|
وزارت بهداشت هشدار داد:
کاهش چشمگیری مصرف مواد لبنی به خاطر گرانی
2 گزارش «امتیاز» در مورد سهم فرش از صادرات غیرنفتی؛
پهن کردن دوباره قالی فاخر ایران
3 تعداد معاملات مسکن در محبوبترین مناطق تهران کاهش یافت؛
جزییات ریزش تقاضا در بازار مسکن پایتخت
3 مدیرعامل شهربان و حریمبان شهرداری تهران؛
تعداد دستفروشان فعلی پایتخت از ۳۱ هزار نفر به 800/5 نفر رسیده است
2 پیام رئیس سازمان سینمایی بهمناسبت روز خبرنگار؛
افق تحول سینما با همفکری و همیاری رسانهها محقق میشود
8 سرمقاله
رنجهای کنکور
محمد هدایتی
در میان فهرست چیزهایی که «کنکور» به ذهن متبادر میکند احتمالاً یک نام همواره حضور دارد: اضطراب. کنکور، این دریچه ورود به دانشگاه که در ایران واسطه «ساختن آینده» معرفی شده، چیزی همواره استرس زا به نظر میآید و اتفاقاً از معدود چیزهایی است که در طی پنجاه سال گذشته اهمیت و هیمنه خود را حفظ کرده است. کنکور آن حلقهای است که بیش از هر چیز دیگر فرد، خانواده، دولت و اقتصاد را به هم گره میزند و به این خاطر وسواس عجیبی پیرامون آن شکل گرفته است. دانش آموز ایرانی، تقریباً از سیزده چهارده سالگی وارد چرخه کنکور میشود. در این چرخه سرسام آور، تمام فرایند مدرسه و آموزش، دوستیها، اوقات فراغت و سبک زندگی وابسته به نقشی میشوند که در کنکور دارند. و از این جاست که چالشها یک به یک آغاز میشوند. خانواده و نظام آموزشی همه چیز را از دریچه موفقیت در کنکور میبینند و این امر فشار وحشتناکی را بر دانش آموز هوار میکند. بتدریج این باور القا میشود که شکست در کنکور، به معنای شکست در زندگی است؛ که انگار هیچ راه دیگری پیش روی فرد قرار ندارد. و البته میتوان به تاثیرات درازمدت این تصورسازی اشاره کرد. پژوهشهای مختلف هم نشان دادهاند که برخی ناکامان در کنکور دورههای از افسردگی و درون گرایی را تجربه کرده اند و البته گاه این دوره ها موقتی هم نیستند. می دانیم که تصور فرد از خودش تا حد زیادی وابسته است به تصوری که دیگران از او، شایستگیها و توانایی هایش دارند. ناکامی در این آزمون گاه در فرد نوعی احساس حقارت ایجاد میکند، احساس ناتوانی که انگار «بی عرضه» است و متاسفانه چنین خودانگاره ای نهادینه هم میشود. تقریباً در تمام مراحل از سال ها پیش از کنکور و گاه تا پایان عمر این نگرانی و اضطراب دیده می شود. در یکی از پژوهش ها مصاحبه ای انجام شده بود با افراد مختلف که هرکدام از تجربه های مختلفشان از کنکور میگفتند. گروهی اشاره کرده بودند که از همان سال های دبیرستان به دفعات روز و لحظه کنکور را تصور کرده اند، با مدادی در دست و جواب هایی که به ذهن خطور نمی کند؛ و اینکه هنوز هم این لحظه لرزه بر اندام شان میاندازد. گروهی دیگر به ترس همیشگیشان از واکنشهای اطرافیان و بخصوص خانواده اشاره داشتند و اینکه سال ها کابوسش را می دیده اند. حتی بودند کسانی که در میانسالی هم شنیدن کلماتی مثل «تست»، «آزمون»، یا «سازمان سنجش» مضطربشان میکند. متاسفانه آگاهی و شناخت عمومی از این اضطراب به شکل گیری مسیری برای کاهش آن منجر نشده است و اتفاقاً با ورود موسسات آموزشی و «صنعت کنکور» بر اضطراب افزوده شده است. تصور این اضطراب لحظه به لحظه، چالش های بسیار با خانواده، و ترس از امروز و آینده وحشتناک است و متاسفانه تقریباً غالب افراد در ایران این روند سهمگین را تجربه میکنند.
در بازدید سرمایه گذاران ایتالیایی از سازمان مدیریت پسماند مطرح شد:
همکاری ایتالیا با شهرداری تهران در تفکیک زباله از مبدا و بازیافت
2 رئیس سازمان توسعه تجارت:
آغاز واردات ایران با استفاده از رمزارزها
3 اطلاعیه فدراسیون فوتبال برای فروش بلیتهای جامجهانی
4 انتقاد وزیر صمت از صنعت خودرو؛
خودروی اقتصادی و محصول جدید نداریم
3 یادداشت
زنگ خروج از مدرسه به صدا درآمده است
محمد هدایتی
در شاخصهای مختلف توسعه از جمله شاخص توسعه انسانی (HDI) نرخ باسوادی جامعه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. فرض بر آن است که افرادی که سواد خواندن و نوشتن در سطوح مختلف دارند، و حداقل دوره ای 12 ساله آموزش همگانی را طی میکنند، تواناییهای شناختی و ادراکی بیشتری برای حضور و فعالیت در جامعه پیدا میکنند و در زندگیهای شخصی شان مواجهه بهتری با مسائل دارند. افراد فاقد تحصیلات عموماً توان و انگیزه لازم برای فعالیت اجتماعی و کسب و کار اقتصادی را ندارند. در نگاه کلان هم شهروندان باسواد و آگاه واسطه توسعه اجتماعی قلمداد می شوند. به این خاطر است که یک قرن اخیر در سراسر جهان، قرن مبارزه با بی سوادی بوده است. انواع و اقسام برنامه های دولتی برای گسترش سواد در دورترین مناطق و سرمایه گذاری بسیار در این زمینه بخشی از برنامه کلی و جهانی برای مبارزه با بی سوادی بوده است.
در ایران هم برنامه های مبارزه با بی سوادی بخش مهمی از سیاست های دولتی در صدسال اخیر بوده و در سال های قبل و بعد از انقلاب توجه جدی به این مسئله شده است. این برنامه در دوره قبل از انقلاب عموماً تحت عنوان «سپاه دانش» قرار داشت و در سال های بعد از انقلاب هم «نهضت سوادآموزی» نقش بسیار مهمی در مبارزه با بی سوادی داشت. آمارهای موجود نشان از تاثیرگذاری بسیار زیاد برنامه های سوادآموزی دارند. در سال 1355 نرخ باسوادی 52.2 درصد بوده است که این نرخ در سال 1365 به 61 درصد، در سال 1375 به 79.5 درصد، در سال 1395 به 87 درصد و در اوایل 1400 به 90 درصد رسیده است. یعنی یک رشد محسوس و معنی دار. در تمام این سال ها، دولت های مختلف کوشیده اند از تاثیر موانع پیش روی سوادآموزی و از جمله موانع اقتصادی یا جغرافیایی بکاهند به طوری که در طی آن چند دهه روند ترک تحصیل ها بسیار کم بود و تحصیلات به عنوان یک ارزش اجتماعی و البته واسطه ای برای رسیدن به مشاغل مطلوب در نظر گرفته می شد. اما این الگوی مثبت در چندسال اخیر و به ویژه از زمان همه گیری ویروس کرونا به یک باره معکوس شد. و حالا به دو آمار وحشتناک روبرو هستیم که مستقیماً به مسئله سوادآموزی مربوط اند. البته ذکر این نکته لازم است که در قضیه سوادآموزی تنها خواندن و نوشتن مطرح نیست و گذراندن حدی از تحصیلات ابتدایی و متوسطه لازم است. مدیرکل آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در خرداد ماه امسال از وجود حدود 185 هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل و 750 هزار دانش آموز تارک تحصیل در کشور خبر داده است. یعنی چیزی نزدیک به یک میلیون دانش آموز دیگر از خدمات آموزشی بهره مند نمی شوند. بزرگیِ این عدد آنجایی معلوم می شود که طبق برآوردها تعداد کل دانش آموزان کشور حدود 15 میلیون نفر است. و خب درباره آسیب های شخصی و اجتماعی این پدیده اتفاق نظر وجود دارد. در سطح شخصی این مسئله با نوعی آسیب روانی و ناتوانی اجتماعی همراه است. به گفته رییس نظام روانشناسی و مشاوره کشور «خارج شدگان از چرخه کامل 12 ساله تحصیل به طور فراوانی بیش از همسالان شاغل خود ار مدارس در معرض آسیب های روانی و اجتماعی قرار می گیرند». در سطح اجتماعی هم همانطور که گفته شد توان های اجتماعی برای توسعه اجتماعی کاهش مییابد.
این پدیده نیازمند سرمایه گذاری و برنامه ریزی جدی مسئولان نظام آموزشی است. واقعیت این است که در سال های اخیر سرمایه گذاری در بخش آموزش عمومی کاهش یافته است، سرانه آموزشی هر دانش آموز پایین است و همه این ها نگرانی های جدی درباره آینده کشور ایجاد کرده است.
عقب نشینی وزیر ارتباطات: از مواضع خود؛
چیزی به نام «اینترنت ملی» و «طرح صیانت» نداریم
وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات درباره آخرین وضعیت «طرح صیانت» گفت: یک عده بلاخره جو سازی میکنند و نان میخورند و اِلا چیزی به اسم «طرح صیانت» تصویب نشده است که بخواهد اجرایی شود.
عیسی زارعپور، درباره اینکه پس از اتفاقات اخیر در حوزه زیرساختهای شبکه مخابراتی کشور بحثهایی پیرامون ارتقاء امنیت این شبکه مطرح شد، وزارت ارتباطات و فنآوری چه اقداماتی در این زمینه انجام داده است، گفت: بحثهایی را به شکل جدی در حوزه ارتقاء امنیت زیرساختهای ارتباطی کشور پیگیری میکنیم تا بتوانیم فضایی امن برای کسب و کارهای مردم فراهم کنیم.وزیر ارتباطات و فنآوری اطلاعات ادامه داد: در روزهای اخیر یک کنفرانس داشتیم با عنوان «کنفرانس امنیت تابآوری شبکه ملی اطلاعات» که در آن ظرفیتهایی که در کشور چه در حوزه سختافزار و نرمافزار وجود داشت، بررسی کردیم. پنلهای مختلفی برگزار شد.
وی تاکید کرد: تمامی همفکریها در این کنفرانس برای این بود که چه کارهایی صورت گیرد تا امنیت زیرساخت ارتقاء پیدا کند زیرا زندگی مردم به این فضا وابسته شده است اطلاعات شخصی، سازمانی و دولتی در این بستر تبادل میشود حتماً امنیت مقوله بسیار مهمی است و جزء اولویتهای ما در وزارت ارتباطات است.
زارعپور درخصوص آخرین وضعیت «اینترنت ملی» گفت: چیزی به اسم اینترنت ملی نداریم.
وی در خصوص «طرح صیانت» عنوان کرد: چیزی هنوز به نام طرح صیانت تصویب نشده و چیزی به این اسم نداریم. یک عده بالاخره جوسازی میکنند، بازی میکنند، نان میخورند و اِلا چیزی تصویب نشده است که بخواهد اجرایی شود.
اقراریان در توضیح یک خبر؛
وضعیت آشفته پایتخت به دوره پنجم مدیریت شهری برمیگردد
رئیس کمیسیون نظارت و حقوقی شورای اسلامی شهر تهران گفت: وضعیت آشفته شهر تهران در دوره پنجم مدیریت شهری آغاز شده است.
مهدی اقراریان در هشتاد و چهارمین جلسه شورای اسلامی شهر تهران با اعلام اینکه سخنان من در شورا در رابطه با ساماندهی کودکان سر چهارراهها و دستفروشان بوده است، خاطرنشان کرد: این موضوع مطرح شد که سخنان من در واکنش به گفته های آقای فروزنده معاون برنامهریزی، توسعه سرمایهانسانی و امور شورای شهرداری تهران بوده، در حالی که ایشان هیچگونه سخنرانی در جلسه هشتاد و چهارم شورا نداشته است و امیدواریم این خبر اصلاح شود.
اقراریان با بیان اینکه وضعیت آشفته تهران در دوره پنجم آغاز شده است، اظهار کرد: ما با شهرداری رودربایستی نداریم و نه حرفی میزنیم که شهرداری دوست داشته باشد و نه حرفی می زنیم که به مذاق رسانهها خوش بیاید.
وی با بیان اینکه در دوره پنجم موضوعات مختلف از جمله گزارشات حسابرسی رها شده بود، یادآور شد: این وضعیت شهر در دوره اصلاح طلبان بوده و اگر سر سوزنی انصاف وجود داشته باشد، چنین سخنانی درباره گفته های من بیان نمی شد.
پرویز سروری نایب رئیس شورای اسلامی شهر تهران نیز گفت: برخی افراد از سخنان ما نکاتی را منعکس می کند که وضعیت را سیاه نشان دهند و به نوعی سیاه نمایی می کنند.
بابایی: لایحهای که دولت برای بیتدبیری خود آورده را قاطعانه رد میکنیم
دولت در اجرای مصوبه تغییر نظام پرداخت یارانه تخلف کرده است
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: از نظر ما موضوع کالابرگ باید از همان ابتدای سال اتفاق افتاده و اجرایی میشد اینکه اجرایی نشد یعنی نقض قانون بودجه سال ۱۴۰۱ و دولت تاکنون هم تخلف کرده است.
علی بابایی کارنامی نماینده مردم ساری، درخصوص ارسال لایحهای از سوی دولت به مجلس درخصوص اصلاح لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ و به منظور حذف قید «شهریور ۱۴۰۰» درخصوص تخصیص کالابرگ به مشمولان پس از اجرای طرح حذف ارز ترجیحی، گفت: من هنوز این لایحه را ندیدم اما خط قرمز مجلس همان مصوبه خودش است و خارج از آن عمل نخواهد کرد. اگر غیر از این عمل کرد، مجلس هم در بینظمی اقتصادی کشور مقصر اصلی خواهد شد.
بابابی کارنامی در ادامه عنوان کرد: مگر دولت برای اجرای قانون بودجه ۱۴۰۱ چقدر وقت دارد؟ از همان روز اول باید شروع کند به اجرای قانون بودجه اما چند ماه صبر کرد و کارهای خود را انجام داد و بعدا میخواهد توجیهی داشته باشد که بگوید مجلس هم در بیتدبیری دولت مقصر است برای این مساله لایحه آورده. از این منظر ما مخالف هستیم و اگر این لایحه اعلام وصول شود و به صحن بیاید مجلس به صورت قاطع رأی مخالف خواهد داد.
نماینده مردم ساری در پاسخ به سوالی پیرامون اجرای طرح کالابرگ الکترونیک به جای پرداخت نقدی و اثرات آن با توجه به این که اکنون چند ماه پرداخت نقدی صورت گرفته و شاهد تاثیر آن بر تورم هستیم، اظهار داشت: از نظر ما موضوع کالابرگ باید از همان ابتدای سال اتفاق افتاده و اجرایی میشد اینکه اجرایی نشد یعنی نقض قانون بودجه سال ۱۴۰۱ و دولت تاکنون هم تخلف کرده است.
یادداشت
سانسور 57 ساله و خلاصه کردن زندگی حسین(ع) به نیم روز آخر
️ جعفر محمدی
«عزت» ، قله ای است که راه های متعددی برای رسیدن به آن وجود دارد، گاهی باید مذاکره کرد، گاه حتی با معاویه نیز باید که صلح کرد ... و گاه در اوج غربت، تن به شمشیر سپرد.
بزرگ ترین جفایی که می توان در حق امام حسین (ع) روا داشت این است که تمام زندگی اش را به کنجی گذاریم و حسین(ع) را مردی بدانیم که در صبح عاشورا طلوع کرد و در ظهر آن روز غم انگیز، در گودال قتلگاه به خون خود غلتید.
این تصویری است که اغلب ما شیعیان از حسین(ع) ترسیم می کنیم و با دیروز کربلا و دیروزهای عاشورا، کاری نداریم. گو این که تنها چیزی که لازم است درباره حسین(ع) بدانیم، قدرت جنگندگی و شجاعتش ، شدت مظلومیت و تشنگی اش و نحوه شهادتش است و دیگر هیچ!
حسین (ع) ، اما نه نیمروز که 57 سال در این دنیا زیست و به روایت تاریخ، در تمام این سال ها، حفظ نفع عمومی جامعه اسلامی، مهم ترین دغدغه اش بوده است و در این مسیر ، صلح را همواره بر جنگ مقدم می داشته و البته آنقدر شجاعت داشته است که هر گاه چاره ای جز جنگ نبود، دست به شمشیر ببرد و جهاد کند.
امام حسین(ع)، برای جلوگیری از جنگ و اختلاف در میان امت اسلام ، زمانی که معارضان، خانه خلیفه سوم را محاصره کرده بودند و قصد جان او را داشتند، به دستور امام علی(ع) به همراه برادرش امام حسن(ع) راهی خانه او شد تا حفاظتش کند و جلوی خلیفه کشی را بگیرد.
این در حالی است که بر اساس اعتقادات شیعه، خلافت، حق پدرش حضرت علی(ع) بود. با این حال حسین (ع) ، صلح میان امت اسلام را ارحج بر سایر مسائل می دانست و تا آخر برای حفظ جان خلیفه سوم کوشید.
در بحار الانوار ذکر شده که امام حسین(ع) در روز هشتم محرم سال 61 مردی از یاران خود بنام «عمرو بن قرظه» را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
شب هنگام امام حسین(ع) با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین(ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود عباس و فرزندش علی اکبر را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام حسین(ع) که فرمود: آیا می خواهی با من مقاتله کنی؟ عذری آورد. یک بار گفت: می ترسم خانه ام را خراب کنند!
امام حسین(ع) فرمود: من خانه ات را می سازم.
ابن سعد گفت: می ترسم اموال و املاکم را بگیرند!
فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم.
عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم و می ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمی گردد، از جای برخاست در حالی که می فرمود: تو را چه میشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
در هزاران عاشورای فردی به کدام طرف پیوسته ایم؟ سپاه حسین(ع) یا لشکر یزید؟!
در کتاب ارشاد شیخ مفید بیان شده است که پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین(ع) را رها کنند چرا که خودش گفته است که یا به حجاز برمی گردم یا به مملکت دیگری می روم.
عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، شمر بن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت کند. (منبع:مهر؛وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی)
به راستی اگر شمر خباثت نمی کرد و امام و اصحاب و خانواده اش از کربلا بر می گشتند، عزت نداشتند؟ قطعاً که داشتند چرا که حسین(ع)، تمام 57 سال زندگی اش را عزتمندانه زیسته بود و عزت حسینی، فقط محصول کربلا و عاشورا نبوده است.
امام حسین (ع) همان گونه که سال ها برای حفظ صلح و منافع عمومی امت اسلام صلح و سکوت و گفت و گو را برگزید اما آنقدر شجاعت داشت که اگر روزگاری پیمان صلح نقض شد و گفت و گوها فایده ای نداشت، سکوت نکند و جان خود عزیزترین هایش را فدا کند.
حادثه کربلا ، زمانی به وقوع پیوست که تمام راه های مسالمت آمیز با عناد و لجاح بدنامانی مانند شمر و عبیدالله بسته شدند و تنها دو راه باقی ماند، یا تأیید حکومت یزید یا جهاد و شهادت ؛ و حسین (ع) این دومی را برگزید.
مروری بر زندگی 57 ساله امام حسین(ع) که در سراسر آن تدبیر، انسان دوستی، وفای به عهد، صلح خواهی و البته شجاعت و جهاد و نهایتاً شهادت بود، می تواند نگاه ما به آن نیمروز آخر را بسیار پرمعناتر و پرمفهوم تر سازد.
این گونه است که درخواهیم یافت که «عزت» ، قله ای است که راه های متعددی برای رسیدن به آن وجود دارد، گاهی باید مذاکره کرد، گاه حتی با معاویه نیز باید که صلح کرد، گاهی درخواست قیام مسلمانان را رد کرد و گاه در اوج غربت، تن به شمشیر سپرد. دیدن این آخری و ندیدن آنچه گذشت، تحلیل نادرست از مفهوم «عزت» است و جفای مستمر به حسینی(ع) که 57 سال زندگی کرد ، نه نیم روز.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109171
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109172
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109173
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109174
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109175
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109176
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109177
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109178
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109179
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109180
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109181
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109182
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109183
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109184
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/10806/31763/109185
|
عناوین این صفحه
- کاهش چشمگیری مصرف مواد لبنی به خاطر گرانی
- پهن کردن دوباره قالی فاخر ایران
- جزییات ریزش تقاضا در بازار مسکن پایتخت
- تعداد دستفروشان فعلی پایتخت از ۳۱ هزار نفر به 800/5 نفر رسیده است
- افق تحول سینما با همفکری و همیاری رسانهها محقق میشود
- سرمقاله
- همکاری ایتالیا با شهرداری تهران در تفکیک زباله از مبدا و بازیافت
- آغاز واردات ایران با استفاده از رمزارزها
- اطلاعیه فدراسیون فوتبال برای فروش بلیتهای جامجهانی
- خودروی اقتصادی و محصول جدید نداریم
- یادداشت
- چیزی به نام «اینترنت ملی» و «طرح صیانت» نداریم
- وضعیت آشفته پایتخت به دوره پنجم مدیریت شهری برمیگردد
- دولت در اجرای مصوبه تغییر نظام پرداخت یارانه تخلف کرده است
- یادداشت