروز را با مثالی مشخص میکنم. سال ۷۰ مصاحبهای درباره فیلم «عروس» با ابوالفضل پورعرب و نیکی کریمی، طهماسب صلح جو و هوشنگ گلمکانی انجام دادند و در آن از نیکی کریمی پرسیده شد که او حتماً بعد از این فیلم خواستگاران زیادی داشته است! من روز بعد از چاپ مجله و این مصاحبه، انتقاداتی بر اینکه این مصاحبه در شأن سینما نیست، دریافت کردم. من به عنوان یک جوان بیست و چندساله قاعدتاً این اعتراضها را از سمت منتقدانی نخبه میدانستم اما جالب است که نامههایی از مخاطبان و عموم نیز دریافت کردیم که این مصاحبه در شأن مجله نبوده است. حال این شکل از مطالبه مخاطبان سینما را با واکنشهای امروز آنها میتوانیم بعد از ۳۰ سال مقایسه کنیم! روند کاشتن درخت و رشد آن زمانبر است اما میتوان در آنی یک درخت را قطع کرد! پوپولیسم در فرهنگ ما را به جایی نمیرساند.
راهکار حل مشکلات سینما جز از مسیر دانش و آموزش عبور نمیکند
این سینماگر در بخش دیگری از صحبت خود عنوان کرد: در وجه صنعتی و هنری نیز باید ارزیابی کرد که هر سال چه بودجهای صرف چه فیلمهایی میشود و چه خروجی دارد اما تاریخسازی، ریلگذاری دوباره و اختراع چرخ از اول کار درستی نیست. اضلاع مثلثی که گفتم همگی به هم مربوط هستند. حال تورمی که در ابتدای بحث گفتم دلیلش روشن است. متاسفانه در سینمای ایران امکانی برای تولید محصول مناسب کم و کمتر شده و امکان برای تولید محصول نامناسب پیوسته زیاد و زیادتر میشود. اگر برنامهریزی برای آینده وجود نداشته باشد و ندانیم برای مثال تا سال ۱۴۰۶ قرار است چه فیلمهایی تولید کنیم، بر فیلم کوتاه و بلند و… تاثیر سو میگذارد اما اگر این برنامهریزی را از همین حالا داشته باشیم دیگر فرمولهای گذشته را دوباره تولید نمیکنیم و به جای آنکه صاحبان بودجه انرژیشان را برای نظارتهای ایدئولوژیک بگذارند به سراغ این میروند که نقدینگی را در عرصههایی حرکت دهند که ماهیتاً به بهبود وضعیت سینما کمک کنند.
وی درباره سهم خود از این وضعیت بیان کرد: کار من در چنین شرایطی این است کاری را که برایش تربیت شدهام، انجام دهم، کتابهایی که فارغ از جنبههای صرفاً اطلاعرسانی است و تحلیلی از اینکه برای مثال ناصر تقوایی چرا خوب است و جای دوربین او حتی در یک اتاق با همه کارگردانها فرق دارد، را بگویم. در یک کلاس درس هم همین را میگویم و راهکاری حل مشکلات امروز سینما جز از مسیر دانش و آموزش عبور نمیکند. این نکته لازم برای پرداختن در این روزهاست. من به عنوان فیلمنامهنویس نباید فیلمنامه بد بنویسم. اگر سیستمی من را به عنوان فیلمنامه نویس دوست ندارد، خود را به آن نچسبانم و در دورهای ممکن است موفق شوم و در دورهای نه. یکبار ناصر تقوایی به من گفت خودش خرده آشغالها را از قابش حذف میکرده است، زیرا برای قابش ارزش قائل است و شاید همین یک درس را از او یاد بگیریم، برایمان کافی است!
عقیقی گفت: استقلال به معنای جایی نیست که از آن پول میآید بلکه ارائه فردی یک مولف است. برای مثال در فیلم «پیانو» پایان نسخه اصلی این بود که کاراکتر زن خود را با طناب بسته شده به پیانو، به دریا میانداخت و کنار آن میماند و میمیرد اما تهیهکنندگان او را مجبور کردند برای داشتن پایان خوش در نهایت زنده بماند. از طرفی سینماگری نظیر جیم جارموش میگوید سینمای مستقل اساساً وجود ندارد. زیرا در هر حال فیلمساز از یک جایی پول میگیرد اما در ایران سینمای مستقل یعنی اینکه سینماگری مثل سهراب شهید ثالث یک به یک سلیقه خود را در «یک اتفاق ساده» اعمال کرده است بنابراین اگر ما از وزارت ارشاد و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یا هر سازمانی هم پول بگیریم و نتیجهاش بشود فیلمهای بهمن فرمانآرا، مفهومش سینمای وابسته نیست بلکه او روشهای فیلمسازی خود را اعمال کرده و فیلم مستقل ساختهاست. در این شرایط اگر شما صرفاً پولدار هستید و به یک بازیگر ماهانه ۲۰۰ میلیون دستمزد میدهید تا در خانه بنشیند و سرکار دیگری نرود، هنر نیست. چرا سطح فیلمها آنقدر باید پایین باشد!؟ این روزها همه خود را فیلمساز مستقل معرفی میکنند اما مگر میشود همه مستقل باشند؟
برای طیفهایی از مخاطبان سینما فیلم تولید نمیشود
این سینماگر در ادامه درباره مبحث سینمای عامه پسند و نسبتش با فروش فیلمها بیان کرد: بین فیلمهای عامهپسند و فیلمهای پرفروش تفاوت هست. چراکه بالای ۵۰ درصد از فیلمهای فارسی را در گذشته مردم نمیدیدند. در حال حاضر اگر ۸۵ میلیون جمعیت داشته باشیم با شاخص ۲ میلیون تماشاگر سینما از میان این جمعیت یعنی سینمای عامه پسندی نداریم. اینکه گفته میشود مردم ما هنوز آمادگی دیدن فیلم بهتر را ندارند، یک گزاره کاملاً پوپولیستی است که مدام عکس آن در دهههای گذشته نیز ثابت شده، در واقع صورت مساله این است که یکسری طیف در میان مخاطبان داریم که برایشان فیلمی تولید نمیشود. اگر ویژگی اصلی فیلم عامهپسند ایجاد سرگرمی بود چرا فیلمهای واقع گرایانه اجتماعی میتوانند فروش بیشتری داشته باشند؟ چرا فیلمهای اصغر فرهادی با به تصویر کشیدن منازعات مبتنی بر واقعیات اجتماعی باید در تهران و شهرستانها فروش بالایی داشته باشد؟ در شرایطی که میگوییم مردم هنوز به فیلم بهتر دیدن عادت نکردهاند!
وی ادامه داد: جوابش در این است که او فرمولهای سینمای کلاسیک را در دورهای که حتی همین فرمولها در سینمای آمریکا هم به درستی رعایت نمیشد، بر فیلمی با حضور آدمهایی معمولی درباره زندگی روزمره مردم پیاده کرد. این جریان برای دنیا هم تازه بود و به همین دلیل آمریکاییها بیشتر از اروپاییان بر فیلمهای فرهادی تمرکز میکنند. او داستانها را مثل اکشن معمایی تعریف میکند و برای من به عنوان یک پژوهشگر فیلم جالب است که چرا این الگو مورد توجه قرار میگیرد. اما از سویی شکلی از پوپولیسم به طور دائمی ما را به نوستالژی و برگشت به گذشته دعوت میکند. اگر بخواهیم درباره عناصر سینمای دهه ۹۰ صحبت کنیم، همانقدر که شاخصهای کیفی فیلمها پایین آمده، پوپولیسم در همه عرصهها نیز حق به جانبتر شده، بنابراین فیلمفارسی هرگز مظلوم نبوده است. سه بار موفق شد منتقدانی که قصد تحلیلش را داشتند، از نشریات اخراج کند. در واقع سردبیران مجلات را تهدید کرد تا به آنها آگهی ندهد و مجلات را مجبور به حذف آن منتقدان کند. اولین بار در سالهای ۳۹ تا ۴۱ نشریه «ستاره سینما» را تهدید کرد. گویی شبیه به اصطلاح سیاسی «در حال توسعه» به برخی فیلمها نیز باید این عنوان را اطلاق کنیم یا حتی فراتر از این در حوزه سریال سازی نیز فحش خوردن یک اثر خود کمک به تبلیغ آن کار میکند!
عقیقی درباره اینکه مخاطبان سینما که به تبع شرایط کرونا و تعطیلی سینماها به سریال دیدن عادت کردهاند، باز هم مخاطب پیگیر سینما خواهند شد؟ گفت: این روزها برای به دست آوردن شاخصی از مخاطبان در دوران کرونا به وضعیت و نتیجه اکران فیلم «قهرمان» بستگی دارد. اینکه شاخص تماشای مخاطبان ایرانی با گذشته چه تغییری کرده و آیا یک فیلم فراگیر مثل قبل مورد استقبال است یا نه را میتوان از میزان استقبال این اثر طی روزهای آینده بهتر ارزیابی کرد. یا برسیم به اینکه نوعی از زندگی بر ما تحمیل شده که فرهنگ طی آن از سبد فرهنگی کنار گذاشته شده و آنچه روی تلفن همراه به طور رایگان در اختیار است، چقدر جایگزین شده؟ اما پیشبینیام این است که یک جایی شرایط این سریالهای ضعیف شبیه به وضعیت فیلمفارسی در سالهای ۵۴ تا ۵۷ که حرکت رو به رشدش کند شد و به معدود فیلمهایی در سال رسید، باید منتظر به گل نشستن برخی از سریالها و فیلمها نیز باشیم. همانطور که حبابهای اقتصادی زمان معینی دارند شبه صنعت و جریان اصلی سینما نیز تا دو سه سال آینده یا چارچوبهایش را تغییر داده یا مردم دیگر حاضر نیستند بابت آنچه اکنون دیده میشود، هزینه کنند.
فیلمنامه نویس «سایههای موازی» درباره اینکه آیا یک جریان مضمونی بر سینمای دهه ۹۰ حاکمیت داشته است یا نه؟ بیان کرد: سنت واقعگرایی اجتماعی از سالهای ۱۳۳۶ به بعد در برخی از فیلمها نشانههایی داشته است. ما هیچ وقت ژانر به معنای واقعی نداشتهایم، بلکه جریاناتی داشتهایم. اکنون یکسری واقع گرایی اجتماعی حتی از میان فیلمسازان نسل جدید داریم که استانداردهای پایینتری نسبت به دهه ۵۰ دارند. جور این فقدان استانداردها را بازیگران چهره میکشند که مردم به خاطرشان به سالن سینما میروند و همینطور تدوینگران و فیلمبرداران. اگر از من بپرسید یکی از شناختهشدهترین کارگردانان سینمای ایران در دهه ۹۰ چه کسی است، میگویم هومن بهمنش! همانطور که علیرضا زریندست این نقش را در دهه ۶۰ برای سینما ایفا میکرد. در تدوین نیز همینطور است. یک بار در همین دهه نوشتن فیلمنامه فیلمی به من پیشنهاد شد که فیلمبرداریاش تمام شده بود!
وی در پایان با تحسین تلاش برخی از سینماگران در دهه ۹۰ عنوان کرد: اما لازم است بگویم بخشی از شرایط سینما در دهه ۹۰ همچنان مربوط به بخش نحیفی هست که دارد تلاش میکند به رغم سختیها سینما را حفظ کند. برای مثال دیدن فیلمهای آیدا پناهنده در این دهه برای من همچنان امیدوارکننده است. او سعی میکند فیلمنامه استاندارد داشته باشد، در عین حال تجربه هم کند. درباره آدمهای معمولی بدون رخداد درگیرکنندهای که نیاز به خشونت یکی علیه دیگری برای تهییج بیننده داشته باشد، فیلم میسازد که کار سختی است. در فیلمهای او ویژگیهایی میبینیم که به راهکارهایی برای برگرداندن استانداردها به سینما اشاره دارد. یا ایدههای مبتکرانه در فیلمهای امیرحسین ثقفی یا نمونههایی از فیلمهای امید بنکدار و کیوان علیمحمدی یا فیلمنامه «برادرم خسرو» یا فیلم غیرتوریستی-بومی «زالاوا» ارسلان امیری شکل دیگری از سینمای استاندارد را فارغ از لغزشهای احتمالیشان در برخی جاها دربر میگیرد.
اخبار
مهدی قربانپور دبیر پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کیش شد
مهدی قربانپور به عنوان «دبیر پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کیش» معرفی شد.
به گزارش امتیاز، طی حکمی از سوی سعید پورعلی معاون فرهنگی اجتماعی سازمان منطقه آزاد کیش، مهدی قربانپور به عنوان دبیر پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کیش منصوب شد.
در متن حکم وی آمده است:
«نظر به تجربیات و سوابق ارزنده جنابعالی به موجب این حکم به عنوان دبیر پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم کیش منصوب میشوید.
امید است برگزاری این دوره جشنواره در گستره ملی و بینالمللی دستاوردهایی را در راستای تامین اهداف منطقه آزاد کیش رقم زده و نتایج حاصل از این رویداد هنری علاوه بر شناسایی ظرفیتهای فرهنگی زمینه رونق گردشگری در این منطقه را بیش از پیش فراهم کند.»
مهدی قربانپور متولد 1358، مستندساز و مدیر فرهنگی است. او تاکنون بیش از 20 فیلم کوتاه و مستند ساخته است و از شاخصترین آثار او میتوان به فیلمهای «عیسای باران»، «آنجا که هیچکس نیست»، «من انرژی هستهای نیستم»، «تنهای قصههای خوب»، «صد و نود» و... اشاره کرد که در جشنوارههایی نظیر جشنواره فیلم آسیا تک رم، ویدیو ورکس آلمان، جشنواره ملل ابنز اتریش، اوپسالا سوئد، اوترخت هلند و جشنواره فیلم دهوک به نمایش درآمده و جوایزی نیز دریافت کرده است.
موسس و دبیری جشنواره بینالمللی فیلم وارش، عضویت در شورای سیاستگذاری و امور جشنوارههای انجمن سینمای جوانان ایران، مدیر بخش سینمای ملی پنجمین جشنواره بینالمللی فیلم سبز و عضو شورای برگزاری اولین و دومین دوره جشنواره فیلم سلامت و مدیریت بخش تجلی اراده ملی سیوششمین جشنواره ملی فیلم فجر و حضور در هیاتهای انتخاب و داوری رویدادها و فستیوالهای مختلف از دیگر سوابق هنری و فرهنگی این هنرمند است.
اختتامیه هفتمین جشنواره فیلم کوتاه دانشآموزی مدرسه برگزار میشود
اختتامیه هفتمین جشنواره فیلم کوتاه دانشآموزی مدرسه پنجشنبه 13 آبان ماه در حوزه هنری برگزار میشود.
به گزارش امتیاز، مراسم اختتامیه هفتمین دوره این جشنواره، در روز پنجشنبه ۱۳ آبانماه، از ساعت ۱۶ تا ۲۰ در تالار اندیشه حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد.
حوزه هنری میزبان مقامات کشوری، اهالی فرهنگ و هنر، دانشآموزان و خانوادههای آنان خواهد بود که برای شرکت در مراسم اختتامیه و اهدای جوایز بخشهای تخصصی و مردمی گرد هم میآیند.
فراخوان شرکت در این جشنواره دانشآموزی در اسفندماه ۱۳۹۹ منتشر و مهلت ارسال آثار به آن تا تاریخ ۱۵ شهریورماه ۱۴۰۰ تمدید شد. در این مدت، تعداد ۴۱۱۴ اثر در دو بخش اصلی و جانبی از تعداد ۱۱۰۸ مدرسه دریافت شد که تمامی این آثار در دو مرحله توسط هیئت انتخاب و داوران نهایی جشنواره داوری شدند.
داوری مردمی آثار نیز به طور جداگانه در سایت جشنواره از تاریخ ۱۳ مهرماه تا پایان ۱۰ آبانماه در جریان بود که از برگزیدگان این بخش نیز در کنار برگزیدگان بخش داوری تخصصی، در مراسم تقدیر و به آنان جوایزی اهدا خواهد شد.
جشنواره فیلم کوتاه دانشآموزی مدرسه، با هدف استعدادیابی و پرورش تواناییهای دانشآموزان مستعد ایرانی در سال ۱۳۹۱ شروع به کار کرد و اکنون در آستانه اختتامیه هفتمین دوره برگزاری خود قرار دارد.
اخبار
برای اجرا در تالار اصلی تئاتر شهر؛
عوامل اجرایی تئاتر «بانوی محبوب من» معرفی شدند
به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، پوستر رسمی نمایش «بانوی محبوب من» که طی روزهای آینده در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر میزبان علاقه مندان تئاتر خواهد بود، منتشر شد ضمن اینکه همزمان با رونمایی پوستر، گروه طراحان، بازیگران و سایر عوامل اجرایی نمایش نیز معرفی شدند.
نمایش «بانوی محبوب من » به نویسندگی آلن جی لرنربا بازنگری متن و کارگردانی گلاب آدینه در تالار اصلی تئاتر شهر اجرا خواهد شد. این در حالی است که حمیدرضا علی نژاد تهیه کننده، نورالدین حیدری ماهر مجری طرح پروژه هستند.
در گروه طراحان نیز شیما میرحمدی (طراح صحنه و لباس)، سارا اسکندری (طراح گریم)، ویلیام نیری (موسیقی)، مهردادآ بجار (طراح حرکت)، رضا خضرایی (طراح نور)، محمدصادق زرجویان (طراح گرافیک)، طاها افشین (طراح صدا و مشاور موسیقی) گروه اجرایی را همراهی می کنند.
در بخش معرفیگروه بازیگران علاوه بر حضور رضا عمرانی، نورا هاشمی، جلیل فرجاد، امیر غفارمنش، میلاد ورجاوند، شبیر پرستار، مرتضی امینی تبار و گلشید بحرایی هنرمندان دیگری چون علی دولت یاری، حامی قنبرزاده ، الناز سلیمانی، طاهره آهنی، مهرداد آبجار، مهدی ایمانیان، شکرانه کریم، ملیکا رادمند، نیوشا آذر کیوان، مهتاب یار خلجی، عسل کریمی، علی بیکی، رژینا شهریاری، نگار نیک زاد، ساغر روزبهانی، پریسا منفرد، حسین زنگنه، مهسا آتشبار، درسا آتش بار، پوریا محمودی، نیلوفر ذوالفقاری، لیلا آقاسی، امیر رسولیان، امید اکبرزاده، شایان مستوفی، علی زر مهری، مهربانو یونسی، خورشید یاری، آریانا عباسی، کیانوش سلطانی متین، فائزه صدر، پریا یار احمدی، مهرداد رضایی، ساشا شهبازی، شیوا شهدایی، مرتضی کمالی، مجید امیدی، غزل کریمی دیگر اعضای گروه اجرایی را تشکیل می دهند.
در بخش معرفی گروه کارگردانی و گروه تبلیغات نیز علی دولتیاری (سرپرست گروه کارگردانی)، شکوفه آزادگان (دستیار کارگردان)، آذین پورزند (منشی صحنه)، شیما خاسب (برنامه ریز)، احسان باقری (جانشین تهیه کننده)، اورنگ خیرابی (مدیر تبلیغات و اسپانسرینگ)، ورکا شاپ(حامی مالی پروژه)، امیر قالیچی (تبلیغات مجازی)، پیمان گرزم، جمال میرزایی، شکرانه کریم (عکاسان) تیم اجرا را همراهی می کنند.
سحر آشتیانی، غزل عباسی، الهام کندی (دستیاران طراح لباس)، آلاله امیری، هانیه شجاع (دستیاران طراح صحنه و ساخت ماکت)، استودیو زیرزمین (طراحی و ساخت اکسسوار)، زهرا بهرامی (دوخت لباس زنانه)، حمید رستمی شاد، اسکندر گیلاردی (دوخت لباس مردانه)، محمد پناهی، علیرضا پناهی (ساخت دکور)، امیر قادری، نسترن کمالی دماوندی، امیرعباس حاتمی، حامد هادیان (اجرای گریم) نیز دیگر عوامل اجرایی تشکیل داده اند.
در بخش اجرای موسیقی هم شکیبا خسروی (مایستر- نوازنده ویولن یک)، نوگل ذاکریان نوازنده ویولن یک، کمند ابراهیمزاده نوازنده ویولن دو، صبا صفوی نوازنده آلتو، علی یزدی نوازنده آلتو، ریما میرزاطبیبی نوازنده ویولنسل، نهال سادات سجادی نوازنده کنترباس، یلدا احسانی نوازنده کلارینت، نیلوفر طائفی نوازنده فلوت و نسرین رضوانی مقدم نوازنده پیانو گروه نوازندگان را تشکیل می دهند.
نمایش «بانوی محبوب من» از روز بیستم آبان سال ۱۴۰۰ به مدت زمان ۱۶۵ دقیقه (با آنتراکت) و قیمت بلیت ۹۰ هزار تومان در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر میزبان مخاطبان تئاتر خواهد بود.
بعد از گذشت 15 سال از فیلم قبلی؛
«گارفیلد» جدید در راه است
به نقل از هالیوود ریپورتر، گارفیلد آخرین بار ۱۵ سال پیش در یک فیلم سینمایی دیده شده بود و آن موقع بیل موری مسئولیت صداپیشگیاش را بر عهده داشت در حالی که در جدیدترین فیلمی که قرار است، ساخته شود کریس پرت به جایی گارفیلد حرف خواهد زد.
شرکت الکان انترتینمنت متعلق به اندرو کوزوه و برودریک جانسون این فیلم را میسازد و فیلمنامه آن توسط دیوید رنولدز نویسنده نامزد دریافت جایزه اسکار «در جستجوی نیمو» نوشته میشود.
مارک دیندال سازنده «چیکن لیتل» روی صندلی کارگردانی فیلم خواهد نشست. دیندال و رنولدز قبلاً در پروژه «علاقه جدید امپراتور» محصول دیزنی با هم کار کرده بودند.
شخصیت گارفیلد توسط طراحی به نام جیم دیویس خلق شد و نخستین بار در قالب یک کمیک در سال ۱۹۷۸ به انتشار رسید. این گربه نارنجی تنبل اغلب برای صاحبش جان آرباکل و سگ دوستداشتنی خانهشان یعنی اودی مشکلاتی خلق میکرد.
مجموعه داستانهای «گارفیلد» که در ۴۱ روزنامه هم به چاپ رسید، در حال حاضر از نظر انتشار گسترده در مطبوعات سندیکایی هم در میان کمیک استریپها رکورد جهانی را در اختیار دارد.
شرکت الکان حقوق رسمی ساخت داستانی جدید را از دیویس خریده و دیویس خودش به عنوان تهیهکننده اجرایی در پروژه حضور خواهد داشت. شرکت دیانایجی انیمیشن که اخیراً انیمیشن سینمایی «ران خراب شده» را ساخته بود، مسئولیت بخش انیمیشن و همچنین تهیه فیلم را بر عهده خواهد داشت.
شخصیت گارفیلد پیش از این در سال ۲۰۰۴ با فیلم ترکیبی لایو اکشن و انیمیشن «گارفیلد» و همچنین دنباله آن در سال ۲۰۰۶ با عنوان «گارفیلد: داستان دو گربه» روی پردههای سینما رفته بود. در هر ۲ فیلم بیل موری صداپیشه شخصیت اول داستان بود.
کریس پرت پیش از این در «لگو فیلم» و «به پیش» پیکسار کار صداپیشگی انجام داده و همچنین در فیلم جدید انیمیشمن «برادران سوپر ماریو» صداپیشه ماریو خواهد بود. جدیدترین پروژه او فیلم علمیتخیلی «جنگ فردا» ساخته آمازون بود و او قرار است سال آینده با فیلم «دنیای ژوراسیک: برتری» در ماه ژوئن به سینماها بازگردد.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9623/29383/101093
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9623/29383/101094
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9623/29383/101095
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9623/29383/101096
|
عناوین این صفحه
- مشق شب های استاد خوشنویس
- حباب فیلموسریالهای ضعیف میترکد
- اخبار
- اخبار