|
چگونه الکلاسیکو به بزرگترین دیدار دنیا تبدیل شد
شاید هیچ بازی و رقابتی در دنیای فوتبال بزرگتر از دیدار بارسلونا مقابل رئال مادرید نباشد. این دو تیم روز یکشنبه در دویست و چهل و هفتمین الکلاسیکوی رسمی (بدون احتساب دیدارهای دوستانه) به مصاف یکدیگر خواهند رفت و این بازی شاید یکی از بزرگترین نبردهای ورزشی، همردیف با سوپر بول یا جامهای جهانی از نظر میزان تماشای جهانی باشد. این روزها هواداران در بیشتر از 180 کشور میتوانند به تماشای رقابت این دو تیم بنشینند- جمعیتی بیش از 650 میلیون نفر، هرچند تخمین واقعبینانه از تعداد تماشاگران بین 75 تا 100 میلیون نفر است- و در حالی که هر دو تیم در این فصل آسیبپذیر به نظر میرسند، این دشمنی با قدمت یک قرن شاید باعث نمایش بهترین عملکرد از سوی هر دوی آنها شود.
این دیداری است که لحظاتی فراموشنشدنی را برای ما رقم زده است- مانند پیروزی 2-6 بارسا در مادرید در سال 2009- و با قدرت ستارههای درخشان در هر دو تیم تعریف شده است. ما لیونل مسی و کریستیانو رونالدو را داشتهایم؛ سرخیو راموس، مدافع رئال مادرید، نیز پیش از جدا شدن از این تیم و پیوستن به پاریسنژرمن در تابستان امسال، موفق شد رکورد بازی در الکلاسیکو را با 45 بار حضور در میدان از آن خود کند. سه بازیکن بارسلونا- آندرس اینیستا (2015)، رونالدینیو (2009) و دیهگو مارادونا (1983)- چنان نمایشهای درخشانی ارائه کردند که هواداران رئال مادرید حاضر در سانتیاگو برنابئو ایستاده آنها را تشویق کردند.
هرچند افراد بیشماری از اولین بازی این دو تیم در 13 می 1902 در این دیدارها حضور داشته یا روی آنها تاثیرگذار بودهاند اما افراد کمی هستند که تاثیری ماندگار بر دیداری داشتهاند که به بزرگترین رقابت ورزشی تبدیل شده؛ چه در نحوه تغییر شرایط هر دو باشگاه یا در چگونگی تبدیل این بازی به بزرگترین رقابتی که دنیای ورزش شاهد آن بوده است. سایت ESPN با بازیکنان، مربیان و مدیران گذشته و فعلی درباره جادوی این رقابت و دلیل اهمیت این افراد در افسانه الکلاسیکو صحبت کرده است.
بازی در الکلاسیکو چه احساسی دارد؟
ایکر کاسیاس، دروازهبان رئال مادرید (2015-1999): من فکر میکنم الکلاسیکو پرتنشترین رقابت روی زمین است. الکلاسیکوهایی که ما در آن بازی کردیم بیشترین میزان دشمنی، دوستی، رقابت و خصومت را شاهد بود اما در آخر فکر میکنم این خصومت و این سبک از رقابت باعث رشد و پیشرفت همه بازیکنان شد. ما در الکلاسیکوها باید بیشتر از فوتبال بازی کردن صِرف، “جنگیدن” را نشان میدادیم اما این نبردها در عین حال شامل جنگ روانی هم بودند- جنگ پیش از بازی، جنگ پس از بازی و جنگ در حین بازی!
کارلس پویول، مدافع بارسلونا (2014-1999): (در واکنش به پیروزی 1-4 رئال در الکلاسیکو در سال 2008) این تنها بازی بدی نیست که من میتوانم به یاد بیاورم اما بدترین شبی است که در فوتبال داشتم. این فقط شکست یا نتیجه به دست آمده نبود، بلکه احساس عجز محض بود. ما پیش از بازی برای آنها تونل افتخار زدیم- قهرمانی آنها در لالیگا پیش از این بازی مسجل شده بود- اما مشکلی از این نظر نبود، درک من از این ورزش همین است. اما ناراحتی من از نحوه شکست ما در آن شب بود.
ژاوی، هافبک بارسلونا (2015-1998) و بازیکن حاضر در 42 الکلاسیکو، درباره همان شکست سال 2008: رئال آن شب چهار گل زد اما باور کنید میتوانست شش یا هفت گل بزند…
آندرس اینیستا، هافبک بارسلونا (2018-2002)، حاضر در 38 الکلاسیکو: این فقط مربوط به روز بازی نیست. بلکه کل هفته به علاوه روزهای قبل بازی و پس از آن است. این بازی متفاوت است. تنش زیادی وجود دارد. همه انتظار رسیدن بازی را میکشند و حضور در این بازی نیز بسیار جذاب است. من نمیدانم در چند الکلاسیکو بازی کردم اما همیشه هیجان و تنش زیادی وجود داشت.
آیتور کارانکا، مدافع رئال مادرید (2002-1997) و کمک مربی رئال مادرید (13-2010): مردم همیشه درباره رویاهای کودکی برای بازی در باشگاهی بزرگ، تیم ملی یا فتح جامهای قهرمانی حرف میزنند. بازی در الکلاسیکو همیشه رویای هر بازیکنی بوده و هنوز هم هست. حالا توجه بیشتری به این دیدار میشود. در آن زمان شما گاهی حتی یک هفته برای آماده شدن پیش از این دیدار فرصت داشتید و هواداران میتوانستند به زمین تمرین رفته و جلسات تمرینی را ببینند و از تیم حمایت کنند. حالا شرایط متفاوت است (با تعداد زیاد بازیها در تقویم). این بزرگترین تغییر است.
به عنوان یک بازیکن، این دیداری است که همه دوست دارند در آن بازی کنند.
آئورلی آلتیمیرا، مربی آمادهسازی بارسلونا (14-2008): هفته الکلاسیکو همیشه برای همه خاص است. ما با جسارت با آن روبرو میشدیم، خصوصا وقتی در برنابئو بازی میکردیم. میدانستیم که باید آماده نبرد باشیم، شجاع باشیم و برابر رئال عقب نکشیم. اگر هر تردیدی داشتید، آنها شما را نابود میکردند. در خانه هم همینطور بود. ما میخواستیم توپ را در اختیار داشته باشیم، یکپارچه پرس کنیم و فضا را پیدا کنیم.
خوان گاسپارت، نایب رییس بارسلونا (2000-1978) و رییس بارسلونا (03-2000): من از زمانی که به دنیا آمدم یکی از هواداران پروپاقرص بارسلونا بودهام و همیشه الکلاسیکو را با اشتیاق زیادی تجربه میکردم. این بازی هم مانند هر بازی دیگری سه امتیاز دارد اما رئال همیشه بزرگترین رقیب ورزشی ما بوده و این یعنی تمایلی مشترک برای پیروزی به علاوه غرور، افتخار و پرستیژی وجود داشت که با این دیدار همراه میشد. من پیروزیها و شکستهای بزرگی را تجربه کردهام. این رقابت تاریخی است و تا ابد ادامه خواهد داشت.
آندونی سوبیسارتا، دروازهبان بارسلونا (94-1986) و مدیر فوتبال بارسلونا (15-2014): الکلاسیکو همیشه بازی خاص و متفاوتی است. این بازی یک لیگ درون لالیگا است. پیروزی در خانه بسیار مهم است، با توجه به اهمیتی که دارد و باعث میشود هواداران به بازیکنان افتخار کنند. هواداران با تمام وجود روی سکوها حاضر میشوند و شما در زمین متوجه این موضوع میشوید.
مشخصا همه چیز از چند سال پیش تا به حال فرق کرده اما برای بازیکنی که معنای الکلاسیکو را درک میکند، این اهمیتی ندارد. رقابت با بزرگترین رقیب همیشه مهم است و پیروزی در این بازی یکی از اهداف فصل است.
پپ گواردیولا مقابل ژوزه مورینیو
پپ گواردیولا، مردی که بارسلونا را به ابرقدرت دوران مدرن تبدیل کرد، دوران حرفهای مربیگریاش را با هدایت تیم ذخیرهها آغاز کرد. هدایت تیم اول در واقع اولین تجربه حضور او روی نیمکت تیم بزرگسالان بود اما او خیلی زود نشان داد که ارزش این اعتماد را داشته است. او عضوی از تیمی بود که در دهه 1990 میلادی شش عنوان قهرمانی در لالیگا به دست آورد و در طول چهار فصل حضورش در این تیم به عنوان سرمربی توانست 14 جام برای آنها به ارمغان بیاورد- یک رکورد باشگاهی- که شامل فتح ششگانه در سال 2009 بود (اولین باشگاهی که به این افتخار رسید) و به عنوان جوانترین سرمربیِ فاتح لیگ قهرمانان، تاریخساز شد.
عملکرد او مقابل رئال مادرید تقریبا بدون نقص بود، در 9 بازی از 15 دیدار به پیروزی رسید و چهار بار دیگر مساوی کرد. او در دوران هدایت بارسلونا تنها در یک الکلاسیکو شکست خورد.
گاسپارت: وقتی ما بابی رابسون را (در سال 1996) برای هدایت بارسا انتخاب کردیم، ژوزه جوان دستیارش بود. او به عنوان مترجم آمد چون بابی فقط انگلیسی حرف میزد. به هرحال، او مدتی در بارسلونا بود و سالها بعد به رئال رفت. حالا او مربی بزرگی است که تمام دنیا او را میشناسند.
از مورینیو (در بارسلونا) به خوبی یاد نمیشود. به هرحال مورینیو از بارسا جدا شد و کمی بعد از رئال مادرید سردر آورد. او حرفهای است و شما نمیتوانید از او انتقاد کنید. او در هر دو تیم عملکرد خوبی داشت و اگر روزی به نوکمپ بیاید، با او بدرفتاری نمیشود.
خوان لاپورتا، رییس بارسلونا (10-2003، – 2021): اگر بخواهم واقعیت را به شما بگویم… من میخواستم مردم را با انتصاب فردی که به خوبی با فلسفه کرویف آشنایی داشت و با آن رشد کرده بود، شگفتزده کنم؛ فلسفهای که شامل سبک خالص فوتبال است که مدل ما برپایه آن شکل گرفته است. ناگهان نزدیکان مورینیو با من تماس گرفتند و گفتند ما فکر میکنیم تمام این شایعات که شما خواهان گواردیولا هستید، درست نیست و شما مورینیو را میخواهید. من به آنها گفتم ببینید، مورینیو مربی حرفهای بزرگی است اما تصمیم من کار با گواردیولا است.
نبردهای بین گواردیولا و مورینیو داستانی است که تا همیشه در یاد خواهد ماند: اولین رویارویی آنها در الکلاسیکو با برتری 0-5 بارسلونا به پایان رسید و در حالی که مورینیو در چهار سال حضورش در اسپانیا تنها یک بار برابر بارسلونا به پیروزی رسید- پیروزی 0-1 در فینال کوپا دل ری 2011- اما نبردهای آنها افسانهای بود.
لاپورتا: تنها تردید (درباره گواردیولا) بیتجربگی او بود اما من نگرانیای از این بابت نداشتم. من با یوهان (کرویف) و تیکی بگیریستاین مشورت کردم، به آنها گفتم که فکر میکنم پپ میتواند مربی جدید بارسا باشد. آنها به من گفتند که او کاملا آماده است، بنابراین من دیداری با پپ داشتم و به او گفتم که میخواهم سرمربی تیم اول شود. میدانید او به من چه گفت؟ “تو جرات این کار را نداری.”
اینیستا: الگوهای من میشل لادروپ و پپ گواردیولا بودند و بازی تحت هدایت او انگیزه مضاعفی به من داد. تجربیاتی که با او به دست آوردم واقعا عالی بود چون او ارزش زیادی برایم داشت. او عقاید بیرحمانه و اعتماد بسیاری به پیشرفت ما در کاری که میکردیم و نحوه انجام آن داشت. او مربیای است که میداند چطور از دویست درصد هر بازیکنی استفاده کند و ایدههای مشخصی دارد. این باعث شد ما از دقیقه اول به تیم باور داشته باشیم و توانستیم کاری که میخواستیم را انجام دهیم.
آلتیمیرا: حُسن بزرگ گواردیولا این بود که به همه گوش میداد و سپس خودش تصمیم میگرفت اما از ابتدا به حرف همه گوش میداد.
سوبیسارتا: مثال مشخصی از سبک گواردیولا بازی با شماره 9 کاذب بود. او پیش از بازی در برنابئو در سال 2009 تصمیم گرفت بدون مهاجم کلاسیک بازی کند که باعث شد تمامی سیستمهایی که رئال برای پیروزی در این بازی آماده کرده بود از کار بیفتد. این برنامه عالی جواب داد، بارسلونا 2-6 برد و آن بازی برای همیشه به خاطر سپرده شد.
سوبیسارتا: الکلاسیکوها با مورینیو با تنش زیادی همراه بودند. رئال پس از پیروزی او برابر بارسلونا در نیمه نهایی لیگ قهرمانان 2010 (به عنوان سرمربی اینتر) مورینیو را به خدمت گرفت تا مانع از ارائه سبک بازی و قهرمانی بارسلونا شود. پس از پیروزی 0-5 بارسا در اواخر نووامبر 2010، همه چیز تغییر کرد. انگار رئال فهمیده بود که تفاوت (بین تیمها) بسیار زیاد است و شروع به برنامهریزی برای بازیها به سبک خودش کرد. حضور او تنش زیادی را به همراه داشت و لحظات ناخوشایندی را رقم زد.
سرخیو راموس رکورد دریافت بیشترین کارت قرمز توسط یک بازیکن (26) را به نام خود به ثبت رسانده و پنج مورد از این کارت قرمزها در دیدار برابر بارسلونا به او نشان داده شد و همین موضوع باعث شد که او بیش از پیش به اسطوره رئال مادرید تبدیل شود. در الکلاسیکوی عجیب 2009 که با شکست 0-5 رئال همراه بود، او به شدت روی مسی خطا کرد. او سپس با دو بازیکن بارسا در مسیر رفتن به رختکن درگیر شد.
ادواردو ایتورالده گونزالس، داور لالیگا (2012-1995) که سرخیو راموس را اخراج کرد: این اتفاق یکی از اتفاقاتی بود که میشد پیشبینی کرد. من او را دیدم که به سوی مسی میدود و با خودم فکر کردم که ضربه شدیدی به او خواهد زد. شما نمیتوانید فقط از قوانین مطلع باشید، بلکه باید بازی را هم بشناسید. اگر من این اتفاق را احساس نکرده بودم، نمیتوانستم جاگیری درستی داشته باشم. سپس جنجالی به پا شد. راموس با پویول درگیر شد، ژاوی آنجا بود، هر دو دروازهبان خودشان را رساندند. همه با هم درگیر شده بودند. من سعی کردم شرایط را آرام کنم و به درگیریها خاتمه دهم اما غیرممکن بود: همه با دست به هم ضربه میزدند.
ادامه در شماره بعد...
قربانی این تحقیر سولسشر است اما...
سلبریتیهایی که جان یونایتد را میگیرند
این بازی دقیقا چه بود؟ بازیکنان دو تیم لیورپول و منچستریونایتد به مدت 90 دقیقه در اولدترافورد عملکردی را به نمایش گذاشتند که به نوبه خود یک بازی در سطح اول فوتبال بود. اما این بازی در عمل احساس دیگری را به بیننده منتقل میکرد: نوعی مراسم برای تحقیر یک تیم و تحقیق عملی درباره این که چطور چهار پنجم یک ورزشگاه فوتبال را با امنیت کامل تخلیه کنیم.
این دیدار اساسا منظرهای ناخوشایند و رو به زوال از تیمی را به نمایش گذاشت که در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته و در تلاش برای فرار به هیچ موفقیتی دست پیدا نمیکند.
این کمی بیانصافی در حق لیورپول است که عملکردی فوق العاده را از خود به نمایش گذاشت، تیمی کاملا منسجم که محمد صلاح، یکی از بهترین بازیکنان حال حاضر دنیا، آن را هدایت میکند. اگر بخواهیم بازی صلاح را با آمارها بررسی میکنیم به این نتیجه میرسیم: هفت شوت، سه گل، یک پاس گل، 96 درصد دقت پاس.
صلاح این فصل در 12 بازی 15 گل زده و سه پاس گل ارسال کرده است. این یعنی او عملکردی بینقص را به نمایش گذاشته است. آیا او در حال حاضر بهترین، سرنوشتسازترین و جذابترین بازیکن دنیا در حال حاضر است؟ آیا این حتی سوالی جدی است؟
این شاید عجیبترین بخش از فروپاشی یونایتد بود، عملکرد آنها به حدی افتضاح بود که انگار آنها در تلاش بودند تا به صلاح برای تاریخسازی کمک کنند. ما باید چه حرفی در این باره بزنیم؟ چطور باید چنین نمایش فاجعهباری را تحلیل کرد؟
واکنش مدیران یونایتد همچنان مانند قبل است: هیچ فشاری روی اوله گونار سولسشر نیست و او هنوز هدایت این تیم پرهزینه و بینظم را برعهده دارد. اما با این حال ما شاهد چنان نمایش ضعیفی بودیم که میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا هیچکس به خاطر دارد که یونایتد در یک نیمه عملکردی بدتر از این را ارائه کرده باشد.
عملکردهای ضعیفی در دوران حضور دیوید مویس دیده شد و شکستهایی نیز تحت هدایت ژوزه مورینیو و لوییس فن خال به دست آمد. اما هیچکدام از آنها تا این حد مرگبار، بدون هیچ ساختار، عشق و مهارتهای اولیه نبودند.
این نکته را نیز باید به خاطر داشت که یونایتد چهار بازیکن از پنج بازیکن با بالاترین دستمزد در لیگ را در اختیار دارد و منصفانه است اگر این سوال را مطرح کنیم که آیا از زمان سقوط این باشگاه در دهه 1970 میلادی تا به حال عملکردی ضعیفتری از این تیم دیده شده یا خیر. این اتفاقات به تحقیری برای تمامی افراد حاضر در باشگاه و آسیبی بیپایان برای آنها تبدیل شده و ما در حال ورود به قلمروی جدیدی در این زمینه هستیم.
در همین حال مشکلات این تیم یونایتد کاملا واضح است: غفلت اساسی، نبود استحکام و حضور بیش از حد ستارههایی که در مرکز توجه قرار دارند. در عین حال اینطور نیست که این تیم برنامه ضعیفی داشته باشد یا این برنامه را بد اجرا کند، بلکه اساسا هیچ برنامهای در کار نیست. آنها تیمی بدون تعال با مهاجم نوک سلبریتی پا به سن گذاشته هستند که ضعف در هدایت آنها دیده میشود و کسی که به عنوان مربی روی نیمکت آنها نشسته صرفا به دلیل قدرت گذشتهای که در تیم دارد و حفظ این برند انتخاب شده است.
این بازی در کل بسیار عجیب بود. لیورپول در نیمه اول مدام با یک روش به گل میرسید. چهار گل با کمترین دقایق در دست داشتن توپ، انرژی و فشار وارد به ثمر رسید و به نظر میآمد که آنها به راحتی مرکز تیم یونایتد را از هم باز میکنند.
این حس نمایش همزمان دو ویژگی درخشش و ناکارآمدی به خوبی با گل پنجم به نمایش درآمد که درست پس از شروع نیمه دوم به ثمر رسید، گلی که هت تریک صلاح را کامل کرد. و چه گل جذابی بود. چه گل افتضاح، بدون ساختار و فاجعهباری بود.
اول فرد توپ را رو به عقب فرستاد. پل پوگب مانند پارچه حریر کنار رفت. جوردن هندرسون زمان، فضا و توانایی کافی را در اختیار داشت تا پاسی فوق العاده را برای صلاح ارسال کند که با سرعت به سمت توپ حرکت کرده و طوری ضربه پایانی را بزند که انگار مردی در برابر پسرخاله هشت سالهاش در پارک بازی میکند.
لیورپول تنها پس از گذشت سه دقیقه موفق شد گل اول این بازی را به ثمر برساند، گلی که درست در قلب ماده نفوذپذیر، نرم و بیتحرکی نشست که منچستریونایتد نام داشت. چطور ممکن است تیمی در ترکیبش چهار بازیکن دفاعی در قلب خط دفاعش داشته باشد اما در عمل طوری ظاهر شود که انگار هیچ فرد زندهای در این منطقه حضور ندارد؟ چطورممکن است تیمی به حدی ناآماده باشد که کمترین اقدامات برای حضور در زمین را نیز از یاد برده باشد؟ فضاها کاملا باز بودند. صلاح پاسی عالی برای نبی کیتا ارسال کرد. او نیز به خوبی کار را به پایان رساند.
تنها 13 دقیقه از بازی گذشته بود که نتیجه 0-2 شد. این بار هری مگوایر و لوک شاو خودشان را در بدترین موقعیت ممکن قرار دادند. بار دیگر هیچ کس در خط دفاعی حضور نداشت و هیچ سپری شکل نگرفت. کیتا توپ را به ترنت الکساندر آرنولد رساند که با استارتی همیشگی که ظاهرا در برنامه تاکتیکی یونایتد پیش بینی نشده بود در طول بال راست پیش رفت.
این اتفاق چه معنایی دارد؟ چه حسی دارید وقتی جیمز میلنر در فاصله 13 دقیقه پس از شروع بازی نه به عنوان نفر اول، بلکه به عنوان نفر دوم در صف افراد حاضر در شش قدم تیم شما با خوشحالی خودش را به سمت دروازه پرتاب میکند تا گلزنی کند؟ این یکی از اتفاقاتی است که کاملا اشتباه به نظر میرسد. اما پس از آن تقریبا میتوان به هر اتفاقی عادت کرد و هفت دقیقه پیش از سوت پایان نیمه اول است که گل سوم نیز به ثمر میرسد.
صلاح ضربه پایانی را میزند. کیتا بار دیگر پاس آخر را ارسال میکند. تعداد گلها در وقتهای تلف شده نیمه اول با به ثمر رسیدن گل دیگری که به شکلی عجیب راحت است به چهار میرسد. شاو مانند یک بالرین سردرگم میچرخد و دیوگو ژوتا توپ را به صلاح میرساند که آن را به گوشه پایین دروازه میفرستد.
لحظات دیگری نیز وجود داشت که یکی پس از دیگری افتضاح بودند. پل پوگبا برای خطای شدید روی کیتا از زمین بازی اخراج شد تا شرایط را در شبی که پیش از آن نیز به اندازه کافی کابوسوار بود دشوارتر کند. فرد به حدی بد بود که اشاره به لحظهای که روی زمین در حال تقلا بود بیرحمانه به نظر میرسد. این تقلا نشان داد که او حداقل درحال تلاش است و شرایط تیم برایش اهمیت دارد. فرد مشخصا به اندازه کافی خوب نیست تا دستوراتی که برعهده او قرار گرفته را انجام دهد. این واقعا تقصیر او هم نیست که ما باید مدام به این موضوع اشاره کنیم.
در آخر بازی، هواداران تیم مهمان در حال آزار و اذیت سرمربی یونایتد بودند و از او میخواستند دستی برایشان تکان دهد و شعارهایی در حمایت از او سر میدادند. ما شش گل میخواهیم. حمله، حمله، حمله. این شعارها باید شبیه موسیقی خروج به گوش میرسید. آیا کسی واقعا به آنها گوش میکند؟
اخبار
60 اسطوره تاریخ لیگ برتر؛ ادن هازارد (16)
12 ژانویه 2013: اتفاقی کمی متفاوت. هازارد تقریبا در اواسط نیمه زمین استوک است که توپ را در اختیار میگیرد، میچرخد و بدون این که مانعی پیش رویش قرار داشته باشد، کمی به سمت چپ میرود. شوت او از فاصله 30 متری زده شده و دور از دستان آسمیر بگوویچ وارد دروازه تیم میزبان میشود. شاید گلن ولان یا استیون انزونزی باید راه او را میبستند اما بازی پیش از آن از دست رفته بود. رایان شاوکراس سعی میکند سرش را در مسیر توپ قرار دهد تا مسیر آن را منحرف کند اما سرعت و قدرت این ضربه پایانی به قدری زیاد است که باعث تسلیم او هم میشود. چلسی 0-4 جلو است و هازارد گل درخشانی به ثمر رسانده است.
و به این چالشها برگردیم. حریفان در نهایت دست به هرکاری میزدند که جلوی این دریبلها را بگیرند- او در طول دوران حضورش در لیگ برتر با پیراهن چلسی 1441 تلاش برای دریبل داشت که 909 مورد آن موفقیتآمیز بود؛ بیشتر از هر کس دیگری در همین بازه زمانی- و خطر او را رفع کنند اما هازارد عادت داشت زخمهایی که از ضربات آنها به او وارد میشد را مانند نشان افتخار بر تن داشته باشد. تنها هفت دقیقه طول کشید تا گری کالدول از ویگان، بازیکن تازهوارد را در اولین بازیاش در تابستان 2012 نقش بر زمین کند. هرچند در آن زمان هازارد دو گل برای تیم مهمان ساخته بود. او گفت:” ضرباتی که به من وارد میشد صرفا باعث میشد حس کنم واقعا در بازی هستم.”
هرگز به نظر نمیرسید که او در پی تلافی کردن باشد. او یک بار به شکلی بیرحمانه از سوی فیل باردزلی از استوک مورد خطا قرار گرفت اما وقتی این مدافع کناری مصدوم شده و روی زمین افتاد، توپ را بیرون زد تا کادر پزشکی برای درمان رقیبش وارد زمین شود. مورینیو در آن زمان به این کار اعتقادی نداشته و بسیار عصبانی شد. هازارد توضیح داد:” صرفا این که کسی روی من خطا کرده دلیل خوبی نیست که در برابرش بدجنسی کنم.”
در واقع واکنش خشمگینانه او در نیمه نهایی جام اتحادیه در سوانسی سیتی در سال 2013 رخ داد. هازارد آن شب به دلیل شوت کردن توپ از سر عصبانیت از زمین بازی اخراج شد. مشکل در آن زمان از سوی چارلی مورگان، توپ جمعکن 17 ساله بازی، به وجود آمده بود.
این اتفاق دور از شخصیت هازارد بود، عصبانیت ناگهانی در اوایل دوران حضورش در انگلیس و اتفاقی که پس از آن نیز دیگر تکرار نشد. دوران حضور او در انگلیس فوقالعاده بود و با بعضی از درخشانترین گلهای تاریخ این لیگ همراه شد. به چهار مورد از آنها در بالا اشاره شد. شاید میشد به بسیاری دیگر نیز اشاره شود. بله، او بارها تلاش کرد که به رئال پیوندد و تحت هدایت زین الدین زیدان، اسطورهاش، کار کند اما هرگز هیاهویی به راه نینداخت و در نتیجه استاندارد بازیاش افت نکرد.
یک بار این سوال از هازارد پرسیده شد که اگر رویای تبدیل شدنش به یک فوتبالیست به نتیجه نمیرسید، چه شغلی را انتخاب میکرد. او گفت:” شاید مانند پدرم معلم ورزش میشدم. یا یک استندآپ کمدین. من در این کار خوب هستم. من فقط میخواهم مردم را سرگرم کنم و مطمئن شوم که آنها میخندند.”
شگفت انگیز؛ بازیکنی که توسط داور مصدوم شد
نمونه های زیادی برای مصدومیت داوران، از دست دادن تعادل و یا برخورد آنها با بازیکنان تیم ها در مسابقات وجود دارد اما شاید به ندرت پیش آمده باشد که یک داور به صورت ناخواسته باعث مصدومیت یکی از بازیکنان حاضر در زمین شود به نحوی که آن بازیکن از زمین بازی تعویض شود!
کمی باور این موضوع عجیب است اما این اتفاق بامداد امروز در آمریکا رخ داد. در هفته سی و یکم رقابت های MLS آمریکا و در منطقه کنفرانس غرب، تیم فوتبال مینه سوتا در ورزشگاه آلیانز فیلد میزبان لس آنجلس اف. سی بود که این بازی در نهایت با تساوی یک – یک به پایان رسید.
اما این دیدار با حادثه عجیبی همراه بود که مورد توجه رسانه ها و فضای مجازی قرار گرفت. در دقایق پایانی نیمه نخست، ارسال یک توپ به میانه میدان، باعث شد تا بازیکنان دو تیم برای تصاحب آن وارد یک نبرد شوند. از بخت بد روبرت سیبیگا داور آمریکایی، او دقیقا در همان نقطه ای قرار داشت که توپ در حال رسیدن به آنجا بود.
اوسوالدو آلونسو کاپیتان مینه سوتا با یک تکل بلند، برای تصاحب توپ تلاش کرد و از سمت دیگر نیز کیم هوان مون بازیکن لس آنجلس اف. سی برای گرفتن این توپ، به سمت آن هجوم کرد اما این بازیکن کره ای با بدشانسی تمام، در برخورد با داور مسابقه سر به سر شد.
برخورد صورت کیم هوان مون به گونه داور مسابقه، تنها حادثه برای داور بازی نبود چرا که روبرت سیبیگا قاضی میدان روی ادامه تکل اوسوالدو آلونسو تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد تا از سمت هر دو بازیکن مورد برخورد قرار بگیرد. اتفاق عجیبی که سبب شد هر دو بازیکن و داور مسابقه روی زمین بیفتند و بازی برای لحظاتی متوقف شود.
پس از این اتفاق، کیم هوان مون به دلیل شدت مصدومیت از ناحیه صورت، قادر به ادامه بازی نبود و از زمین مسابقه بیرون رفت و جایش را به تریستان بلکمون داد. این اتفاق در شرایطی رخ داد که لس آنجلس با یک گل پیش بود اما در ادامه و در دقیقه 65 اوسوالدو آلونسو کاپیتان مینه سوتا پس از آن برخورد، گل تساوی را به ثمر رساند.
اخبار
اوله باید بماند؛
شوخی تحقیرآمیز هواداران لیورپول با یونایتد و سولسشر
لیورپول یکشنبه شب نمایشی فراتر از انتظار در خانه منچستریونایتد و در استادیوم اولدترافورد داشته و موفق شد با تکیه بر درخشش محمد صلاح و هت تریک این ستاره مصری با پنج گل این تیم را در هم کوبیده و به یک پیروزی بزرگ و تاریخی دست پیدا کند. این در حالیست که پیش از شروع بازی نیز شانس پیروزی لیورپول بیشتر به نظر می رسید، اما شاید بدبین ترین هوادار منچستریونایتد نیز چنین شکست دشواری را تصور نمی کرد.
اما معدود هواداران لیورپول در جریان این دیدار تا توانستند هواداران منچستریونایتد را در استادیوم اولدترافورد اذیت کرده و روی اعصاب آنها رفتند. هواداران لیورپول در طول مسابقه و بعد از به ثمر رسیدن گل سوم این تیم شعار «اوله باید بماند» را سر دادند.
این همان شعاری است که هواداران منچستریونایتد بعد از نتایج درخشان سرمربی نروژی در اوایل کار سر می دادند. در آن مقطع سولسشر بعد از اخراج ژوزه مورینیو به صورت موقت هدایت یونایتد را در دست گرفت و هواداران این تیم خواهان ماندن ستاره نروژی و سابق خط حمله خود روی نیمکت بودند. در حقیقت ابتدا قرار بود این سرمربی جوان به صورت موقت روی نیمکت باشد، اما نتایج درخشان از جمله غلبه بر پاری سن ژرمن در لیگ قهرمانان باعث حمایت هواداران و دائمی شدن قرارداد سولسشر شد.
اما حالا و بعد از حدود سه سال هنوز یونایتد علیرغم خرید ستاره های بزرگ موفق به کسب حتی یک جام نشده و بعید به نظر می رسد این تیم در لیگ برتر این فصل شانسی برای کسب موفقیت داشته باشد. با این نتیجه شاید دیگر از هفته بعد شاهد حضور اوله گونار سولسشر روی نیمکت شیاطین سرخ نباشیم.
اخباری در مورد احتمال حضور گزینه هایی چون آنتونیو کونته روی نیمکت این تیم مطرح شده و سبک بازی یونایتد در هفته های اخیر نشان می دهد احتمالا آنها با اوله گونار سولسشر به موفقیت چندانی دست پیدا نخواهند کرد.
روزنامه نگار پرتغالی:
پورتو طارمی را در ژانویه نمیفروشد
یک روزنامه نگار پرتغالی با تاکید بر اینکه اظهارات سرمربی پورتو درباره مهدی طارمی بعد از درخشش در دیدار با توندلا عجیب نبود، گفت: طارمی ممکن است به لیگ ایتالیا برود اما نه در زمستان.
مهدی طارمی در آخرین دیدار تیم پورتو در لیگ پرتغال برابر توندلا سه گل به ثمر رساند و باعث اخراج یکی از بازیکنان حریف از زمین شد.
عملکرد طارمی در دومین فصل حضورش در تیم پورتو این نوید را میدهد که این مهاجم ایرانی میتواند در پایان فصل حتی عنوان آقای گلی لیگ پرتغال را از آن خود کند چرا که تعداد گلهایش در این فصل را به عدد هفت افزایش داده و در صدر جدول گلزنان لیگ پرتغال است.
البته درخشش این مهاجم در بازی با توندلا هرچقدر که تمجید کارشناسان و رسانههای ایران و پرتغال را در پی داشت، با واکنش سرد «سرجیو کونسیسائو» سرمربی پورتو مواجه شد.
کونسیسائو بعد از آن مسابقه گفت: «من هنوز طارمی را ندیدهام اما مجبور نیستم چیزی به او بگویم. طارمی باید وظایفی را که به او محول شده است، انجام دهد. او مقابل میلان چهار شوت زد که هیچ گلی در پی نداشت اما امروز چهار ضربه زد و سه گل به ثمر رساند. او برای همین کار اینجا حضور دارد.»
پورتو طارمی را در ژانویه نمیفروشد/ اظهارات سرمربی تیم عجیب نبود
بعضی از رسانهها این اظهارنظر را «عجیب» تلقی کرده و به واکاوی آن پرداختند تا جایی که مدعی شدند کونسیسائو به دلیل احتمال انتقال مهاجم ایرانی خود به یک تیم ایتالیایی در نقل و انتقالات زمستانی از او و باشگاه پورتو عصبانی است.
خبرنگار مهر برای بررسی بیشتر این موضوع با «پدرو کادیما» روزنامه نگار پرتغالی که در روزنامه A Bola قلم میزند، گفتگو کرد. کادیما تاکید دارد که هیچ چیز غیر عادی در صحبتهای سرمربی پورتو وجود ندارد و اساساً هیچ باشگاه ایتالیایی قادر به جذب مهدی طارمی در نقل و انتقالات زمستانی نیست.
این روزنامه نگار پرتغالی در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: صحبتهایی که کونسیسائو بعد از بازی با توندلا انجام داد، کاملاً عادی بود. هیچ چیز عجیب و انتقادی در صحبتهای او وجود ندارد. هیچ چیز در خبرِ عصبانیت یا ناراحتی کونسیسائو از طارمی منطقی نیست.
کادیما افزود: کونسیسائو در صحبتهایش با پیش کشیدن بحث آث میلان ایتالیا و عملکرد طارمی در آن دیدار میخواست نقاط قوت نمایش طارمی را برجسته کند تا فرصتهایی که او از دست داده است زیر سئوال نرود. این یک استراتژی نرمال از سوی سرمربی است.
وی در ادامه صحبتهایش تصریح کرد: این خیلی ساده است که فقط به یک بازیکن وقتی سه گل به ثمر میرساند بپردازیم و سایر نفرات تیم را فراموش کنیم. یک مربی بدیهی است که تلاش میکند شایستگیها را برای حفظ تمرکز تمام نفرات تیمش تقسیم کند.
«آیا طارمی مشخصاً از لیگ ایتالیا پیشنهاد دارد و ممکن است در نقل و انتقالات زمستانی پورتو را ترک کند؟» روزنامه نگار پرتغالی در پاسخ به این سئوال گفت: پیشنهاد از ایتالیا میتواند منطقی باشد اما در پایان فصل. پورتو بر اساس سنتی که دارد، بازیکنان تاپ و عالی خود را در میانه فصل نمیفروشد و باشگاههای ایتالیایی هم قدرت حرکتی دیوانه وار در اواسط فصل را ندارند.
|
|
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9616/29329/100831
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9616/29329/100832
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9616/29329/100833
آدرس مطلب: http://emtiazdaily.ir/newspaper/page/9616/29329/100834
|
عناوین این صفحه
- چگونه الکلاسیکو به بزرگترین دیدار دنیا تبدیل شد
- سلبریتیهایی که جان یونایتد را میگیرند
- اخبار
- اخبار